وحدت حوزه و دانشگاه؛ پیوند علم و دین برای تمدنسازی اسلامی
۲۷ آذر، سالروز شهادت «آیتالله دکتر محمد مفتح» به عنوان «روز ملی وحدت حوزه و دانشگاه» ثبت شده است، این وحدت بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین نظام جمهوری اسلامی، تلاش برای همافزایی میان علم و دین در جهت پیشرفت جامعه است. این وحدت، با تأکید امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، به ابزاری برای اسلامیسازی علوم انسانی، تربیت نخبگان متعهد و ایجاد «تمدن نوین اسلامی» تبدیل شده است. با وجود دستاوردهای گسترده، چالشهایی مانند تفاوت روشهای آموزشی و کمبود تعاملات مؤثر، نیازمند توجه و برنامهریزی دقیقتری است تا مسیر دستیابی به اهداف این رویکرد هموارتر شود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(خبر روزانه)، «وحدت حوزه و دانشگاه» یکی از مفاهیم کلیدی در نظام جمهوری اسلامی ایران است که با هدف ایجاد تعامل میان علم و دین شکل گرفته است. این وحدت از زمان پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از راهبردهای اصلی در جهت پیشرفت علمی و فرهنگی کشور مطرح شد. امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بهطور مکرر بر اهمیت این تعامل تأکید کردهاند و آن را ابزاری برای دستیابی به «تمدن نوین اسلامی» دانستهاند. از دیدگاه آنان، علم و دین نهتنها در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند و میتوانند در کنار هم جامعهای پویا، مستقل و متکی بر ارزشهای الهی ایجاد کنند.
این مفهوم علاوهبر بُعد نظری، در عمل نیز تأثیرات گستردهای بر بخشهای مختلف کشور داشته است. از اسلامیسازی علوم انسانی گرفته تا تربیت نخبگان متعهد و تقویت هویت فرهنگی، نتایج وحدت حوزه و دانشگاه قابل مشاهده است. در این راستا، نهادهای مختلفی در دو طیف حوزه و دانشگاه، نقش بسزایی در تحقق این هدف داشتهاند. با اینوجود، چالشهایی مانند تفاوت در رویکردهای آموزشی و کمبود برنامههای اجرایی، ضرورت توجه بیشتر به این مسئله را دوچندان کرده است. بررسی جنبههای مختلف این وحدت میتواند راهکاری برای غلبه بر این موانع و تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی ارائه دهد.
تاریخچه وحدت حوزه و دانشگاه؛ از ایده تا اجراء
ایدهی وحدت حوزه و دانشگاه با محوریت انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. شهید آیتالله دکتر محمد مفتح از پیشگامان این تفکر، نخستین گامها را در دهه ۱۳۵۰ برداشت. برگزاری نشستهای مشترک میان دانشجویان و روحانیون در قم، زمینهساز طرح این ایده شد. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، امام خمینی(ره) تأکید ویژهای بر همگرایی میان این دو نهاد داشتند. نامگذاری ۲۷ آذر بهعنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه، به یاد شهادت شهید مفتح، نشاندهنده اهمیت این موضوع در نظام اسلامی است. این مناسبت هرساله گرامی داشته میشود.
تشکیل دفتر همکاری حوزه و دانشگاه در سال ۱۳۶۲، نخستین گام عملی برای تحقق وحدت بود. این دفتر به تدوین متون درسی مشترک پرداخت و توانست علوم انسانی را به مبانی دینی نزدیکتر کند. طبق گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۱۳۹۵ بیشاز ۷۵ درصد کتب علوم انسانی دانشگاهها با رویکرد اسلامیسازی بازنگری شد. همچنین، برگزاری همایشهای سالانه حوزه و دانشگاه در دهه ۱۳۷۰، بستری برای گفتوگوهای علمی فراهم کرد. این اقدامات نقش مهمی در تقویت هویت علمی – دینی ایفاء کرده است.
حمایت رهبر انقلاب از وحدت حوزه و دانشگاه، مسیر توسعهی این ایده را هموارتر ساخت. در سال ۱۳۹۰، پروژه “اسلامیسازی دانشگاهها” با تأکید ایشان به اولویت نظام آموزشی تبدیل شد. دانشگاه امام صادق(ع) بهعنوان نمونهای موفق، با ترکیب علوم حوزوی و دانشگاهی در تربیت دانشجویان متخصص، نتایج قابلتوجهی ارائه داده است. بهعلاوه، افزایش تعاملات علمی میان اساتید حوزوی و دانشگاهی، به تقویت فضای علمی کشور منجر شده است. نمونه بارز آن همکاری در تدوین نقشه جامع علمی ایران است که در سال ۱۳۸۹ به تصویب رسید.
علل ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در جامعه اسلامی
وحدت حوزه و دانشگاه ضرورتی اساسی برای جامعه اسلامی است؛ زیرا به پیوند علم و دین کمک میکند. در جوامع اسلامی، عدم تعامل این دو نهاد موجب شکاف میان معرفت دینی و علوم مدرن شده است. به گزارش مرکز پژوهشهای اسلامی، در سال ۱۳۹۸ حدود ۶۵ درصد دانشجویان معتقد بودند محتوای دروس دانشگاهی ارتباط کمی با مبانی دینی دارد. این آمار ضرورت همگرایی علمی – دینی را نشان میدهد. امام خمینی(ره) نیز در بیانات خود تأکید داشتند که وحدت این دو نهاد، ضامن تمدنسازی اسلامی است.
یکی از دلایل اصلی ضرورت وحدت، نقش آن در تحول علوم انسانی است. بسیاری از متفکران معتقدند که علوم انسانی غربی، با مبانی معرفتی اسلامی همخوانی ندارد. در سال ۱۳۹۵، شورای تحول علوم انسانی اعلام کرد که ۴۰ درصد از دروس علوم اجتماعی به بازنگری عمیق نیاز دارد. از سوی دیگر، همکاری حوزه و دانشگاه در این زمینه میتواند به تدوین مدلهای بومی مبتنیبر آموزههای اسلامی کمک کند. این اقدام راهبردی باعث پیشرفت علمی و حل مسائل فرهنگی خواهد شد.
وحدت حوزه و دانشگاه میتواند فرهنگ دینی را در فضای علمی تقویت کند. بر اساس نظرسنجی خبرگزاری آنلاین در سال ۱۳۹۹، حدود ۷۲ درصد از دانشجویان خواستار افزایش ارتباط با نهادهای حوزوی بودند. این آمار نشاندهندهی تقاضای گسترده جامعه علمی برای تعامل بیشتر است. بهعلاوه، پژوهشهای مشترک میان حوزویان و دانشگاهیان، مانند پروژه “اسلامیسازی علوم پایه” در دانشگاه تهران، توانسته است الگوهای موفقی را ارائه دهد. چنین اقداماتی زمینهساز پیشرفت معنوی و علمی کشور خواهد شد.
ابعاد علمی و فرهنگی وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه تأثیرات شگرفی بر رشد علمی کشور دارد. این همگرایی باعث تولید علم بومی و اسلامی شده است. به گزارش پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)، در سال ۱۴۰۰ ایران با تولید ۲۰ درصد از مقالات علمی جهان اسلام، در رتبه نخست قرار گرفت. این موفقیت نتیجهی تعامل نهادهای علمی و دینی است. دانشگاه امام حسین (ع) نمونهای از این وحدت است که علوم نظامی و دینی را ترکیب کرده و دستاوردهای خوبی ارائه داده است.
از نظر فرهنگی، وحدت حوزه و دانشگاه میتواند هویت اسلامی جامعه را تقویت کند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، اکثر دانشجویان معتقد هستند که آموزشهای دانشگاهی باید ارزشهای دینی را دربر گیرد. نمونه موفق در این زمینه، فعالیتهای فرهنگی مشترک میان حوزه علمیه قم و دانشگاه شهید بهشتی است. این فعالیتها شامل کارگاههای آموزشی، مسابقات فرهنگی و نشستهای مشترک بوده که تأثیر مثبتی بر هویت دانشجویان داشته است.
یکی دیگر از ابعاد مهم، کاهش شکافهای فکری میان نخبگان دینی و دانشگاهی است. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری حوزه علمیه، پروژههای تحقیقاتی مشترکی را اجراء کرده است. یکی از این پروژهها که در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید، تطبیق مفاهیم دینی با نظریات جامعهشناختی مدرن بود. این همکاریها نشان میدهد که همافزایی میان حوزه و دانشگاه، علاوهبر ارتقای دانش، به غنیسازی فرهنگ عمومی کمک کرده است.
برنامههای اجرایی در راستای وحدت حوزه و دانشگاه
در دهههای اخیر، برنامههای متعددی برای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه اجراء شده است. یکی از مهمترین این برنامهها، تشکیل دفتر همکاری حوزه و دانشگاه در سال ۱۳۶۲ بود. این دفتر تاکنون بیشاز ۲۵۰ عنوان کتاب در زمینه اسلامیسازی علوم منتشر کرده است. بهعنوان نمونه، کتاب “مبانی اسلامی اقتصاد” که در سال ۱۳۹۴ توسط این دفتر تدوین شد، بهعنوان منبع رسمی دانشگاهها معرفی شده است. این اقدامات نقش مهمی در نهادینهسازی ارتباط میان این دو حوزه داشته است.
یکی دیگر از برنامههای اجرایی، ایجاد رشتههای مشترک میان حوزه و دانشگاه است. دانشگاه تربیت مدرس و حوزه علمیه قم، در سال ۱۳۸۸ رشته “مطالعات اسلامی علوم انسانی” را راهاندازی کردند. همچنین، طرح همایشهای سالانه با موضوع وحدت حوزه و دانشگاه، مانند همایش سال ۱۳۹۹ در دانشگاه تهران، بستری برای تبادل ایدهها فراهم کرده است.
نهادسازیهای مرتبط نیز در تحقق این وحدت تأثیرگذار بودهاند. شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سال ۱۳۸۹ فعالیت خود را آغاز کرد. این شورا در سال ۱۴۰۱ اعلام کرد که بیشاز ۳۵ درصد از سرفصلهای دروس علوم انسانی در مقطع کارشناسی ارشد بازنگری شدهاند. افزونبر این، طرحهای پژوهشی مشترک، مانند پروژه “اصول فقه اسلامی در مدیریت” که با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی و حوزه علمیه قم انجام شد، نمونهی موفق دیگری از این همافزایی است.
نقش شهیدان انقلاب در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح، بهعنوان بنیانگذار ایده «وحدت حوزه و دانشگاه»، نقشی بیبدیل در این زمینه داشت. وی با برگزاری جلسات مشترک میان اساتید دانشگاه و علمای حوزه در دهه ۱۳۵۰، بنیان وحدت را پایهگذاری کرد. شهادت ایشان در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ موجب شد این روز بهعنوان نماد وحدت حوزه و دانشگاه معرفی شود. نامگذاری این روز در تقویم رسمی کشور، تأکیدی بر اهمیت تلاشهای شهید مفتح است که راه را برای تعامل میان این دو نهاد باز کرد.
شهید مرتضی مطهری نیز در تبیین فلسفه و مبانی وحدت، نقش مهمی ایفاء کرد. تألیفات وی مانند کتاب “تعلیم و تربیت در اسلام”، پایهگذار بسیاری از برنامههای آموزشی مشترک میان حوزه و دانشگاه شد. بهعنوان مثال، در سال ۱۳۹۵ این کتاب بهعنوان منبع درسی در بیشاز ۳۰ دانشگاه کشور تدریس میشد. شهید مطهری همچنین با حضور در دانشگاهها و حوزهها، فضایی برای گفتوگو میان نخبگان علمی و دینی فراهم کرد که در شکلگیری این وحدت تأثیرگذار بود.
شهیدان دیگر مانند شهید بهشتی نیز در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه نقش داشتند. شهید بهشتی با تأسیس مدارس اسلامی مدرن، مانند مدرسه علوی در دهه ۱۳۴۰، تلاش کرد ارتباط میان علم مدرن و آموزههای دینی را تقویت کند. از سوی دیگر، حضور او در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸، زمینهساز تثبیت جایگاه حوزه و دانشگاه در نظام اسلامی شد. تأکید شهید بهشتی بر توسعهی علمی همراه با ارزشهای دینی، الگوی قابلتوجهی برای تعامل میان این دو نهاد ارائه کرد.
وحدت حوزه و دانشگاه از نگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری
امام خمینی(ره)، وحدت حوزه و دانشگاه را یکی از ضرورتهای اصلی نظام اسلامی میدانستند. ایشان تأکید داشتند که علم و دین دو بال پیشرفت جامعه اسلامی هستند و بدون تعامل این دو، تمدنسازی ممکن نیست. در سخنرانی سال ۱۳۵۹، امام خمینی(ره) فرمودند: «اگر دانشگاه و حوزه علمیه همدیگر را بفهمند، هیچ قدرتی نمیتواند به این ملت آسیب برساند.» این رویکرد باعث شد تا طرحهایی مانند اسلامیسازی دانشگاهها در دهه ۱۳۶۰ با محوریت تأمین محتوای درسی مشترک شکل بگیرد. حمایت ایشان از نهادهایی مانند دفتر همکاری حوزه و دانشگاه نیز تأثیر بسزایی در تقویت این ایده داشت.
مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای، وحدت حوزه و دانشگاه را نهتنها ضرورتی داخلی، بلکه راهبردی برای «تمدنسازی اسلامی» میدانند. ایشان در سال ۱۳۸۱ در دیدار با اساتید و دانشجویان فرمودند: «دانشگاه و حوزه باید با هم در پیشبرد کشور همکاری کنند؛ جدایی این دو خطرناک است.» همچنین تأکید کردند که علوم انسانی باید مبتنیبر آموزههای اسلامی بازنگری شود. در این راستا، در سال ۱۳۸۹ نقشه جامع علمی کشور با تأکید بر نقشآفرینی حوزه و دانشگاه تصویب شد. این طرح، مبانی علمی را با اهداف فرهنگی – دینی تلفیق کرد.
رهبر معظم انقلاب، وحدت حوزه و دانشگاه را عامل تقویت هویت ملی و مقابله با نفوذ فرهنگی میدانند. ایشان در سال ۱۳۹۷ در دیدار با دانشجویان گفتند: «حوزه و دانشگاه باید در برابر تهاجم فرهنگی غرب متحد باشند.» یکی از اقدامات مهم در این زمینه، حمایت از تشکیل مراکز پژوهشی مشترک بوده است. بهعنوان مثال، مؤسسه امام خمینی (ره) با مشارکت حوزه علمیه و دانشگاهها، پژوهشهای متعددی در زمینه اسلامیسازی علوم انجام داده است. این نگاه راهبردی، وحدت حوزه و دانشگاه را به یک محور اساسی برای پیشرفت کشور تبدیل کرده است.
تأثیر وحدت حوزه و دانشگاه بر اسلامیسازی علوم انسانی
وحدت حوزه و دانشگاه تأثیر مستقیمی بر اسلامیسازی علوم انسانی داشته است. این تلاشها از دهه ۱۳۶۰ با هدف بازنگری در مبانی علوم انسانی آغاز شد. به گزارش شورای تحول علوم انسانی، تا سال ۱۴۰۰ بیشاز ۵۰ درصد از سرفصلهای دروس علوم انسانی دانشگاهها با رویکرد اسلامی بازنگری شدهاند. رشتههایی مانند فلسفه اسلامی، اقتصاد اسلامی و روانشناسی اسلامی از نتایج این وحدت هستند. نمونه بارز این رویکرد، تأسیس رشته «مطالعات اسلامی علوم انسانی» در دانشگاه باقرالعلوم (ع) است.
برگزاری نشستهای مشترک میان اساتید حوزوی و دانشگاهی نیز نقش مهمی در پیشبرد این هدف داشته است. بهعنوان مثال، در سال ۱۳۹۸ نشست تخصصی “اسلامیسازی علوم اجتماعی” با حضور نخبگان دانشگاهی و حوزوی در قم برگزار شد. این نشستها به تدوین متون درسی مشترک کمک کردهاند. کتاب «مبانی جامعهشناسی اسلامی» که در سال ۱۳۹۷ منتشر شد، یکی از نتایج چنین همکاریهایی است. این کتاب اکنون در بیش از ۲۰ دانشگاه کشور تدریس میشود.
پژوهشهای مشترک حوزه و دانشگاه در این زمینه نیز بسیار مؤثر بودهاند. برای نمونه، پروژه “نظریهپردازی اسلامی در اقتصاد” که در سال ۱۳۹۵ با همکاری دانشگاه تهران و حوزه علمیه قم انجام شد، بهعنوان یکی از طرحهای موفق معرفی شده است. این همکاریها به تقویت مبانی نظری علوم انسانی با محوریت آموزههای اسلامی منجر شده است. همچنین، طبق گزارش مرکز پژوهشهای اسلامی، بیشاز ۳۰۰ مقاله علمی در این زمینه طی پنج سال گذشته منتشر شدهاند.
نقش نهادهای علمی و فرهنگی در تقویت وحدت حوزه و دانشگاه
نهادهای علمی و فرهنگی نقشی کلیدی در تقویت وحدت حوزه و دانشگاه ایفاء کردهاند. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه از مهمترین این نهادها در سال ۱۴۰۱ گزارش داد که اکثر دانشگاهها از منابع علوم انسانی تدوینشده توسط آن استفاده میکنند. همچنین برگزاری کارگاههای مشترک میان اساتید حوزوی و دانشگاهی از فعالیتهای تأثیرگذار این دفتر بوده است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز از دیگر نهادهای فعال در این حوزه است. این شورا در سال ۱۳۸۹ با تدوین نقشه جامع علمی کشور، راهبردهایی برای افزایش تعامل حوزه و دانشگاه ارائه کرد. بهعنوان مثال، تأسیس کرسیهای نظریهپردازی در دانشگاهها، مانند کرسی فلسفه اسلامی در دانشگاه تهران، نتیجه این اقدامات است. طبق آمار تا سال ۱۳۹۸ بیشاز ۱۵۰ کرسی مشترک در حوزه علوم انسانی برگزار شده است.
علاوهبر این، مراکز تحقیقاتی مانند مؤسسه امام خمینی(ره) نیز در پیشبرد این وحدت تأثیر بسزایی داشتهاند. این مؤسسه تاکنون بیشاز ۲۰۰ پروژه تحقیقاتی با موضوع تلفیق علوم دینی و دانشگاهی اجراء کرده است. نمونهای از این فعالیتها، پروژه «رویکردهای اسلامی در روانشناسی» بود که در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید. این نهادها با ایجاد بسترهای پژوهشی مشترک، زمینهساز تعاملات بیشتر میان نخبگان علمی و دینی شدهاند.
نقش حوزه و دانشگاه در توسعه «تمدن نوین اسلامی»
وحدت حوزه و دانشگاه، نقشی محوری در دستیابی به تمدن نوین اسلامی ایفاء میکند. این تعامل علمی و فرهنگی میتواند به تولید دانش بومی و گسترش ارزشهای اسلامی در جهان منجر شود. مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۵ در دیدار با اساتید دانشگاه تأکید کردند که وحدت این دو نهاد، پایهگذار تمدن نوین اسلامی است. بهعنوان نمونه، پروژههای مشترک در زمینه اقتصاد اسلامی، مانند طرح “بانکداری بدون ربا” که در دهه ۱۳۷۰ اجراء شد، به تقویت مبانی اقتصادی این تمدن کمک کرده است.
همچنین، حوزه و دانشگاه میتوانند با تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، مسیر توسعهی این تمدن را هموار کنند. دانشگاه امام صادق (ع) نمونهای موفق از ترکیب علوم حوزوی و دانشگاهی است. طبق گزارش این دانشگاه، بیشاز ۷۵ درصد فارغالتحصیلان آن در حوزههای مدیریتی و فرهنگی فعالیت میکنند. این رویکرد به پرورش نخبگان دینی و علمی کمک کرده است که میتوانند نقش مؤثری در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی ایفاء کنند.
از سوی دیگر، تلاش برای بازنگری در علوم انسانی و تطبیق آن با مبانی اسلامی یکی از ضروریات تمدنسازی اسلامی است. در سال ۱۴۰۰، شورای تحول علوم انسانی اعلام کرد که بیشاز ۵۰ درصد از برنامههای درسی علوم اجتماعی بازنگری شده است. این تحولات علمی، پایهگذار ایجاد نظامهای اجتماعی و فرهنگی مبتنیبر آموزههای اسلامی خواهد بود. وحدت حوزه و دانشگاه با چنین اقداماتی میتواند الگوی عملیاتی برای گسترش تمدن نوین اسلامی در جهان ارائه دهد.
چالشها و راهکارهای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه
روند تحقق وحدت حوزه و دانشگاه با چالشهای متعددی روبهرو بوده است. یکی از مهمترین چالشها، تفاوت در روشهای آموزشی و پژوهشی این دو نهاد است. دانشگاهها به شیوه علمی و تجربی تأکید دارند، در حالی که حوزهها بیشتر بر اصول استدلالی و نقلی متمرکز هستند. این تفاوت در رویکرد باعث شده است که تعاملات علمی میان حوزه و دانشگاه به کندی پیش برود. بهعنوان مثال، در گزارشی از شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۹، به نبود منابع مشترک درسی میان این دو نهاد اشاره شد.
چالش دیگر، کمبود برنامههای عملیاتی برای اجراییکردن وحدت است. علیرغم وجود نهادهایی مانند دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، هنوز بسیاری از دانشگاهها و حوزهها، همکاری مؤثری در اجرای برنامههای مشترک ندارند. به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۴۰۱، تنها کمی از دانشگاههای کشور در پروژههای مشترک خاص با حوزه علمیه شرکت داشتهاند. این آمار نشاندهندهی نیاز به تدوین برنامههای گستردهتر و مؤثرتر برای تقویت تعاملات است.
برای غلبه بر این چالشها، تدوین برنامههای آموزشی و پژوهشی مشترک از مهمترین راهکارهاست. ایجاد رشتههای تلفیقی، مانند علوم اسلامی و اقتصاد، میتواند به ارتقای سطح همکاریها کمک کند. همچنین، برگزاری دورههای آموزشی و کارگاههای مشترک برای اساتید حوزه و دانشگاه میتواند به نزدیکتر کردن دیدگاهها منجر شود. تجربهی موفق دانشگاه امام صادق(ع) و حوزه علمیه قم در سال ۱۳۹۸، که بیشاز ۵۰ کارگاه مشترک برگزار کردند، نشاندهنده تأثیر مثبت این رویکرد است.
با توجه به مطالب فوق، «وحدت حوزه و دانشگاه» یکی از ضرورتهای اساسی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است. این وحدت نهتنها در تقویت مبانی علمی و فرهنگی کشور نقش دارد، بلکه به تحقق استقلال فکری و علمی نیز کمک میکند. تجربههای موفق در اسلامیسازی علوم، ایجاد رشتههای مشترک و تدوین متون درسی با رویکرد دینی، نشان میدهد که این تعاملات میتواند به تولید علم بومی و گسترش ارزشهای اسلامی منجر شود.
نقش برجستهی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در تبیین ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه و حمایت آنها از نهادهای علمی و فرهنگی، راهگشای تحقق این هدف بوده است. با اینحال، برای دستیابی به نتیجهای مطلوب، باید به چالشهایی مانند تفاوت در رویکردهای علمی و کمبود برنامههای اجرایی توجه شود. تقویت تعاملات میان حوزه و دانشگاه، ایجاد زیرساختهای پژوهشی مشترک و ترویج گفتمان وحدت، میتواند این مسیر را هموارتر کند.
در نهایت، وحدت حوزه و دانشگاه نهتنها بهعنوان یک راهبرد علمی – فرهنگی، بلکه بهعنوان یکی از محورهای اصلی تمدنسازی اسلامی شناخته میشود. استمرار تلاشها در این زمینه، الگویی برای سایر جوامع اسلامی خواهد بود تا از طریق تعامل علم و دین، مسیری برای پیشرفت و توسعه پایدار ایجاد کنند.
انتهای پیام