«بهاربد»؛ جشنی قدیمیتر از بعثتِ زرتشت
پانزدهم اردیبهشت مصادف با جشن «بهاربد» است؛ روزی که هم بهار به نیمه میرسد و هم بنابر روایتی همزمان با بعثت زرتشت است. هرچند در حال حاضر شاید کمتر کسی از این مناسبت خبر داشته باشد.
به گزارش خبر روزانه، درست پنج روز بعد از جشن «چله نوروز» که البته همین مناسبت هم تنها در برخی نقاط مرکزی کشور از جمله کرمان و شیراز به شکل رسمیتر برگزار میشود، جشن «بهاربد» فرا میرسد؛ مناسبتی کهن که به سختی میتوان رد پای مشخصی از آن حتی در میان مقالات و مطالعات پژوهشگران یافت.
بیشتر بخوانید:
امروز چهلم بهار است؛ جشنی که از یاد رفته!
در ایران باستان تقویم بر اساس گاهَنبارها رواج داشته و مردم بر اساس آن آغاز و میانه هر فصل را جشن میگرفتند. جشنهای گاهنباری، ادامه و بازماندهای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار و نیم فصل تقسیم کردهاند و هر یک از این بازههای زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است.
در پانزدهم اردیبهشت ماه نیز جشن «بهاربد» و زمان گاهنباری به نام «میدیوزَرِم» به معنای میانه فصل سبز برگزار میشده است. یکی از نکات مهم درباره جشنهای ایرانی، وابستگی آنها با امور کشاورزی بوده است. روندی که از یک سو به کاشت، داشت و برداشت کشاورزان کمک میکرده و از سوی دیگر بهانهای برای شکرگزاری نعمتهای پروردگار از جمله رُستنیهای زمین بوده است.
سال گاهنباری از نخستین روز تابستان آغاز شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی پایان سه فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی میرسیده است. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصلها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو به شمار میرفته است.
از سوی دیگر بخشهایی از کتاب زادسپرم (کتابی تألیف شده توسط یکی از پیشوایان زرتشت) به جز اشارههای کوتاهی که به تاریخچه و رویدادهای زمان زرتشت میپردازد، بعثت او به پیامبری را نیز به میانه بهار یا «بهاربد» نسبت میدهد. جشن «بهاربد» که از بزرگترین و مهمترین جشنهای ایرانیان است و حتی پیش از رواج دین زرتشتی در عصر ساسانی نیز برگزار میشده است.
آخرین سند مکتوب از برگزاری جشن «بهاربد» در گزارش کوتاه و مهم ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه آمده است. او در این گزارش به اهتمام فراوان مردم برای برگزاری جشن «بهاربد» اشاره کرده است و همین موضوع بیانگر اهمیت چنین جشنی در ایران باستان است. جشنی که احتمالا برخی بعد از خواندن این گزارش تازه به وجود آن پِی ببرند! درحالی که به نظر میرسد احیای چنین مناسبتهای اصیلی بتواند رد پای مناسبتهای وارداتی را کمرنگتر کند.
پینوشت: در بخشهایی از گزارش از کتاب «جشنهای ایرانی باستان» نوشته محمدحسین موسوی استفاده شده است.
انتهای پیام