خلاصه کتاب هر روز صبح راه خانه دورتر می شود | بکمن

خلاصه کتاب

خلاصه کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود ( نویسنده فردریک بکمن )

کتاب «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» اثر فردریک بکمن، روایتی تکان دهنده از ذهن در حال فراموشی یک پدربزرگ مبتلا به آلزایمر و ارتباط عمیق او با نوه اش است. این اثر کوتاه اما عمیق، به زیبایی مبارزه با از دست دادن حافظه و اهمیت عشق و خاطرات را در مواجهه با محو شدن تدریجی واقعیت به تصویر می کشد.

فردریک بکمن، نویسنده نام آشنای سوئدی که با رمان های پرفروشی چون «مردی به نام اوه» قلب میلیون ها خواننده را تسخیر کرده است، در این اثر نیز با زبانی ساده و سرشار از احساس، به یکی از چالش برانگیزترین مسائل انسانی، یعنی فراموشی و از دست دادن تدریجی هویت، می پردازد. این کتاب، نه تنها یک داستان، بلکه سفری است به اعماق ذهن و قلبی که در تلاش است تا با خاطراتش وداع کند. خواننده در این روایت، هم با تلخی فراموشی مواجه می شود و هم با شیرینی عشق بی قید و شرطی که در برابر آن مقاومت می کند. این مقاله به بررسی جامع این اثر می پردازد تا ابعاد مختلف آن، از جمله مضامین عمیق و سبک نگارش منحصربه فرد بکمن، روشن شود و برای علاقه مندان به ادبیات معاصر و همچنین کسانی که با مفهوم فراموشی دست وپنجه نرم می کنند، یک راهنمای کامل باشد.

داستان کتاب: رقص خاطرات با فراموشی

داستان «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» با ورود به ذهن آشفته پدربزرگی که دچار بیماری آلزایمر شده، آغاز می شود. روایت از دیدگاه درونی او پیش می رود، جایی که مرز بین واقعیت و خیال به طرز غریبی محو شده است. پدربزرگ، روزبه روز بیشتر در هزارتوی ذهن خود گم می شود؛ خاطراتش همچون برگ های پاییزی یکی پس از دیگری فرو می ریزند و آنچه از زندگی اش می شناخته، هر دم ناآشناتر به نظر می رسد. او درک می کند که این روند برگشت ناپذیر است و به زودی تمام آنچه هست، از بین خواهد رفت، اما این درک تلخ و دردناک، چگونه می تواند به نوه اش، نوآ، منتقل شود؟

نوآ، دختربچه ای کوچک اما با درکی عمیق، ستون فقرات عاطفی داستان را تشکیل می دهد. او تنها نقطه روشن در دنیای رو به خاموشی پدربزرگ است. رابطه میان این پدربزرگ و نوه، نه تنها رابطه ای خانوادگی، بلکه نمادی از پیوند انسانی و تلاشی برای حفظ آخرین جرقه های خاطره و معناست. نوآ با صبر و مهربانی بی حد و حصر خود، سعی می کند پدربزرگ را در این مسیر پرفرازونشیب همراهی کند. او از او می پرسد، برایش تعریف می کند، و در تلاش است تا با یادآوری لحظات مشترک، او را به دنیای واقعی بازگرداند و به او اطمینان دهد که هنوز کسی هست که او را دوست دارد و به یادش می آورد.

نویسنده با ظرافت خاصی، پیشروی بیماری آلزایمر را تصویر می کند. از دست دادن حافظه به سادگی یک فراموشی نیست، بلکه محو شدن تدریجی خانه ای است که پدربزرگ در آن زندگی می کرده؛ خانه ای که هر روز دورتر و دورتر می شود. سبک داستان سرایی بکمن در این رمان کوتاه، بسیار لطیف و شاعرانه است. او با استفاده از عناصر سوررئال، فضای ذهنی پدربزرگ را به گونه ای ملموس می کند که خواننده نیز بخشی از سردرگمی و ترس او را حس می کند. با این حال، در میان این تاریکی، نور امید و عشق هرگز خاموش نمی شود. داستان، با وجود لحن غم انگیز و تأثربرانگیز خود، حامل پیام قدرتمندی از پذیرش و زیبایی لحظات باقی مانده است.

درونمایه ها و مفاهیم کلیدی: سفری به اعماق ذهن

رمان «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» اثری چندوجهی است که به مضامین عمیق و جهان شمول انسانی می پردازد. هر صفحه از این کتاب، دریچه ای به سوی تأمل در مفاهیمی باز می کند که کمتر مورد توجه قرار می گیرند.

فراموشی و آلزایمر: دزد خاطرات

موضوع محوری کتاب، بیماری آلزایمر و پدیده ی فراموشی است. بکمن این بیماری را نه صرفاً یک نقص پزشکی، بلکه به عنوان یک دزد خاطرات به تصویر می کشد که آرام آرام تمامی گنجینه های ذهنی یک انسان را به یغما می برد. او به عمق فاجعه ای می پردازد که در آن، فرد نه تنها خاطرات گذشته، بلکه توانایی درک زمان حال و تشخیص عزیزانش را نیز از دست می دهد. این رمان، تصویری دردناک از نبرد انسان با محو شدن تدریجی هویت خود ارائه می دهد و احساسات گوناگونی از ترس و اضطراب تا تسلیم و پذیرش را در بستر این مبارزه نشان می دهد.

عشق و رابطه بین نسلی: ستون فقرات عاطفی

رابطه پدربزرگ و نوه اش، نوآ، قلب تپنده این داستان است. این پیوند عاطفی، نمادی از عشق بی قید و شرط و ارتباط عمیق بین نسل هاست که حتی در مواجهه با زوال ذهنی نیز می تواند معنا و امید بیافریند. نوآ به عنوان پلی میان پدربزرگ و واقعیت عمل می کند، و حضورش به پدربزرگ کمک می کند تا حتی برای لحظاتی هم که شده، به دنیای بیرون از ذهن آشفته اش متصل بماند. این رابطه یادآور این نکته است که عشق و همدلی می توانند مرزهای فراموشی را نیز درنوردند و به زندگی در لحظات پایانی، معنایی دوباره بخشند.

ترس و پذیرش مرگ: مواجهه با نیستی

این کتاب به موضوع ترس از مرگ و نیستی، و در نهایت پذیرش تدریجی واقعیت زندگی و پایان آن می پردازد. پدربزرگ در حالی که در حال فراموشی است، می داند که پایان نزدیک است. این رمان به زیبایی چگونگی مواجهه با این ترس و در عین حال پیدا کردن آرامش در پذیرش سرنوشت را به تصویر می کشد. مرگ در این داستان، نه تنها به عنوان یک پایان، بلکه به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از چرخه زندگی مطرح می شود که با عشق و خاطرات ارزشمند، قابل تحمل تر می گردد.

معنای زندگی: نقش خاطرات و روابط انسانی

بکمن در این اثر، به تأمل در مفهوم معنای زندگی می پردازد. او نشان می دهد که چگونه خاطرات و روابط انسانی، تعریف کننده هویت و معنای وجود ما هستند. حتی زمانی که خاطرات در حال محو شدن اند، ارزش لحظاتی که با عشق و صمیمیت سپری شده اند، همچنان باقی می ماند. این کتاب به خواننده یادآوری می کند که حتی در لحظات پایانی و در مواجهه با فراموشی، می توان معنای عمیقی در ارتباط با دیگران و خاطرات مشترک یافت.

زمان: نگاهی به گذشته و آینده

رمان نگاهی عمیق به مفهوم زمان از دست رفته و زمان باقی مانده دارد. پدربزرگ در حال زندگی در گذشته ای است که محو می شود و آینده ای که نامعلوم است. این داستان، به ما می آموزد که چگونه باید از لحظات حال قدردانی کنیم و ارزش زمان هایی را که در کنار عزیزانمان هستیم، بدانیم، پیش از آنکه راه خانه هر روز دورتر و دورتر شود.

کنایه از عنوان کتاب: راه خانه دورتر می شود

عنوان کتاب، و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود، خود کنایه ای عمیق از مضمون اصلی فراموشی است. خانه در اینجا نه تنها یک مکان فیزیکی، بلکه نمادی از حافظه، هویت و عزیزان است. هر روز صبح، پدربزرگ با ذهنی بیدار می شود که بخشی از مسیرش را به سمت خانه (خاطرات، واقعیت، عزیزان) از دست داده است. این عبارت به زیبایی مبارزه روزانه او برای به یاد آوردن و بازگشت به آنچه می شناسد را توصیف می کند و تلخی و درد از دست دادن را با بیانی شاعرانه نشان می دهد.

درباره فردریک بکمن: نبوغ در سادگی

فردریک بکمن، نویسنده ی برجسته سوئدی متولد ۱۹۸۱، با قلم توانمند و نگاه عمیق خود به مسائل انسانی، جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر جهان یافته است. او نه تنها یک داستان پرداز ماهر، بلکه هنرمندی است که توانایی شگرفی در خلق شخصیت های قابل لمس و دلنشین، حتی در میان ناهنجاری ها و ضعف هایشان، دارد. آثار بکمن معمولاً به دلیل تلفیق هوشمندانه طنز و تراژدی، و پرداختن به موضوعات سنگین با زبانی شیرین و دلنشین، شناخته می شوند. او با سادگی و صراحت، به موضوعاتی چون تنهایی، امید، عشق، دوستی و مبارزه با ناعدالتی ها می پردازد و همواره پیامی از انسانیت و همبستگی را در بطن داستان هایش جای می دهد.

«و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود»، هرچند رمانی کوتاه و با ۶۰ تا ۷۰ صفحه محدود است، اما به هیچ وجه از عمق و تأثیرگذاری رمان های بلندتر او چون «مردی به نام اوه»، «مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است» یا «شهر خرس» کم نمی آورد. در واقع، این کتاب یکی از شاهکارهای کوچک بکمن به شمار می رود که در قالب داستانی فشرده و با حداقل کلمات، حداکثر احساس و مفهوم را منتقل می کند. این رمان تفاوت هایی ساختاری با دیگر آثار او دارد؛ در حالی که رمان های بلندتر بکمن اغلب دارای خطوط داستانی متعدد و شخصیت های پرشمار هستند، «و هر روز صبح…» بر یک مفهوم واحد و یک رابطه مرکزی تمرکز دارد. این رویکرد مینیمالیستی، به بکمن اجازه می دهد تا با وسواس بیشتری به درونیات شخصیت ها و جنبه های احساسی موضوع بپردازد و خواننده را به سفری عمیق تر در دنیای درونی پدربزرگ دعوت کند.

ویژگی های قلم بکمن در این کتاب نیز به وضوح مشهود است:

  • شخصیت پردازی قوی: حتی در فضای محدود این رمان، پدربزرگ و نوآ با تمام ظرافت های شخصیتی خود جان می گیرند.
  • دیالوگ های عمیق و پرمعنا: گفتگوها، هرچند ساده، اما سرشار از فلسفه و درک انسانی هستند که به زیبایی به جریان داستان کمک می کنند.
  • تلفیق طنز و غم: با وجود مضمون غم انگیز فراموشی، لحظاتی از طنز تلخ و شیرین وجود دارد که به خواننده اجازه می دهد تا نفس بکشد و با شخصیت ها ارتباط عمیق تری برقرار کند.
  • زبان شاعرانه و استعاری: بکمن از استعارات و تشبیهات زیبایی برای توصیف دنیای درونی پدربزرگ استفاده می کند که به غنای ادبی اثر می افزاید.

این کتاب گواهی بر این نکته است که یک داستان برای تأثیرگذار بودن نیازی به حجم زیاد ندارد؛ بلکه عمق احساس و درکی که از ذات انسان ارائه می دهد، آن را ماندگار می کند. بکمن با این اثر، یک بار دیگر نبوغ خود را در پرداختن به موضوعات سنگین زندگی با زبانی که همه فهم و در عین حال عمیق است، به اثبات می رساند.

نکوداشت ها و واکنش های جهانی: پژواک احساسات مشترک

رمان کوتاه «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» با انتشار خود، واکنش های گسترده و مثبتی را از سوی منتقدان و خوانندگان در سراسر جهان برانگیخت. این استقبال نشان دهنده توانایی بکمن در لمس قلب مخاطبان با پرداختن به مضامین جهان شمول و عمیق انسانی است.

نشریات و مراجع معتبر ادبی، این اثر را به دلیل قدرت عاطفی و ظرافت هنری آن ستوده اند. به عنوان مثال:

بررسی های کرکوس (Kirkus Reviews) درباره این کتاب چنین نوشته است: «این کتاب با احساسات آدم بازی می کند، گاه خنده دار است اما اغلب هوشمندانه.» این نقل قول به خوبی نشان می دهد که چگونه بکمن قادر است در یک فضای محدود، طیف وسیعی از احساسات را در خواننده برانگیزد، از خنده تا تفکر عمیق.

مجله مردم (People Magazine) نیز با تحسین از این اثر، آن را «ورودی بی نظیر به صحنه ی نویسندگی» توصیف کرده و افزوده است: «با این داستان می خندی، گریه می کنی و برای نخستین بار در زندگی با یک پیرمرد نچسب احساس همدردی خواهی کرد.» این جمله بر قدرت شخصیت پردازی بکمن و توانایی او در ایجاد همذات پنداری عمیق، حتی با شخصیت هایی که در ابتدا ممکن است جذاب به نظر نرسند، تأکید دارد.

نقد Shelf Awareness نیز از این کتاب به عنوان «ملغمه ای درخشان از حوادث میخکوب کننده، بصیرتی فوق العاده و طنزی که آدم را از خنده روده بر می کند… با دیالوگ های دقیق و کوک بکمن و درکی بی همتا از ذات انسان» یاد کرده است. این توصیفات بر توانایی بکمن در ترکیب عناصر مختلف روایی و ایجاد یک تجربه خواندنی جامع و چندلایه دلالت دارد.

واکنش خوانندگان در پلتفرم های جهانی مانند گودریدز (Goodreads) و آمازون (Amazon) نیز به شدت مثبت بوده است. بسیاری از آن ها از تأثیرگذاری عاطفی عمیق کتاب، روایت ساده اما قدرتمند آن، و شیوه دلنشین بکمن در پرداختن به موضوعی دردناک ستایش کرده اند. خوانندگان به طور خاص به این نکته اشاره کرده اند که چگونه این رمان کوتاه، توانسته آن ها را به تأمل در معنای حافظه، عشق و از دست دادن وادارد و در برخی موارد، تجربه های شخصی آن ها را با بیماری آلزایمر بازتاب دهد و حس همدلی را تقویت کند. این بازخوردها نشان می دهد که کتاب بکمن فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، به عنوان یک اثر انسانی و جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است.

از متن کتاب: جملات ماندگار

فردریک بکمن با قلمی جادویی، در میان سطور «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود»، جملاتی خلق کرده است که حتی پس از اتمام کتاب، همچنان در ذهن خواننده طنین انداز می شوند. این نقل قول ها، نه تنها عصاره ی درونمایه های اصلی کتاب هستند، بلکه به خوبی سبک خاص نویسنده را به نمایش می گذارند.

پیرمرد در حالی که به نواه اش چشم دوخته با خودش فکر می کند بهترین سال های زندگی مسلما این نیست؛ زمانی که یک پسربچه اینقدر بزرگ شده که بداند جهان به چه منوال می گذرد اما نه آنقدر که آن را نپذیرد.

این جمله به زیبایی به چالش درک و پذیرش واقعیت در مراحل مختلف زندگی اشاره دارد. دورانی که انسان به اندازه ی کافی بزرگ شده تا تلخی های دنیا را ببیند، اما هنوز معصومیتی دارد که اجازه نمی دهد آن را تمام و کمال بپذیرد. این خود بازتابی از حالت پدربزرگ است که در مرز بین درک و فراموشی قرار دارد.

نوآ می گوید: «معلم مجبورمون کرد یه داستان درباره اینکه وقتی بزرگ شدیم می خوایم چیکاره بشیم، بنویسیم.»
«خوب تو چی نوشتی؟»
«نوشتم که در درجه اول می خوام تمرکز کنم که کوچیک بمونم.»
«جواب خیلی خوبیه.»
«خوبه مگه نه؟ من که ترجیح می دم پیر باشم تا آدم بزرگ. همه آدم بزرگا عصبانین، فقط بچه ها و پیرها می خندن.»

این دیالوگ شیرین میان پدربزرگ و نوآ، عمق نگاه بکمن به معصومیت دوران کودکی و پختگی دوران پیری را نشان می دهد. نوآ با هوشمندی خاص خود، به این نکته اشاره می کند که شادی و خنده، اغلب در مراحل ابتدایی و انتهایی زندگی حفظ می شود، در حالی که بزرگسالی با مسئولیت ها و دغدغه هایش، آن را به حاشیه می راند. این بخش، یکی از نقاطی است که طنز بکمن در کنار غم داستان خودنمایی می کند.

«همیشه هم مجبوریم انشا بنویسیم! یه بار معلم ازمون خواست درباره این که معنی زندگی چیه انشا بنویسیم.»
«تو چی نوشتی؟»
«همراهی.»
بابابزرگ چشم هایش را می بندد.
«بهترین جوابی که تا حالا شنیدم.»
«معلممون گفت باید جواب طولانی تری بنویسم.»
«خوب تو چکار کردی؟»
«نوشتم: همراهی و بستنی.»

این تبادل کلامی، شاید یکی از تأثیرگذارترین و دلنشین ترین بخش های کتاب باشد. پاسخ نوآ به سوال از «معنی زندگی»، با کلمه «همراهی» و سپس تکمیل آن با «بستنی»، تمام جوهره ی کتاب را در خود جای داده است. معنای زندگی نه در پیچیدگی های فلسفی، بلکه در سادگی حضور در کنار یکدیگر و لذت بردن از لحظات کوچک و شیرین خلاصه می شود. این قسمت به روشنی نشان می دهد که چگونه بکمن مفاهیم بزرگ را در قالبی کوچک و کودکانه ارائه می دهد. این جملات نشان می دهد که حتی با زوال حافظه، اهمیت روابط و لحظات ساده هرگز از بین نمی رود.

«وقتی آدمی رو فراموش می کنی یادت می ره که اون رو یادت رفته؟» «نه یه وقتایی یادم می مونه که یادم رفته. بدترین نوع فراموش همینه. مثل این که توی یه توفان گیر کرده باشی بعدش بیشتر سعی می کنم یادم بیاد اونقدر شدید که تمام این میدون به لرزه می افته…»

این نقل قول، اوج درد و رنج پدربزرگ را در مواجهه با آلزایمر نشان می دهد. درک اینکه چیزی را فراموش کرده ای، اما ندانستن آن چیز چیست، می تواند از خود فراموشی نیز دردناک تر باشد. این جمله تصویری زنده از مبارزه درونی پدربزرگ و آشفتگی ذهنی او به دست می دهد و به خواننده اجازه می دهد تا عمق فاجعه فراموشی را از زاویه دید بیمار تجربه کند.

مشخصات کتاب و راهنمای خرید/مطالعه

برای علاقه مندان به ادبیات که قصد مطالعه «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» را دارند، دانستن اطلاعات کتابشناختی و راه های دسترسی به آن ضروری است. این کتاب با وجود حجم کم، تأثیری عمیق بر خواننده می گذارد و ارزش خواندن و تأمل را دارد.

اطلاعات کتابشناسی

این اثر در ایران با ترجمه ای روان و دقیق در دسترس قرار گرفته است. مشخصات اصلی کتاب به شرح زیر است:

عنوان توضیحات
نام کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود
نویسنده فردریک بکمن (Fredrik Backman)
مترجم الهام رعایی
ناشر نشر نون
سال انتشار (چاپ های اولیه) حدود ۱۳۹۶-۱۴۰۰ (بسته به چاپ)
تعداد صفحات حدود ۶۰ تا ۷۰ صفحه (نسخه چاپی)
شابک (ISBN) ۹۷۸-۶۰۰-۷۱۴۱-۸۸-۵

راهنمای خرید و مطالعه

این کتاب به دلیل محبوبیت خود، به راحتی در اکثر کتابفروشی های معتبر و فروشگاه های آنلاین کتاب در دسترس است. برای خرید نسخه چاپی، می توانید به سایت های کتابفروشی های آنلاین مراجعه کنید. همچنین، اگر به دنبال سهولت دسترسی و مطالعه در هر زمان و مکان هستید، نسخه های الکترونیکی و صوتی این کتاب نیز در پلتفرم های قانونی موجود می باشند. وجود نسخه صوتی برای این اثر، فرصتی عالی برای گوش دادن به داستان در حین فعالیت های روزمره فراهم می کند.

این کتاب به چه کسانی پیشنهاد می شود؟

مطالعه این رمان کوتاه به گروه های مختلفی از خوانندگان پیشنهاد می شود:

  • علاقه مندان به ادبیات معاصر: به ویژه کسانی که از رمان های کوتاه، پرمعنا و تأثیرگذار لذت می برند.
  • خوانندگان آثار فردریک بکمن: اگر از کتاب های دیگر بکمن مانند «مردی به نام اوه» یا «مادربزرگ سلام رساند» لذت برده اید، این اثر نیز همان عمق عاطفی را به شما ارائه خواهد داد.
  • افراد علاقه مند به مضامین عمیق انسانی: کسانی که به موضوعاتی نظیر حافظه، فراموشی، گذر زمان، عشق خانوادگی و معنای زندگی علاقه مند هستند.
  • کسانی که با موضوع آلزایمر درگیر هستند: چه به صورت شخصی و چه از طریق اعضای خانواده، این کتاب می تواند درک عمیق تر و همدردی بیشتری را از طریق ادبیات فراهم کند.
  • افرادی که به دنبال یک اثر کوتاه و تأثیرگذار هستند: این کتاب را می توان در یک نشست مطالعه کرد، اما تأثیر آن مدت ها باقی خواهد ماند.

چه کسانی ممکن است این کتاب را دوست نداشته باشند؟

با وجود جذابیت های فراوان، این کتاب ممکن است برای همه سلیقه ها مناسب نباشد. افرادی که به دنبال داستان های پرحادثه، اکشن، یا کمدی صرف هستند، ممکن است این اثر را کمتر بپسندند. همچنین، کسانی که به دلیل موضوع حساس فراموشی یا مسائل مربوط به بیماری های زوال عقل، دچار حساسیت عاطفی شدید هستند، باید با آگاهی بیشتری به سراغ این کتاب بروند، زیرا لحن و مضمون آن می تواند بسیار غم انگیز و تأثربرانگیز باشد. این کتاب بیشتر بر درونیات و احساسات تمرکز دارد تا رویدادهای بیرونی.

نتیجه گیری

«و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» اثری درخشان و کوچک از فردریک بکمن است که با وجود حجم کم، بار معنایی و احساسی عظیمی را حمل می کند. این رمان نه تنها به موضوع دردناک آلزایمر و فراموشی می پردازد، بلکه به زیبایی اهمیت عشق، خاطرات و ارتباطات انسانی را در مواجهه با زوال نشان می دهد. پدربزرگ و نوه اش، نوآ، نمادی از مبارزه انسان با ناگزیر بودن پایان و در عین حال، یافتن معنا و امید در لحظات باقی مانده هستند.

بکمن با لحن شاعرانه و سبک خاص خود، خواننده را به سفری عمیق در ذهن یک فرد در حال فراموشی دعوت می کند و تجربه از دست دادن و در عین حال، ارزشمند بودن لحظات کنونی را به شکلی ملموس و تأثیرگذار به تصویر می کشد. این کتاب یادآور این حقیقت است که حتی زمانی که ذهن شروع به محو شدن می کند، پیوندهای عاطفی و عشق، قدرتی فراتر از زمان و فراموشی دارند. این داستان، دعوتی است به تأمل در زندگی، قدردانی از خاطرات، و محکم نگاه داشتن دست کسانی که دوستشان داریم، پیش از آنکه راه خانه برای همیشه دور و دورتر شود.

اگر به دنبال تجربه ای عمیق، تأمل برانگیز و سرشار از احساس هستید، مطالعه نسخه کامل کتاب «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود» را به شما توصیه می کنیم. این اثر بدون شک، ردپای عمیقی در قلب و ذهن شما به جا خواهد گذاشت. پس از مطالعه، نظرات و احساسات خود را با ما در میان بگذارید.

دکمه بازگشت به بالا