حتی اشتباه هم نیست: وقتی شبهعلم از اشتباه بودن هم باز میماند
در یک مهمانی دوستانه، یکی با شور و شوق گفت: «میدونی وقتی عطارد وارد برج جوزا میشه، کل هالههای انرژیمون با کیهان هماهنگ میشن؟ ناسا هم یه چیزی تو این مایهها گفته!» شما، در حالی که با نگاهی مات به فنجان قهوهتان خیره شدهاید، بین دو انتخاب گیر میکنید: اول اینکه با لبخندی تایید کنید و بحث را عوض کنید، یا دوم، بپرسید: «منظورت دقیقاً چیه؟» اما هر انتخابی که بکنید، در نهایت متوجه میشوید که این ادعاها حتی اشتباه هم نیستند! چون چیزی که نتوان ردش کرد، اصلاً نیازی به اشتباه بودن هم ندارد.
خبرگزاری آنا- محمدامین پورحسینقلی: تصور کنید در یک دورهمی، کسی با اشتیاق میگوید: «من هر وقت عطارد به برج جوزا وارد میشه، حس میکنم تمام انرژیهام همراستا میشن. این علمیه، حتی ناسا هم یه چیزی در این مورد گفته!» شما که تازه یک جرعه قهوه خوردهاید، در حیرت به این ادعا گوش میدهید و به خود میگویید: «حالا چه جوابی بدم که بحث به درگیری ختم نشه؟»، اما بعد از کمی فکر کردن، متوجه میشوید که نیازی به پاسخ نیست. چرا؟ چون این حرف نهتنها اشتباه نیست، بلکه اساساً چیزی نیست که بشود اشتباه یا درستش کرد.
در دنیای علم، اصطلاحی وجود دارد که برای این نوع از ادعاها استفاده میشود: “حتی اشتباه هم نیست! ” این عبارت به ادعاهایی اشاره دارد که نه قابل رد کردناند، نه قابل اثبات؛ چون اصلاً در چارچوب علمی جای نمیگیرند.
وقتی ادعا ابطالناپذیر است: معجزه یا مغالطه؟
یکی از ویژگیهای جذاب شبهعلم، تولید ادعاهایی است که نمیتوان آنها را رد کرد. فرض کنید کسی با جدیت میگوید: «من شبها وقتی خوابم، هالههای کیهانی من رو شارژ میکنن. اما فقط در صورتی که هیچکس نگاه نکنه!» حالا شما چطور میخواهید این ادعا را آزمایش کنید؟ نمیتوانید! چون اگر بگویید: «پس اجازه بده نگاه کنم»، او با لبخندی عارفانه میگوید: «نه، اونوقت شارژش قطع میشه.» اینگونه، شبهعلم با طراحی ادعاهایی که نمیشود آزمایششان کرد، شما را در یک دور باطل گرفتار میکند.
این همان جایی است که علم وارد عمل میشود و میگوید: «دوست عزیز، اگر ادعایی نمیتواند ابطالپذیر باشد، اساساً علمی نیست.» و البته، این همان لحظهای است که شما میتوانید با خیال راحت بگویید: این حتی اشتباه هم نیست!
مغالطه: چرا من باید ثابت کنم تو اشتباه میکنی؟
شبهعلم همیشه دوست دارد شما را در موقعیت دفاعی قرار دهد. مثلاً وقتی میگویید: «کریستالها که انرژی نمیگیرن و نمیدن»، پاسخ میدهند: «ثابت کن که نمیگیرن!» این ترفند، که به مغالطه طلب برهان از مخالف معروف است، باعث میشود شما ساعتها دنبال مدارک باشید که چرا سنگها توانایی شارژ انرژی ندارند. اما صبر کنید! این مدعی است که باید ادعایش را ثابت کند، نه شما.
علم میگوید: «بار اثبات بر عهده مدعی است.» اگر کسی میگوید که هر شب آدمفضاییها او را برای شام دعوت میکنند، این اوست که باید مدرک بیاورد، نه شما که ثابت کنید چرا این اتفاق نمیافتد. وقتی ادعا از اساس آزمایشناپذیر باشد، باز هم میتوانیم بگوییم: این حتی اشتباه هم نیست!
یکی دیگر از ابزارهای شبهعلم، استفاده از اصطلاحات علمی پیچیده است. مثلاً ممکن است کسی بگوید: «این آب حاوی نانوذرات انرژیزا است که مولکولهای بدن رو بازآرایی میکنه!» حالا شما به آب نگاه میکنید و میگویید: «خب، این که فقط آب معدنیه!»، اما او با جدیت ادامه میدهد: نه، چون با ارتعاشات کوانتومی، انرژی مثبت رو به سلولهات انتقال میده!
اصطلاحاتی مثل «نانوذرات» یا «ارتعاشات کوانتومی» وقتی در جای خودشان به کار بروند، دقیق و علمیاند. اما وقتی این کلمات در جملههایی استفاده میشوند که هیچ معنای علمی ندارند، بیشتر شبیه به ادبیات فیلمهای علمیتخیلی هستند تا واقعیت. اینجا هم میتوانیم بگوییم: نه فقط اشتباه، بلکه حتی بررسیشدنی هم نیست!
جستجوی الگوهای ناموجود: توهم نظم
شبهعلم همیشه دوست دارد الگوهایی بسازد که وجود ندارند. مثلاً ممکن است کسی بگوید: «دیدی هر وقت زلزلهای رخ میده، ماه در حالت هلال بوده؟ این یعنی ماه روی زمین تأثیر مستقیم داره!» وقتی به او بگویید که شواهد علمی این ادعا را تأیید نمیکنند، با حالتی فیلسوفانه جواب میدهد: علم هنوز به این سطح از درک نرسیده!
حقیقت این است که ذهن انسان دوست دارد در دادهها، حتی اگر بیربط باشند، الگو پیدا کند. این میل به نظم و معنا باعث میشود که حتی رویدادهای تصادفی هم معنادار به نظر برسند. اما علم میگوید هر چیزی که بهظاهر شبیه الگوست، الزاماً معنادار نیست. وقتی الگو از اساس بیربط باشد، باز هم باید بگوییم: این حتی اشتباه هم نیست!
شبهعلم با تولید ادعاهای ابطالناپذیر، استفاده از کلمات علمینما و ساختن الگوهای خیالی، سعی میکند خود را علمی جلوه دهد. اما وقتی به این ادعاها دقیقتر نگاه میکنیم، میبینیم که آنها نهتنها اشتباه نیستند، بلکه اصلاً وارد دنیای اشتباهات علمی هم نمیشوند! پس دفعه بعد که کسی گفت: «سنگهای من با ارتعاشات خاص خودشون چاکراهات رو باز میکنن و خوشبختی رو وارد زندگیت میکنن»، با لبخندی بگویید: «دوست عزیز، این حتی اشتباه هم نیست!»