خلاصه کتاب نیاز بازار: راهنمای انتخاب رشته دانشگاه ( نویسنده مسعود عباداللهی )

کتاب «نیاز بازار» اثر مسعود عباداللهی، راهنمایی ارزشمند برای دانش آموزان و والدین است تا با دیدگاهی واقع بینانه و هدفمند، رشته دانشگاهی خود را بر اساس نیازهای واقعی و آینده نگرانه بازار کار انتخاب کنند و مسیری مطمئن برای موفقیت شغلی بلندمدت بیابند.

در هر برهه ای از زندگی، برخی تصمیم ها می توانند مسیر آینده را به کلی تغییر دهند. انتخاب رشته دانشگاهی، یکی از همین نقاط عطف است که اغلب افراد با ابهامات و دغدغه های فراوانی با آن روبه رو می شوند. این انتخاب نه تنها چهار سال تحصیل، بلکه سی سال فعالیت حرفه ای و کیفیت زندگی یک فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. بسیاری از دانشجویان و فارغ التحصیلان، تنها پس از گذراندن سال ها در دانشگاه، به این واقعیت تلخ پی می برند که رشته انتخابی آن ها، یا با علایق درونی شان همخوانی نداشته یا در بازار کار هیچ جایگاهی برایشان متصور نیست. این تجربه ناخوشایند، ناشی از عدم برنامه ریزی جامع و توجه ناکافی به عوامل کلیدی در زمان تصمیم گیری است. از این رو، ضرورت وجود یک راهنمای کاربردی که بتواند این شکاف اطلاعاتی را پر کند و چراغ راهی برای انتخاب های آگاهانه باشد، بیش از پیش احساس می شود. کتاب «نیاز بازار: راهنمای انتخاب رشته دانشگاه» نوشته مسعود عباداللهی، دقیقاً با همین هدف نگاشته شده است تا به عنوان یک قطب نمای مطمئن، دانش آموزان و خانواده ها را در این سفر مهم یاری رساند.

مقدمه: چرا انتخاب رشته دانشگاهی، مهم ترین تصمیم زندگی است؟

انتخاب رشته دانشگاهی، فراتر از یک تصمیم ساده آموزشی است؛ این انتخابی است که می تواند سنگ بنای یک آینده شغلی درخشان یا مسیری پر از سردرگمی و پشیمانی باشد. جامعه ای که افراد آن، شغل هایی متناسب با توانایی ها، علایق و البته نیازهای بازار کار داشته باشند، به سمت رشد و بالندگی حرکت می کند. اما اگر این انتخاب بر اساس هیجانات لحظه ای، پیروی از دوستان، یا صرفاً رتبه های کنکور صورت گیرد، احتمالاً به بیراهه خواهد رفت. تجربه نشان می دهد بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی، سال ها پس از اتمام تحصیلات خود، به دنبال شغلی نامرتبط با رشته شان می گردند و سرمایه زمان و انرژی خود را در راهی صرف کرده اند که ثمره ای برایشان نداشته است. اینجاست که کتاب «نیاز بازار» به عنوان یک راهنمای منحصربه فرد وارد میدان می شود.

این اثر ارزشمند، به خوانندگان کمک می کند تا با یک نگاه جامع و عمیق، پیام اصلی نویسنده، روش ها و نکات کلیدی او را درک کنند. این خلاصه، به عنوان یک مرجع قابل اعتماد، دیدگاهی روشن و راهبردی برای انتخاب رشته دانشگاهی بر پایه نیازهای واقعی بازار کار ارائه می دهد. هدف این مقاله، ارائه خلاصه ای جامع از این کتاب است تا بدون نیاز به مطالعه کامل، خواننده بتواند هسته اصلی پیام و رویکردهای آن را درک کند و در مسیر انتخاب هدفمند رشته دانشگاهی، قدم بردارد. این رویکرد، نه تنها به دانش آموزان سال های پایانی دبیرستان کمک می کند تا تصمیمی آگاهانه بگیرند، بلکه برای والدین، مشاوران تحصیلی و حتی دانشجویان و فارغ التحصیلانی که قصد بازبینی مسیر شغلی خود را دارند، منبعی ارزشمند محسوب می شود.

هسته اصلی پیام کتاب: پیوند ناگسستنی تحصیل و بازار کار

دیدگاه محوری کتاب «نیاز بازار» بر این اصل استوار است که تحصیلات دانشگاهی، باید به طور مستقیم با نیازهای واقعی و آتی بازار کار پیوند بخورد. نویسنده تأکید می کند که انتخاب رشته، نباید صرفاً بر اساس علاقه شخصی، رتبه کنکور، یا توصیه های غیرکارشناسی انجام شود. اگرچه علاقه و استعداد مهم هستند، اما بدون توجه به بستر شغلی و اقتصادی جامعه، تحصیلات ممکن است به یک مسیر بی سرانجام تبدیل شود. عباداللهی با ارجاع به تجربه بسیاری از فارغ التحصیلان بیکار یا شاغل در مشاغل نامرتبط، این پیام را منتقل می کند که سرمایه گذاری زمان، انرژی و هزینه های مالی در تحصیل، باید بازگشت سرمایه معقولی داشته باشد. یک انتخاب رشته هدفمند، در واقع برنامه ریزی برای یک دوره سی ساله فعالیت شغلی موفق است که پس از فراغت از تحصیل آغاز می شود و تا زمان بازنشستگی ادامه می یابد.

تصمیم گیری برای انتخاب رشته، نیازمند یک نگاه استراتژیک به آینده است. این کتاب به افراد کمک می کند تا چشمان خود را به روی واقعیت های بازار کار باز کنند و به جای دنبال کردن رویاهای واهی یا فشارهای اجتماعی، مسیری را انتخاب کنند که در آن بتوانند هم از تخصص خود لذت ببرند و هم نیازهای مالی و اجتماعی خود را برآورده سازند. نویسنده به این نکته اشاره دارد که موفقیت واقعی در گرو تطابق مهارت های کسب شده در دانشگاه با تقاضای موجود در بازار کار است و هرچه این تطابق بیشتر باشد، احتمال موفقیت و رضایت شغلی نیز بالاتر خواهد رفت. این پیوند ناگسستنی، عامل اصلی تضمین آینده ای روشن برای دانشجویان است.

انتخاب رشته دانشگاهی، برنامه ریزی برای سی سال آینده شغلی یک فرد است. نادیده گرفتن نیازهای بازار کار در این انتخاب، می تواند به هدر رفتن سرمایه زمان و انرژی منجر شود.

مبانی و مفاهیم بنیادین: مفاهیم و انواع انتخاب رشته

در فصول ابتدایی کتاب «نیاز بازار»، مسعود عباداللهی به تعریف و تبیین مفاهیم بنیادین می پردازد که برای درک رویکرد کلی کتاب حیاتی هستند. یکی از این مفاهیم، «انتخاب هدفمند» است که به معنای تصمیمی آگاهانه و برنامه ریزی شده برای آینده تحصیلی و شغلی است، نه یک انتخاب کورکورانه. این مفهوم بر پایه ی تحلیل دقیق اطلاعات و شناخت واقعیت های جامعه بنا شده است. همچنین، «نیاز بازار» به عنوان عاملی کلیدی معرفی می شود که نشان دهنده تقاضای جامعه برای تخصص های مختلف است؛ درک این نیاز، راهگشای انتخاب رشته ای است که در آینده به فرصت های شغلی منجر شود. «ارزش زمان و تلاش در تحصیل» نیز مفهومی است که بر لزوم ارزیابی هزینه-فایده آموزش تأکید دارد و هشدار می دهد که تحصیل بدون هدف، می تواند به هدر رفتن منابع ارزشمند منجر شود.

علاوه بر مفاهیم، کتاب به بررسی «انواع رویکردهای انتخاب رشته» می پردازد که در جامعه رایج هستند. این الگوها شامل انتخاب های سنتی (مثلاً به دلیل شغل والدین)، احساسی (بر پایه علاقه صرف بدون در نظر گرفتن واقعیت ها)، و رتبه ای (انتخاب رشته صرفاً بر اساس رتبه کنکور و بدون تحقیق کافی) می شوند. نویسنده نقاط ضعف هر یک از این رویکردها را به طور دقیق تشریح می کند. مثلاً، یک انتخاب احساسی ممکن است به رشته ای با اشباع بازار کار منجر شود که در نهایت منجر به دلسردی و بیکاری فرد می شود. یک انتخاب رتبه ای نیز ممکن است فرد را وارد رشته ای کند که هیچ علاقه و استعدادی در آن ندارد و تنها به دلیل «قبولی» در دانشگاه آن را برگزیده است. در مقابل، عباداللهی رویکرد پیشنهادی خود را تبیین می کند که بر اساس تحلیل واقع بینانه از بازار کار، شناخت استعدادها و علایق، و برنامه ریزی بلندمدت بنا شده است. این رویکرد، یک مدل جامع و عملیاتی است که به فرد کمک می کند تا از افتادن در دام انتخاب های اشتباه جلوگیری کند و مسیری مطمئن را برای آینده شغلی خود ترسیم نماید.

گام ها به سوی یک انتخاب موفق: انتخاب، انتخاب موفق و بهترین انتخاب

کتاب «نیاز بازار» تنها به تئوری نمی پردازد، بلکه گام های عملی و راهکارهایی را برای رسیدن به یک انتخاب موفق ارائه می دهد. این گام ها شامل شناسایی «عوامل مؤثر در انتخاب صحیح» می شوند که پارامترهای روانشناختی (مانند علایق و توانایی ها)، اجتماعی (مانند جایگاه اجتماعی رشته ها و انتظارات خانواده) و اقتصادی (مانند درآمد آینده و فرصت های شغلی) را در بر می گیرند. نویسنده تأکید می کند که یک انتخاب جامع، باید همه این عوامل را در نظر بگیرد و تعادلی میان آن ها برقرار سازد. صرفاً تکیه بر یک عامل و نادیده گرفتن سایر ابعاد، می تواند به تصمیمات ناقص و پشیمانی منجر شود.

در ادامه، کتاب به «روش های ریشه یابی موفقیت» می پردازد و با بررسی تجربیات افراد موفق، دلایل اصلی کامیابی آن ها را در مسیرهای شغلی مرتبط با تحصیلاتشان کشف می کند. این بررسی ها نشان می دهد که اغلب افراد موفق، نه تنها به استعداد و علاقه خود توجه کرده اند، بلکه توانسته اند تخصص خود را با نیازهای جامعه هماهنگ سازند. این بخش از کتاب، الهام بخش است و به خواننده کمک می کند تا الگوهای موفقیت را بشناسد و از آن ها برای برنامه ریزی مسیر خود استفاده کند.

«راهکارهای عملی برای تصمیم گیری» نیز بخش مهمی از این فصول را تشکیل می دهد. عباداللهی نکاتی کاربردی برای جلوگیری از پشیمانی پس از انتخاب و افزایش احتمال موفقیت ارائه می دهد. این راهکارها شامل تحقیق گسترده در مورد رشته ها، مشورت با افراد متخصص و شاغل در آن حوزه، و حتی گذراندن دوره های کوتاه مدت یا کارآموزی برای آشنایی با محیط واقعی کار می شود. هدف این است که فرد قبل از ورود به دانشگاه، دیدگاه روشنی از آینده شغلی رشته انتخابی خود داشته باشد و با واقعیت های آن آشنا شود.

در نهایت، نویسنده «رویکرد بهترین انتخاب» را تبیین می کند که به عنوان الگوی ایده آل انتخاب رشته از دیدگاه او مطرح می شود. این رویکرد تلفیقی از شناخت خود، تحلیل بازار کار، و برنامه ریزی استراتژیک است که به فرد اجازه می دهد تا انتخابی هوشمندانه داشته باشد. بهترین انتخاب، انتخابی است که نه تنها به علایق و استعدادهای فرد پاسخ می دهد، بلکه او را به سمتی هدایت می کند که در آن بتواند به طور مؤثر به جامعه خدمت کرده و از نظر مالی نیز تأمین باشد. این انتخاب، نتیجه یک فرآیند فکری عمیق و مسئولانه است که می تواند زندگی فرد را به سمت موفقیت و رضایت مندی سوق دهد.

تحلیل نیاز بازار به عنوان قطب نمای انتخاب

درک و تحلیل «نیاز بازار» به عنوان حیاتی ترین عامل در انتخاب رشته، محور اصلی فصل پنجم کتاب «نیاز بازار» است. مسعود عباداللهی به خواننده گوشزد می کند که اگرچه علاقه و استعداد مهم هستند، اما بدون در نظر گرفتن ظرفیت های جذب بازار کار، حتی درخشان ترین استعدادها نیز ممکن است در مسیر اشتباهی قرار گیرند. او توضیح می دهد که چرا فهم این نیاز، مانند داشتن یک قطب نمای مطمئن در دریای پرتلاطم تصمیم گیری برای آینده شغلی است. بدون این قطب نما، ممکن است فرد به مقصدی برسد که هیچ فرصت یا جایگاهی برای تخصص او ندارد.

کتاب، «چگونگی تحقیق و شناسایی» نیاز بازار را به تفصیل شرح می دهد. این بخش، راهکارهای عملی برای جمع آوری اطلاعات در مورد رشته های پرتقاضا و کم تقاضا را ارائه می دهد. از جمله این راهکارها می توان به مطالعه گزارش های آماری وزارت کار، گفتگو با متخصصان و افراد شاغل در حوزه های مختلف، تحلیل آگهی های استخدام، و حتی مراجعه به وب سایت های کاریابی اشاره کرد. این فرآیند تحقیق، به فرد کمک می کند تا تصویری واقع بینانه از فرصت ها و چالش های هر رشته در آینده به دست آورد. مثلاً، در حال حاضر، رشته هایی که به نوعی با فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، انرژی های تجدیدپذیر، یا سلامت دیجیتال مرتبط هستند، از تقاضای بالایی برخوردارند، در حالی که برخی رشته های سنتی تر ممکن است با اشباع بازار کار مواجه باشند.

یکی از بخش های جذاب و کاربردی این فصل، «پیش بینی روندهای آینده» است. نویسنده با دیدگاهی آینده نگرانه، به خوانندگان کمک می کند تا تغییرات احتمالی بازار کار را پیش بینی کنند و رشته هایی را انتخاب کنند که نه تنها امروز، بلکه در دهه های آینده نیز موفق خواهند بود. او اشاره می کند که جهان با سرعت زیادی در حال تحول است و رشته هایی که امروز پرطرفدارند، ممکن است در آینده جایگاه خود را از دست بدهند یا دچار دگرگونی های اساسی شوند. بنابراین، انتخاب رشته ای که قابلیت انعطاف پذیری و تطبیق با تغییرات را داشته باشد، اهمیت بالایی دارد. این بخش به افراد می آموزد که چگونه با تحلیل روندهای جهانی و داخلی، بتوانند رشته هایی را شناسایی کنند که آینده درخشانی دارند و از طرف دیگر، از انتخاب رشته هایی که در معرض خطر منسوخ شدن هستند، پرهیز نمایند.

تحلیل نیاز بازار، در واقع یک سرمایه گذاری هوشمندانه بر روی آینده است. این بخش از کتاب، با ارائه ابزارها و دیدگاه های لازم، خواننده را قادر می سازد تا به جای انتخاب بر اساس حدس و گمان، تصمیمی مبتنی بر داده ها و تحلیل های منطقی بگیرد. این رویکرد به افراد کمک می کند تا از هدر رفتن سال ها تلاش و انرژی در مسیری بی ثمر جلوگیری کرده و با اطمینان بیشتری به سوی موفقیت گام بردارند. اهمیت این موضوع به قدری است که بسیاری از مشاوران تحصیلی نیز به دانش آموزان خود توصیه می کنند که پیش از هر تصمیمی، به طور جدی به بررسی و تحقیق در مورد نیازهای بازار کار بپردازند.

بررسی تخصصی رشته ها و گروه های آموزشی

یکی از مفیدترین بخش های کتاب «نیاز بازار»، فصل هفتم آن است که به «بررسی تخصصی رشته ها و گروه های آموزشی» می پردازد. مسعود عباداللهی در این فصل، دیدگاهی جامع و کاربردی از فرصت ها، چالش ها و نیازهای بازار کار مرتبط با هر یک از گروه های اصلی تحصیلی ارائه می دهد. این بخش، اطلاعاتی حیاتی برای دانش آموزانی است که در مرحله تصمیم گیری نهایی برای کنکور قرار دارند.

گروه ریاضی و فیزیک

در این بخش، به تحلیل رشته های مرتبط با گروه ریاضی و فیزیک پرداخته می شود. عباداللهی فرصت های بی شماری را در حوزه های مهندسی، علوم کامپیوتر، فناوری اطلاعات، و رشته های پایه مانند فیزیک و ریاضیات محض مطرح می کند. او تأکید می کند که با پیشرفت تکنولوژی، تقاضا برای مهندسان نرم افزار، متخصصان داده، و کارشناسان هوش مصنوعی رو به افزایش است. چالش های این گروه نیز مطرح می شود، از جمله رقابت بالا برای ورود به دانشگاه های برتر و نیاز به مهارت های تحلیلی و حل مسئله قوی. همچنین، نیاز بازار کار به تخصص های نوین و بین رشته ای در این حوزه، از نکات کلیدی است که در کتاب به آن اشاره می شود. مثلاً، یک مهندس مکانیک با دانش قوی در برنامه نویسی و رباتیک، در بازار کار امروز شانس بالاتری خواهد داشت.

گروه علوم تجربی

این بخش، چشم انداز شغلی و تخصص های پرطرفدار در گروه علوم تجربی را بررسی می کند. رشته های پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، پرستاری، و سایر پیراپزشکی ها به دلیل اهمیت حوزه سلامت، همواره از محبوبیت بالایی برخوردار بوده اند. عباداللهی به اهمیت روزافزون رشته هایی مانند بیوتکنولوژی، علوم آزمایشگاهی، و ژنتیک در حوزه پژوهش و صنعت اشاره دارد. چالش هایی مانند طولانی بودن دوره تحصیل و رقابت شدید برای قبولی در رشته های پزشکی مطرح می شود. کتاب همچنین به نیاز جامعه به متخصصان تغذیه، فیزیوتراپیست ها و روانشناسان سلامت اشاره می کند که با تغییر سبک زندگی و افزایش آگاهی به سلامت، تقاضا برای آن ها در حال رشد است.

گروه علوم انسانی

در تحلیل گروه علوم انسانی، عباداللهی پتانسیل های بازار کار و مسیرهای موفقیت در این گروه را ارزیابی می کند. رشته هایی مانند حقوق، مدیریت، روانشناسی، جامعه شناسی، و علوم تربیتی به دلیل اهمیتشان در ساختار اجتماعی و کسب وکار، مورد توجه قرار می گیرند. او به نیاز فزاینده بازار به کارشناسان بازاریابی دیجیتال، مدیریت منابع انسانی، تحلیلگران داده های اجتماعی، و مشاوران در حوزه های مختلف اشاره می کند. چالش هایی مانند عدم قطعیت شغلی در برخی از گرایش ها و نیاز به کسب مهارت های مکمل برای موفقیت در بازار کار، از مواردی است که مطرح می شود. تأکید بر این است که فارغ التحصیلان علوم انسانی باید علاوه بر دانش تئوریک، مهارت های نرم (مانند تفکر انتقادی، ارتباط مؤثر، و حل مسئله) و مهارت های دیجیتال را نیز تقویت کنند تا بتوانند در بازار کار رقابتی امروز موفق باشند.

در هر یک از این گروه ها، نویسنده نکات کلیدی و هشدارهای مهمی را برای انتخاب رشته ارائه می دهد. مثلاً، او به دانش آموزان توصیه می کند که صرفاً به نام رشته ها اکتفا نکنند، بلکه محتوای آموزشی، توانایی های مورد نیاز و چشم انداز شغلی واقعی آن ها را به دقت بررسی کنند. این بررسی ها به فرد کمک می کند تا با دیدی بازتر، انتخابی متناسب با توانایی ها و اهداف بلندمدت خود داشته باشد و از افتادن در دام تصورات نادرست و هیجانات لحظه ای جلوگیری کند.

از فارغ التحصیلی تا توانمندی شغلی

فصل هشتم کتاب «نیاز بازار»، به دوران پس از دانشگاه و چگونگی تبدیل شدن به یک «فارغ التحصیل توانمند» می پردازد. مسعود عباداللهی به خوانندگان این بینش را می دهد که صرف داشتن مدرک دانشگاهی، تضمین کننده موفقیت شغلی نیست. بلکه مجموعه ای از ویژگی ها و مهارت ها است که یک فرد را در بازار کار متمایز و موفق می کند. این ویژگی ها شامل مهارت های فنی و تخصصی (hard skills) که در طول تحصیل کسب می شوند، و همچنین مهارت های نرم (soft skills) مانند توانایی کار تیمی، حل مسئله، تفکر انتقادی، مهارت های ارتباطی، و قابلیت سازگاری با تغییرات می شوند. تجربه نشان داده که کارفرمایان، علاوه بر دانش تخصصی، به شدت به دنبال افرادی هستند که مهارت های نرم قوی داشته باشند.

کتاب همچنین «چگونگی تطبیق تخصص با نیاز بازار» را تشریح می کند. این بخش، راهکارهایی را برای افزایش مهارت ها و دانش پس از دانشگاه ارائه می دهد. فارغ التحصیلان باید همواره به دنبال فرصت هایی برای یادگیری و به روزرسانی دانش خود باشند. این شامل شرکت در کارگاه ها و دوره های آموزشی تخصصی، مطالعه مقالات و کتاب های جدید، و حتی کسب مدارک و گواهینامه های حرفه ای می شود. نویسنده تأکید می کند که بازار کار پویا است و نیازهای آن به سرعت تغییر می کند؛ بنابراین، یک فارغ التحصیل توانمند، کسی است که همواره در حال یادگیری و توسعه خود باشد تا بتواند با این تغییرات همگام شود.

«نقش یادگیری مادام العمر و توسعه فردی در تضمین موفقیت شغلی» یکی از مهم ترین پیام های این فصل است. عباداللهی به این نکته اشاره می کند که مسیر یادگیری پس از فارغ التحصیلی به پایان نمی رسد، بلکه تازه آغاز می شود. تعهد به توسعه فردی، شامل تقویت مهارت های رهبری، مدیریت زمان، و حتی بهبود هوش هیجانی، می تواند تفاوت بزرگی در مسیر شغلی ایجاد کند. او بیان می کند که جهان امروز، نیازمند افرادی است که نه تنها متخصص باشند، بلکه قابلیت انطباق، نوآوری و یادگیری مستمر را داشته باشند. این دیدگاه، به افراد کمک می کند تا با نگاهی بلندمدت به مسیر شغلی خود بنگرند و همواره به دنبال راه هایی برای ارتقاء و بهبود توانمندی های خود باشند تا در هر مرحله از زندگی حرفه ای خود، موفق و مؤثر باقی بمانند.

توصیه های نهایی و جمع بندی: چرا کتاب نیاز بازار یک راهنمای ضروری است؟

در پایان این بررسی جامع، می توان مهم ترین درس ها و پیام های کتاب «نیاز بازار» را در چند جمله کلیدی خلاصه کرد. این کتاب به خوانندگان می آموزد که انتخاب رشته دانشگاهی، تصمیمی حیاتی و سرنوشت ساز است که باید با دیدگاهی استراتژیک و بر پایه تحلیل واقعیت های بازار کار انجام شود. نادیده گرفتن نیازهای جامعه و صرفاً تکیه بر عوامل سطحی مانند علاقه یا رتبه کنکور، می تواند به سال ها تلاش بی ثمر و پشیمانی منجر شود. «نیاز بازار» تأکید می کند که هر فرد باید به طور فعال در فرآیند تحقیق و شناسایی فرصت های شغلی آینده مشارکت کند و تخصص خود را با تقاضاهای آتی بازار هماهنگ سازد. همچنین، این کتاب بر اهمیت یادگیری مادام العمر و توسعه مهارت های فردی و تخصصی پس از دانشگاه تأکید می کند تا فارغ التحصیلان بتوانند به افرادی توانمند و مؤثر در جامعه تبدیل شوند.

در دنیای امروز که سرعت تغییرات بسیار بالاست، قدرت بینش و تصمیم گیری آگاهانه، کلید اصلی موفقیت است. کتاب «نیاز بازار» بیش از یک راهنمای انتخاب رشته، یک نقشه راه برای برنامه ریزی یک زندگی حرفه ای موفق و رضایت بخش است. این اثر ارزشمند، به خواننده کمک می کند تا نه تنها برای چهار سال تحصیل، بلکه برای سی سال آینده شغلی خود، انتخابی هوشمندانه و هدفمند داشته باشد. این کتاب به افراد الهام می دهد تا به جای دنبال کردن مسیرهای از پیش تعیین شده، مسیر خود را با آگاهی و اطمینان بسازند.

برای درک عمیق تر و بهره مندی حداکثری از محتوای غنی این کتاب، مطالعه کامل آن اکیداً توصیه می شود. این خلاصه تنها بخش کوچکی از گنجینه ای از تجربیات و راهکارهای عملی است که مسعود عباداللهی با دقت و ظرافت در اختیار خوانندگان قرار داده است. با مطالعه کامل کتاب «نیاز بازار»، خوانندگان می توانند ابزارهای لازم برای یک انتخاب هوشمندانه را به دست آورده و آینده شغلی خود را با اطمینان بیشتری برنامه ریزی کنند.