وقتی حاج قاسم را دیدم

وقتی حاج قاسم را دیدم

زنگ خانه را زدند. صدای آشنایی به گوشم خورد؛ اما نتوانستم بشناسم، چند دقیقه‌ی بعد آمد توی اتاق. درست می‌دیدم؛ قاسم سلیمانی به دیدنم آمده بود.

به گزارش خبر روزانه، کتاب سیمای سلیمانی خاطراتی از زندگی سردار حاج‌قاسم سلیمانی به قلم علی شیرازی است که سال ۱۴۰۰ برای اولین بار منتشر شد، این کتاب که به چاپ سی‌ام رسیده است حاصل گردآوری خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که از منظر همرزمان، فرماندهان، سیاسیون و… روایت و توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده است. در کتاب سیمای سلیمانی خواننده، در هفت فصل، با ناگفته‌هایی از خاطرات سران کشور، مسئولین سیاسی، فرماندهان و نزدیکان شهید سلیمانی همراه می‌شود.

در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم:

«چند روزی بیمارستان ماندم. بعد از آن، خانواده‌ام آمدند و مرا بردند. چند ماه در خانه بودم. کارم خوابیدن بود. تنها جایی که می‌توانستم ببینم، سقف اتاق بود. حتی عدد نقطه‌های سیاه روی سقف را حفظ شده بودم! اوایل فروردین، زنگ خانه را زدند. همسرم رفت و در را باز کرد. صدای آشنایی به گوشم خورد؛ اما نتوانستم بشناسم، چند دقیقه‌ی بعد آمد توی اتاق. درست می‌دیدم؛ قاسم سلیمانی به دیدنم آمده بود. با دست‌های گرمش، مرا به آغوش کشید و  چند بار بوسید. با آن همه مشغله، بالای سرم نشست، و چند ساعت با هم گپ زدیم. بعد از آن به همسرم گفت: تصمیم گرفته‌ام اول هر سال بیایم و به ناصر خدمت کنم. همسرم قبول نمی‌کرد اما وقتی اصرار حاج قاسم را دید، قبول کرد.»

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا