رای وحدت رویه مهریه عندالاستطاعه | راهنمای کامل

وکیل

رای وحدت رویه مهریه عندالاستطاعه

رای وحدت رویه در خصوص مهریه عندالاستطاعه، بیان گر این حقیقت حقوقی است که اگرچه در زمان بقای زندگی مشترک، پرداخت مهریه منوط به توانایی مالی زوج است، اما در شرایطی که مرد خود درخواست طلاق می دهد، دیگر شرط استطاعت او محلی از اعراب نخواهد داشت و می بایست تمام مهریه را بپردازد.

مهریه، این حق مالی مهمی که با عقد نکاح به ذمه زوج می نشیند، همواره یکی از ارکان اصلی زندگی مشترک و ضامن بخشی از حقوق مالی زوجه تلقی شده است. در میان انواع مهریه، مهریه عندالاستطاعه، مفهومی است که پیچیدگی های خاص خود را دارد و در طول سالیان متمادی، تفاسیر و رویه های متفاوتی را در محاکم قضایی تجربه کرده است. این نوع مهریه، که پرداخت آن مشروط به توانایی مالی زوج است، همواره سوالات بسیاری را در ذهن زوجین، به ویژه در بزنگاه های سرنوشت سازی چون طلاق، ایجاد کرده است. تصور بر این بود که در هر شرایطی، زوجه برای مطالبه مهریه عندالاستطاعه باید توانایی مالی زوج را به اثبات برساند؛ اما با پدید آمدن رویه های قضایی جدید، به ویژه آرایی که از سوی دیوان عالی کشور صادر شده اند، این وضعیت دچار تحول و وضوح بیشتری گردیده است.

ابهامات پیرامون مهریه عندالاستطاعه و نیاز به تبیین قانونی

در نظام حقوقی ایران، مهریه یکی از اساسی ترین حقوق مالی زوجه است که به محض جاری شدن عقد نکاح، زن مالک آن می شود. این حق، پشتوانه ای مالی برای زن در طول زندگی مشترک و پس از آن محسوب می گردد. اما در سال های اخیر، شکل گیری مهریه عندالاستطاعه، که پرداخت آن مستلزم اثبات توانایی مالی زوج است، ابهامات و چالش های حقوقی متعددی را به وجود آورده است. برخلاف مهریه عندالمطالبه که زوجه می تواند در هر زمان و بدون نیاز به اثبات توانایی مالی زوج، آن را مطالبه کند، در مهریه عندالاستطاعه، بار اثبات این توانایی بر عهده زوجه قرار می گیرد. این تفاوت اساسی، به ویژه در زمان جدایی و طلاق، مشکلات بسیاری را برای زنان ایجاد کرده است.

یکی از مهم ترین چالش ها، نحوه پرداخت مهریه عندالاستطاعه در طلاق از طرف زوج است. این پرسش کلیدی همواره مطرح بوده که آیا در چنین حالتی نیز زوجه باید استطاعت مالی مرد را اثبات کند یا خیر؟ آیا طلاق از سوی مرد، ماهیت این شرط را تغییر می دهد؟ این ابهامات، نه تنها برای زوجین درگیر در پرونده های طلاق، بلکه برای وکلای دادگستری و قضات نیز مشکل آفرین بوده و نیاز به یک رویه قضایی واحد و مستحکم را آشکار ساخته است. از همین روست که آرای قضایی، به ویژه آنچه از دیوان عالی کشور صادر می شود، نقش حیاتی در ایجاد وحدت رویه و شفاف سازی قوانین ایفا می کند. این آرا، با تحلیل دقیق مبانی حقوقی و فقهی، راه را برای اجرای عدالت هموار می سازند و به ابهامات دیرین پاسخ می دهند.

مهریه عندالاستطاعه چیست؟ تعریف حقوقی و شرایط تعیین آن

برای درک عمیق تر رای وحدت رویه مهریه عندالاستطاعه، ابتدا لازم است به تعریف حقوقی و شرایط تعیین این نوع مهریه بپردازیم. مهریه عندالاستطاعه به آن دسته از مهریه ها گفته می شود که پرداخت آن از سوی زوج، منوط به وجود توانایی مالی و استطاعت اوست. به عبارت دیگر، تا زمانی که زوجه نتواند ثابت کند زوج از نظر مالی توانایی پرداخت مهریه را دارد، نمی تواند حکم به دریافت آن را از دادگاه بگیرد. این مفهوم در مقابل مهریه عندالمطالبه قرار می گیرد که در آن، زوجه به محض مطالبه، حق دریافت مهریه را دارد و زوج موظف به پرداخت آن است، مگر اینکه اعسار (عدم توانایی مالی) خود را ثابت کند.

شرط عندالاستطاعه معمولاً در زمان عقد نکاح و در سند ازدواج درج می گردد. این شرط به این معناست که زوجین بر این توافق کرده اند که تا زمانی که مرد توانایی مالی لازم را برای پرداخت مهریه ندارد، ملزم به تأدیه آن نیست. این شرط، از جمله شروطی است که با توافق طرفین در عقد نکاح وارد می شود و از نظر حقوقی معتبر شناخته می شود، مشروط بر اینکه با قوانین آمره و نظم عمومی در تضاد نباشد. اثبات این استطاعت نیز بر عهده زوجه است و این موضوع، پروسه مطالبه مهریه را برای زنان پیچیده تر و طولانی تر می کند.

آثار و تبعات حقوقی مهریه عندالاستطاعه در طول زندگی مشترک، به طور عمده بر بار اثبات استطاعت تمرکز دارد. در بسیاری از موارد، زوجه برای مطالبه مهریه با مشکل جمع آوری مدارک و شواهد کافی برای اثبات توانایی مالی همسرش روبرو می شود. این مسئله می تواند منجر به اطاله دادرسی و گاه تضییع حقوق زوجه شود. اما همان طور که خواهیم دید، رویه قضایی دیوان عالی کشور در شرایط خاصی، این بار اثبات را از دوش زوجه برداشته است که تحولی مهم در این زمینه محسوب می شود.

مبانی قانونی مهریه و شروط ضمن عقد نکاح

برای درک کامل آرای قضایی در خصوص مهریه عندالاستطاعه، لازم است به مبانی قانونی و جایگاه حقوقی مهریه و شروط ضمن عقد نکاح بپردازیم. قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مهریه را به عنوان یکی از مهم ترین حقوق مالی زوجه به رسمیت شناخته است. ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به صراحت بیان می دارد: به مجرد عقد، زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. این ماده قانونی، سنگ بنای مالکیت زوجه بر مهریه است و تأکید می کند که حق مهریه به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح، برای زن ثابت می شود، حتی اگر هنوز زندگی مشترک آغاز نشده باشد. این مالکیت، یک مالکیت قطعی و بی قید و شرط است که هیچ رویدادی، جز بخشش از سوی خود زن، نمی تواند آن را زایل کند.

در کنار اصل مالکیت زوجه بر مهریه، بحث شروط ضمن عقد نکاح نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شروط ضمن عقد، به توافقاتی گفته می شود که در هنگام عقد نکاح یا پس از آن، بین زوجین منعقد و در سند ازدواج یا به صورت مستقل، درج می گردند. این شروط، به شرطی که با مقتضای ذات عقد نکاح منافاتی نداشته باشند، معتبر و لازم الاجرا تلقی می شوند. شرط عندالاستطاعه بودن مهریه نیز از همین دسته شروط است. این شرط، ماهیت مهریه را که در اصل عندالمطالبه است، تغییر می دهد و پرداخت آن را موکول به توانایی مالی زوج می کند. حد و مرز صحت و بطلان این شروط، توسط فقه و قانون تعیین می شود. شروطی که خلاف شرع، قانون یا مقتضای ذات عقد باشند، باطل تلقی می گردند. اما شرط عندالاستطاعه، به دلیل اینکه فقط زمان و شیوه پرداخت را تغییر می دهد و اصل حق مهریه را خدشه دار نمی کند، به طور کلی صحیح شمرده می شود.

به مجرد عقد، زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.

از این رو، شرط عندالاستطاعه تا زمانی که اعتبار خود را حفظ کند، بر نحوه مطالبه و پرداخت مهریه حاکم خواهد بود. اما همان طور که در ادامه بررسی خواهیم کرد، این شرط در شرایط خاصی، به ویژه در زمان طلاق از سوی زوج، اعتبار خود را از دست می دهد و مسیر مطالبه مهریه را برای زوجه تسهیل می کند. این تحول حقوقی، پاسخی به ضرورت حمایت از حقوق زنان و جلوگیری از تضییع حقوق آن ها در شرایط دشوار طلاق است.

تحلیل رای دیوان عالی کشور درباره اعتبار شرط عندالاستطاعه در طلاق از سوی زوج

مهم ترین بخش از بررسی رای وحدت رویه مهریه عندالاستطاعه، به تحلیل دقیق آرای دیوان عالی کشور در این زمینه اختصاص دارد. این آرا، نقطه عطفی در رویه قضایی کشور محسوب می شوند و ابهامات بسیاری را برطرف کرده اند.

معرفی رای کلیدی و زمینه صدور آن

شعبه ۸ دیوان عالی کشور، در یک رای تاریخی به شماره ۷۴۶- ۱۳۹۳ مورخ ۱۳۹۳/۷/۸، به صورت کاملا واضح به مسئله مهریه عندالاستطاعه در طلاق از طرف زوج پرداخته است. این رای که بعدها به یک رویه قضایی قدرتمند تبدیل شد، در واقع پاسخی به پرونده ای بود که در آن، زوج درخواست طلاق همسرش را داشت و بر اساس سند ازدواج، مهریه زوجه به صورت عندالاستطاعه تعیین شده بود. در جریان رسیدگی های اولیه، دادگاه ها بر این باور بودند که حتی در صورت طلاق از سوی مرد، زوجه برای دریافت مهریه باید استطاعت مالی زوج را اثبات کند. این موضوع به چالشی بزرگ برای زوجه تبدیل شده بود، چرا که اثبات توانایی مالی همسری که قصد طلاق دارد، اغلب با مقاومت و پنهان کاری همراه است.

خلاصه جریان پرونده ای که منجر به صدور این رای شد، به این صورت است که آقایی با تقدیم دادخواستی، خواستار طلاق همسرش شده است. در تمام مراحل دادرسی، مسئله مهریه عندالاستطاعه مورد بحث و اختلاف بوده است. دادگاه های بدوی و تجدیدنظر، بر اساس شرط مندرج در عقدنامه، حکم به لزوم اثبات استطاعت از سوی زوجه داده بودند. اما زوجه با فرجام خواهی به دیوان عالی کشور، خواستار بررسی مجدد این موضوع شده است. در اینجاست که دیوان عالی کشور با ورود به موضوع و تحلیل عمیق آن، رویه جدیدی را پایه گذاری می کند.

استدلال حقوقی دیوان عالی کشور در این باره

استدلال حقوقی دیوان عالی کشور در این رای، بر چند پایه اساسی استوار است که درک آن برای کلیه ذی نفعان ضروری است:

  1. تغییر ماهیت حقوقی رابطه: دیوان عالی کشور به درستی استدلال می کند که شرط عندالاستطاعه برای پرداخت مهریه، یک شرط ضمن عقد نکاح است که اعتبار آن تا زمانی است که عقد نکاح به قوت خود باقی باشد. با انحلال نکاح از طریق طلاق از ناحیه زوج، این شرط عملاً منتفی می شود. ماهیت رابطه حقوقی بین زوجین با طلاق دگرگون می شود و منطقی نیست که شرطی که برای بقای زندگی مشترک و مدیریت حقوق مالی در آن دوره وضع شده، در زمان انحلال آن نیز به همان شکل سابق اجرا شود.
  2. تفسیر ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی: دیوان عالی کشور با تأکید بر ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، که به مجرد عقد نکاح، زن را مالک مهریه می داند، استدلال می کند که اصل مالکیت زوجه بر مهریه، یک حق ثابت و مسلم است. شرط عندالاستطاعه فقط زمان و نحوه مطالبه را تحت تأثیر قرار می دهد، نه اصل حق مالکیت. زمانی که زوج خود درخواست طلاق می دهد، دیگر نمی تواند با استناد به شرطی که برای دوره زندگی مشترک طراحی شده، از پرداخت حق اصلی زوجه شانه خالی کند.
  3. نقش ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده: ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱، دادگاه را مکلف می کند که ضمن رای طلاق، نسبت به حقوق مالی زوجه از جمله مهریه تصمیم مقتضی اتخاذ نماید. این ماده تأکید می کند که دادگاه باید تکلیف تمامی حقوق مالی زوجه را هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش مشخص کند. با توجه به این الزام قانونی، دیوان عالی کشور به این نتیجه می رسد که در زمان طلاق از سوی زوج، باید تکلیف مهریه به صورت قطعی مشخص شود و نمی توان آن را به آینده و اثبات استطاعت موکول کرد.
  4. اعتبار شرط تا زمان بقای عقد: تأکید مجدد دیوان بر این است که شرط عندالاستطاعه، تا زمانی معتبر و لازم الرعایه است که عقد نکاح به قوت خود باقی باشد. با انحلال عقد، این شرط اعتبار خود را از دست می دهد و قابلیت اعمال نخواهد داشت. این بدان معناست که زوج که خود متقاضی طلاق است و زندگی مشترک را بدون تقصیر از جانب زوجه بر هم می زند، نمی تواند بهانه ای برای عدم پرداخت کامل مهریه داشته باشد.

نتیجه گیری از رای دیوان عالی

نتیجه گیری قاطع این رای این است که در مواردی که زوج (مرد) متقاضی طلاق همسرش باشد، مکلف است کل مهریه مافی القبله (تمام مهریه ای که در سند ازدواج قید شده است) را، حتی اگر به صورت عندالاستطاعه باشد، حین اجرای صیغه طلاق و ثبت آن، نقداً در حق زوجه تأدیه نماید. این بدان معناست که در چنین شرایطی، نیاز به اثبات استطاعت توسط زوجه منتفی می شود و زوج نمی تواند به این شرط استناد کند. این رویه، گامی مهم در جهت حمایت از حقوق زنان و جلوگیری از سوءاستفاده از شرط عندالاستطاعه در پرونده های طلاق است.

تمایز رای شعبه دیوان عالی کشور و رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور و اهمیت عملی آن

در مباحث حقوقی، تمایز میان رای شعبه دیوان عالی کشور و رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور بسیار حائز اهمیت است و درک آن می تواند به شفافیت بیشتر در مورد مهریه عندالاستطاعه کمک کند. یک رای شعبه دیوان عالی کشور (مانند رای شعبه ۸ که پیشتر بررسی شد)، حکمی است که توسط یکی از شعب دیوان عالی کشور در رسیدگی به یک پرونده خاص صادر می شود. این رای، صرفاً برای همان پرونده خاص لازم الاجراست و به طور مستقیم برای سایر محاکم، الزام آور نیست. اما اهمیت آن در این است که می تواند به عنوان یک رویه قضایی مورد استناد قرار گیرد و مسیر را برای آرای مشابه در آینده هموار کند.

در مقابل، رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور، زمانی صادر می شود که بین شعب دیوان عالی کشور یا بین دادگاه ها و دیوان عالی، در مورد استنباط از قوانین، تضاد و اختلاف آرا وجود داشته باشد. در چنین شرایطی، هیئت عمومی دیوان عالی کشور تشکیل جلسه می دهد و رایی را صادر می کند که از تاریخ صدور، برای تمامی دادگاه ها و شعب دیوان عالی کشور، لازم الاتباع و لازم الاجرا است. به عبارت دیگر، رای وحدت رویه، حکم قانون را دارد و نمی توان از آن تخطی کرد.

حال این پرسش مطرح می شود که چرا رای شعبه ۸ دیوان عالی کشور در خصوص مهریه عندالاستطاعه، عملاً نقش و اعتبار یک رای وحدت رویه را پیدا کرده است؟ پاسخ در اهمیت عملی رویه قضایی نهفته است. اگرچه این رای به صورت رسمی یک رای وحدت رویه هیئت عمومی نیست، اما به دلیل منطق حقوقی بسیار قوی، مستدل بودن و حمایت از حقوق زوجه در شرایط حساس طلاق از سوی زوج، به سرعت مورد پذیرش قضات و وکلای سراسر کشور قرار گرفت. این رای، خلأ حقوقی موجود را پر کرد و به دلیل اینکه تنها راه حل منطقی برای جلوگیری از تضییع حقوق زنان در این نوع پرونده ها بود، عملاً به یک الگوی عملی برای محاکم تبدیل شد. به این ترتیب، بدون نیاز به صدور رسمی رای وحدت رویه، این تفسیر از قانون به یک رویه غالب و مستحکم تبدیل شد و امروزه در بسیاری از دادگاه ها، به همین منوال عمل می شود. این نشان می دهد که چگونه یک رای مستدل و عادلانه می تواند، حتی بدون الزام قانونی مستقیم، تأثیر عمیقی بر نظام قضایی کشور بگذارد و مسیر عدالت را هموار سازد.

پیامدهای حقوقی و نکات کاربردی رای برای زوجین

درک رای وحدت رویه مهریه عندالاستطاعه و پیامدهای حقوقی آن برای هر دو طرف، یعنی زوج و زوجه، حیاتی است. این رای، قواعد بازی را در زمان طلاق از سوی مرد، به شکل چشمگیری تغییر می دهد و آگاهی از آن می تواند از بروز مشکلات بیشتر و تضییع حقوق جلوگیری کند.

برای زوجین (متقاضی طلاق)

اگر مردی هستید که مهریه همسرتان به صورت عندالاستطاعه تعیین شده و قصد دارید درخواست طلاق بدهید، باید بدانید که این رای تعهدات مالی شما را به کلی دگرگون کرده است. دیگر نمی توانید به شرط عندالاستطاعه بودن مهریه استناد کنید و از پرداخت آن شانه خالی کنید. درک روشن از این تعهدات مالی، اولین و مهم ترین گام است. این به معنای لزوم پرداخت کامل مهریه حتی اگر عندالاستطاعه باشد، در زمان طلاق از سوی شماست. این حکم، برای حمایت از زن در شرایطی است که مرد بدون دلیل موجه و بدون تقصیر از سوی زن، تصمیم به پایان دادن زندگی مشترک گرفته است. این امر، نوعی اهرم بازدارنده نیز محسوب می شود تا مردان در تصمیم به طلاق، با نگاهی واقع بینانه به تمامی تعهدات مالی خود، قدم بردارند.

اهمیت انجام مشاوره حقوقی پیش از هر اقدام در این شرایط، دوچندان می شود. یک وکیل متخصص خانواده می تواند با تشریح دقیق ابعاد حقوقی این رای، شما را از پیامدهای احتمالی آگاه سازد و در مورد نحوه مواجهه با این تعهدات، راهنمایی های لازم را ارائه دهد. این مشاوره می تواند به مدیریت بهتر وضعیت مالی شما در مواجهه با طلاق کمک کرده و از تصمیمات عجولانه و پرهزینه جلوگیری کند.

برای زوجه (مطالبه کننده مهریه)

اگر زنی هستید که مهریه تان به صورت عندالاستطاعه تعیین شده و همسرتان درخواست طلاق داده است، این رای خبری بسیار مهم و خوشایند برای شماست. شما اکنون از حق خود در مطالبه کامل مهریه برخوردار هستید و دیگر نیازی به اثبات توانایی مالی همسرتان نخواهید داشت. این تغییر رویه، بار سنگینی را از دوش شما برمی دارد و مسیر دستیابی به حقوقتان را هموارتر می سازد.

نحوه پیگیری حقوقی با استناد به این رای بسیار مهم است. شما می توانید با ارائه دادخواست مطالبه مهریه، و با استناد به رای دیوان عالی کشور، خواستار دریافت کامل مهریه خود شوید. دادگاه ها موظف هستند با توجه به این رویه قضایی، بدون در نظر گرفتن شرط عندالاستطاعه، زوج را به پرداخت کل مهریه محکوم کنند. داشتن یک وکیل آگاه به این رویه، می تواند روند پرونده شما را تسریع بخشد و از بروز اشتباهات احتمالی جلوگیری کند. بنابراین، هرچه سریع تر با وکیلی متخصص در این زمینه مشورت کرده و اقدامات قانونی لازم را آغاز کنید.

وضعیت مهریه عندالاستطاعه در طلاق توافقی

در طلاق توافقی، وضعیت مهریه عندالاستطاعه کمی متفاوت است. در این نوع طلاق، زوجین با توافق کامل و رضایت یکدیگر، برای جدایی اقدام می کنند و در مورد تمامی حقوق مالی و غیرمالی، از جمله مهریه، به توافق می رسند. در طلاق توافقی، اگرچه اصل بر این است که مهریه عندالاستطاعه به معنای سابق خود دیگر در زمان طلاق از سوی زوج لغو می شود، اما چون زوجین بر سر تمامی موارد با هم به تفاهم رسیده اند، شرط عندالاستطاعه یا هر توافق دیگری در خصوص مهریه (مانند بخشش قسمتی از آن، تقسیط، یا تعیین زمان مشخص برای پرداخت) که در توافق نامه طلاق درج شود، معتبر خواهد بود. در واقع، اراده و توافق طرفین بر هر شرط قبلی ارجحیت پیدا می کند. بنابراین، در طلاق توافقی، زوجین می توانند خودشان در مورد نحوه و میزان پرداخت مهریه عندالاستطاعه به توافق برسند و نیازی به اعمال مستقیم رای دیوان عالی کشور در این مورد نیست، مگر اینکه توافقی صورت نگرفته باشد و دادگاه ملزم به تصمیم گیری شود.

به طور خلاصه، این رای دیوان عالی کشور به عنوان یک چراغ راه عمل می کند و تضمین کننده حقوق زوجه در شرایط طلاق یک طرفه از سوی زوج است، اما در طلاق توافقی، اراده جمعی زوجین برای تعیین سرنوشت مهریه غالب خواهد بود.

نتیجه گیری: جمع بندی و توصیه های نهایی

در گذر از پیچ و خم های حقوقی مربوط به مهریه عندالاستطاعه، مشاهده شد که آرای قضایی، به ویژه حکم راهگشای شعبه ۸ دیوان عالی کشور، چگونه مسیر مطالبه این حق مالی را برای زوجه در شرایط خاص تغییر داده است. مهم ترین نکته ای که از تحلیل این آرا می توان دریافت، این است که شرط عندالاستطاعه بودن مهریه یک شرط ضمن عقد نکاح است که تا زمانی که عقد نکاح به قوت خود باقی است، اعتبار دارد. اما زمانی که زوج (مرد) خود متقاضی طلاق همسرش باشد، این شرط اعتبار خود را از دست می دهد و زوج مکلف است کلیه مهریه مافی القبله را، بدون نیاز به اثبات استطاعت توسط زوجه، نقداً در هنگام اجرای صیغه طلاق و ثبت آن بپردازد.

این تحول حقوقی، نه تنها گامی بزرگ در جهت حمایت از حقوق مالی زنان محسوب می شود، بلکه مانعی برای سوءاستفاده از این شرط در جهت تضییع حقوق زوجه در زمان طلاق از سوی زوج است. این رای، یک چارچوب روشن و عادلانه را برای دادگاه ها فراهم آورده تا در چنین پرونده هایی، با قاطعیت و بر مبنای عدالت رفتار کنند.

در نهایت، تأکید بر اهمیت آگاهی حقوقی و مشورت با وکیل متخصص خانواده بیش از پیش روشن می شود. چه زن باشید و چه مرد، درک دقیق از این رویه قضایی و سایر قوانین مرتبط با خانواده، می تواند شما را در اتخاذ تصمیمات درست و جلوگیری از پیامدهای ناخواسته یاری دهد. پیش از هر اقدام حقوقی در زمینه طلاق و مهریه، به ویژه مهریه عندالاستطاعه، مشورت با وکیلی که به روز با رویه های قضایی و فقهی باشد، ضروری است. این گام اولیه، می تواند از تضییع حقوق شما جلوگیری کرده و به حفظ منافعتان کمک شایانی نماید. با این آگاهی و مشاوره صحیح، می توانید در این مسیر حساس، با اطمینان خاطر بیشتری قدم بردارید و حقوق خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کنید.

دکمه بازگشت به بالا