ابوحنیفه دینوری، دانشمندی از دیار دینور| گیاهشناسی ایرانی در رقابت با نوابغ یونانی
نبوغ ایرانی- ۶:
پیشرفت مسلمانان در عصر طلایی علموفناوری اسلامی در رشتههای پزشکی و داروسازی به مراتب بیشتر از سایر علوم بود. در این میان پزشکان و دانشمندان ایرانی در این پیشرفتها نقش برجستهای داشتند. یکی از بزرگان علم طب اسلامی و ایرانی که برخاسته از شهر کهن دینور در استان کرمانشاه بود ابوحنیفه دینوری است.
خبرگزاری علموفناوری آنا- هدا عربشاهی: ابوحنیفه دینوری دانشمند سده نهم میلادی، همهچیزدان، گیاهشناس، تاریخنگار، جغرافیدان و منجم ایرانی عصر سامانیان و اهل شهر کهن دینور در استان کرمانشاه است، شهری که از مراکز علمی و فرهنگی کهن ایرانیاسلامی است و از دیرباز مهد بزرگان عرصه علم بود و بهخصوص بین سدههای هشتم تا یازدهم میلادی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. باوجود نقش برجسته و آثار ارزشمند ابوحنیفه دینوری در زمینه گیاهشناسی، منابع تاریخی اندکی درباره زندگی و معرفی آثار گیاهشناختی این دانشمند بزرگ وجود دارد. دینوری را میتوان اولین گیاهشناس مسلمان در دوران اسلامی دانست که توانست به بسیاری از پرسشها و مجهولات مربوط به گیاهان و داروها پاسخ دهد، بهطوریکه بسیاری از دانشمندان بزرگ مانندضیاء الدین ابو محمد عبدالله احمد بن محمد مالکی، معروف به ابن بیطار، گیاهشناس و داروشناس اندلسی سده سیزدهم میلادی و ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی سدههای دهم و یازدهم میلادی، در توضیح و شرح بعضی گیاهان به آثار ارزشمند او رجوع کردهاند.
دینوری کیست؟
ابوحنیفه دینوری در شهرهای بصره و کوفه عراق تحصیل کرد. رویکرد سیستماتیک به یادگیری که او بهدست آورد، در بخشهای حفظشده کتاب النبات (کتاب گیاهان)، که یکی از مشهورترین آثار اولیه مسلمانان در حوزه گیاهشناسی بهشمار میرود منعکس شده است. از نظر ویژگیهای واژهشناختی، کتاب النبات ترکیبی از اصطلاحات شفاهی و نوشتاری گیاهی به عربی و همچنین اصطلاحات فارسی است. این کتاب که به نثری زیبا نوشته شده، برای نسلها بهعنوان اثری استاندارد در این زمینه شناخته میشد.
او همچنین آثاری در حوزه تفاسیر قرآنی و ریاضیات دارد که ازجمله آنها میتوان به کتاب تفسیرالقرآن و کتابالجمع والتفریق، کتاب نوادرالجبر و کتابالجبر و المقابله اشاره کرد. اما هیچیک از آنها حفظ نشده است. باوجوداین، بخشهایی از مشاهدات او درباره نجوم از کتابالانواء، محفوظ مانده است. درحقیقت، انواء جمع نوء و بهمعنی سقوط ستاره در مغرب است. تنها اثری که بهطور کامل از او باقی مانده، کتاب اخبارالطوال (روایات طولانی) است که وقایع اجتماعی، نظامی و سیاسی ایران را شامل میشود و تاریخ ایران را بیشتر از آنکه از نگاه اعراب نوشته باشد از دید ایرانیان بررسی کرده است. دینوری بهعنوان یک پدیده، مدیون جریانهای فکری است که در آن سدههای طلایی تمدن اسلامی وجود داشته است. دورهای که طی آن، اندیشمندان، دانشمندان، نویسندگان، آهنگسازان، معماران و غیره، افتخار حاکمان بودند و در تأسیس دانشگاهها، کتابخانهها، رصدخانهها، بیمارستانها و آزمایشگاهها مشارکت میکردند. دقت علمی و اعتباری که آثار ابوحنیفه و رشته فکری او را مشخص میکند، دقیقاً صفت بارز نسلهای اولیه دانشمندان و نویسندگان اسلامی است که از ایران بر آمدهاند؛ پدیدهای که مورخ بزرگ مسلمان، ابنخلدون در آثارش به آن تاکید کرده است.
کتاب گیاهان
ابوحنیفه همچون بسیاری از دانشمندان همعصرش نه به گروه و زمانی خاص که متعلق به همه اعصار و مردم است. خصیصهای که هر خواننده آثار ابوحنیفه را به خود جلب میکند، گستردگی دانش اوست. آثار او دانش چندرشتهای را گسترش میدهد و از اینرو، به همان اندازه که گیاهشناس، جانورشناس، مورخ، جغرافیدان، منتقد ادبی و قومشناس است، ریاضیدان، منجم، فلزشناس و مهندس صنعتگر است. بهعنوانمثال، شش جلد بزرگ او از کتاب النبات، نهفقط منبع اولیه درباره گیاهان و دستهبندی ریختشناسی آنها و ریختشناسی خاک و آبشناسی است که کاملترین رساله سدههای میانی درباره نام گیاهان است. این کتاب همچنین حاوی توضیحات ارزشمندی در مورد فلزورزی و مکانیک کورههای بلند است.
کتاب النبات را یک محقق آلمانی بهنام برونو سیلبربرگ در رساله پایاننامهاش که سال ۱۹۰۸ منتشر شد بررسی کرد و نشان داد که دینوری در این کتاب درباره حدود ۴۰۰ گیاه شرح داده است. اما نباید فراموش کرد که آنچه سیلبربرگ بررسی کرده است فقط بخش کوچکی از آن کتاب است یعنی بررسی فقط دو جلد حفظشده از ۶ جلد اصلی.
بخشهای باقیمانده از کتاب النبات نشان میدهد که دینوری زمین انواع خاکها را توصیف میکند و توضیح میدهد که کدام خاک برای کاشت خوب است و خواص و ویژگیهای آن را شرح میدهد. او همچنین توسعه گیاه را از تولد تا مرگ آن شامل مراحل رشد و تولید گل و میوه توصیف میکند. سپس فرآوردههای مختلف ازجمله غلات، انگور و نخل خرما را بررسی میکند و با تکیه بر دانش پیشینیان، درختان، کوهها، دشتها، بیابانها، گیاهان معطر و چوبها، گیاهان مورد استفاده در رنگها، عسل و زنبور عسل را توضیح میدهد.
دینوری در این مجموعه، یک فصل را هم به طبقهبندی گیاهان اختصاص داده است که در یکی از جلدهای باقیمانده از آن یاد میکند. کتاب نباتات دینوری موضوعات مختلف دیگری مانند نجوم و هواشناسی را هم در بر میگیرد. او عبارات تخصصی زیادی برای ویژگیهای متنوع گیاهان به کار میبرد و نگرش علمی-ریختشناختی پیشرفتهای از خود نشان میدهد. دینوری با مشاهده و توصیف جنبههای فیزیولوژیکی آشنا است و اشکال پیچیده در گیاهان را در مقایسه با انواع آشنا از دیدگاه ریختشناسی مطالعه میکند.
فؤاد سزگین ( ۲۴ اکتبر ۱۹۲۴–۳۰ ژوئن ۲۰۱۸) شرقشناس ترک و بنیانگذار و مدیر افتخاری مؤسسه تاریخ علوم عربیاسلامی دانشگاه گوته در فرانکفورت آلمان میگوید: «مطالعهای که برونو سیلبربرگ منحصراً براساس بخشهایی از این کتاب انجام داده است نشان میدهد که توصیفهای گیاهشناسی ابوحنیفه دینوری با توصیفهایی که پزشک و گیاهشناس یونانی دیوسکوریدس در کتاب متریا مدیکا (مواد دارویی) شرح داده است برابری میکند. اما توصیفاتی که دیوسکوریدس تهیه کرده، انگیزه متفاوتی با توصیفات کتاب النبات ابوحنیفه دارد. هدف او کمک به خواننده در شناسایی گیاهان در مزرعه، یعنی کاملاً کاربردی بوده است، در حالی که بهنظر میرسد کتاب ابوحنیفه برپایه علاقهمندی به انواع مختلف ریختشناسی گیاهان باشد. در آن روزها، سیلبربرگ از خود میپرسید: مردم دوره اسلامی چگونه میتوانستند از این نظر به سطح یونانیان نابغه برسند یا حتی از آنها اینچنین سریع پیشی بگیرند؟»