توانمندسازی زنان چیست؟
توانمندسازی زنان فرآیندی جامع است که به بانوان کمک میکند تا کنترل بیشتری بر زندگی، منابع و تصمیمگیریهای خود داشته باشند، پتانسیلهای کاملشان را شکوفا سازند و فعالانه در تمامی جنبههای جامعه مشارکت کنند.

در دنیای پرتحول امروز، نقش و جایگاه زنان در پیشرفت جوامع بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله به بررسی عمیق مفهوم توانمندسازی زنان، ابعاد گوناگون آن، اهمیت حیاتیاش برای فرد، خانواده و جامعه، و همچنین راهکارهای عملی برای تحقق این هدف بزرگ میپردازد تا راهنمایی جامع و کاربردی برای تمامی علاقهمندان و فعالان این حوزه باشد.
توانمندسازی زنان چیست؟ از مفهوم تا واقعیت
مفهوم “توانمندسازی” ریشه در واژه “توان” و “قدرت” دارد و به معنای فراهم آوردن شرایطی است که افراد یا گروههایی که به دلیل ساختارهای اجتماعی یا نابرابریها، از قدرت و کنترل کافی بر زندگی خود محروم بودهاند، بتوانند این قدرت را به دست آورند و زندگیشان را مطابق میل خود شکل دهند.
در مورد زنان، توانمندسازی فرآیندی است که طی آن زنان قادر میشوند به منابع و فرصتهای حیاتی دسترسی پیدا کنند، مهارتهای لازم برای تصمیمگیری مستقل را بیاموزند و در تمامی سطوح زندگی، از خانواده گرفته تا جامعه، مشارکت فعال و تأثیرگذاری داشته باشند.
توانمندسازی زنان فراتر از صرفاً دادن قدرت به آنها است؛ بلکه به معنای ایجاد ظرفیت درونی و بیرونی برای تشخیص تواناییها، افزایش خودباوری و کسب مهارتهایی است که آنها را قادر سازد تا بر چالشها غلبه کنند و زندگی خود را آگاهانه هدایت نمایند.
این مفهوم با “برابری جنسیتی” که به معنای دسترسی برابر به فرصتها و منابع بدون در نظر گرفتن جنسیت است، و “عدالت جنسیتی” که به فراتر از برابری شکلی رفته و به رفع موانع ساختاری و تبعیضات ریشهای میپردازد، ارتباط تنگاتنگی دارد. در واقع، توانمندسازی زنان ابزاری کلیدی برای رسیدن به برابری و عدالت جنسیتی است.
این فرآیند یک مسیر مستمر و پویا است که با آگاهیبخشی، آموزش، و حمایتهای ساختاری و فردی، زنان را در مسیر خودشناسی و کشف پتانسیلهای بیکرانشان یاری میرساند و به آنها کمک میکند تا نقشهای پررنگتر و مؤثرتری در جامعه ایفا کنند.
ابعاد ششگانه توانمندسازی زنان: بررسی زوایای مختلف
توانمندسازی زنان پدیدهای چندوجهی است که ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی آنها را در بر میگیرد. برای درک عمیقتر این مفهوم، میتوان آن را در شش بعد اصلی دستهبندی کرد که هر یک از دیگری پشتیبانی کرده و در نهایت به یک کلیت قدرتمند و مستقل منجر میشوند.
توانمندسازی اقتصادی
این بعد بر افزایش دسترسی زنان به منابع اقتصادی، فرصتهای شغلی و کنترل بر درآمد و داراییها متمرکز است. توانمندسازی اقتصادی به زنان اجازه میدهد تا از نظر مالی مستقل شوند و در تصمیمگیریهای اقتصادی خانواده و جامعه مشارکت کنند. این شامل:
- دسترسی برابر به فرصتهای شغلی و کسب درآمد عادلانه، بدون تبعیض جنسیتی در پرداخت حقوق.
- حمایت از کارآفرینی و کسبوکارهای کوچک زنان، از طریق ارائه آموزشهای تخصصی، دسترسی به وامهای خرد و تسهیلات مالی، و ایجاد بسترهای لازم برای رشد و توسعه ایدههای نوآورانه. آموزش زنان کارآفرین در این راستا اهمیت حیاتی دارد.
- حق مالکیت و کنترل بر داراییها، از جمله زمین، مسکن، و سایر منابع اقتصادی.
- دسترسی به بازارهای کار، سرمایه، و خدمات مالی مانند بیمه، حسابهای بانکی، و اعتبارات.
توانمندسازی اجتماعی
این بعد بر افزایش مشارکت زنان در نهادهای اجتماعی، دسترسی به خدمات اساسی و کاهش خشونت متمرکز است. توانمندسازی اجتماعی به زنان امکان میدهد تا در جامعه احساس امنیت، احترام و عضویت داشته باشند:
- مشارکت فعال در تصمیمگیریهای خانوادگی و اجتماعی، و ابراز عقیده در جمعهای عمومی و خصوصی.
- دسترسی عادلانه و با کیفیت به خدمات آموزشی، بهداشتی و رفاهی، از جمله مراقبتهای بهداشتی باروری و سلامت روان.
- کاهش و حذف تمامی اشکال خشونت مبتنی بر جنسیت، از جمله خشونت خانگی، جنسی، و آزار خیابانی، و ایجاد سیستمهای حمایتی برای قربانیان.
- تقویت شبکههای حمایتی و همبستگی زنان از طریق گروههای اجتماعی، انجمنها و سازمانهای مردمنهاد.
توانمندسازی سیاسی
این بعد به افزایش حضور و تأثیرگذاری زنان در فرآیندهای سیاسی و تصمیمگیری در سطوح مختلف اشاره دارد. توانمندسازی سیاسی زنان به معنای داشتن صدایی برابر در اداره امور کشور و جامعه است:
- افزایش مشارکت در فرآیندهای سیاسی مانند رأیدهی، کاندیداتوری در انتخابات، و فعالیت در احزاب سیاسی.
- حضور در پستهای مدیریتی و تصمیمگیری در سطوح محلی، ملی و بینالمللی، از جمله پارلمان، کابینه، و شوراهای شهر.
- آگاهی کامل از حقوق مدنی و سیاسی خود و توانایی احقاق آنها از طریق سازوکارهای قانونی.
توانمندسازی آموزشی
این بعد به دسترسی زنان به آموزش با کیفیت در تمامی سطوح و توسعه مهارتهای فکری و حرفهای آنها میپردازد. آموزش سنگ بنای توانمندسازی در سایر ابعاد است:
- دسترسی بدون تبعیض به آموزش در تمامی سطوح، از پیشدبستانی و ابتدایی تا دانشگاه و دورههای تحصیلات تکمیلی.
- سوادآموزی برای زنان بیسواد و ارائه فرصتهای مهارتآموزی فنی، حرفهای و دیجیتال برای ورود به بازار کار.
- توسعه مهارتهای تفکر انتقادی، حل مسئله، و خلاقیت که برای مشارکت فعال در جامعه ضروری هستند.
توانمندسازی روانی و فردی
این بعد بر تقویت اعتماد به نفس، خودباوری و عزت نفس زنان، و همچنین توانایی آنها در تصمیمگیری مستقل درباره زندگی شخصیشان تمرکز دارد. این بعد از توانمندسازی نقش مهمی در زنان در مسیر خودشناسی ایفا میکند:
- افزایش اعتماد به نفس، خودباوری و عزت نفس از طریق آموزشهای روانشناختی و مشاورههای فردی.
- تقویت مهارتهای ارتباطی و توانایی بیان نظرات، نیازها و خواستههای خود در محیطهای مختلف.
- رهایی از کلیشهها و انتظارات جنسیتی محدودکننده که نقش زنان را صرفاً در قالبهای سنتی تعریف میکنند.
- توانایی تصمیمگیری مستقل و آگاهانه درباره مسائل شخصی مانند ازدواج، فرزندآوری، شغل، و تحصیل. آکادمی سیمرغ به عنوان برگزارکننده دورههای تخصصی روانشناسی ویژه زنان نقش بسزایی در این بخش ایفا میکند و برنامههایی مانند دوره مهارت های زندگی زنانه به طور خاص برای تقویت این ابعاد طراحی شدهاند.
توانمندسازی حقوقی
این بعد به آگاهی زنان از حقوق قانونی خود و دسترسی آنها به سیستم قضایی برای احقاق این حقوق میپردازد. توانمندسازی حقوقی، چارچوبی برای محافظت از زنان و تضمین عدالت برای آنها فراهم میکند:
- آگاهی کامل از تمامی حقوق قانونی خود، چه در قوانین ملی و چه در کنوانسیونهای بینالمللی.
- دسترسی به سیستم قضایی و حمایتهای حقوقی، از جمله وکلای دادگستری و مشاوران حقوقی.
- تلاش برای لغو قوانین تبعیضآمیز و تصویب قوانین حمایتی که به نفع زنان هستند.
توانمندسازی زنان، یک سرمایهگذاری بیبازگشت برای ساختن آیندهای روشنتر و عادلانهتر برای تمامی نسلهاست. هر زنی که توانمند میشود، یک خانواده، یک جامعه و در نهایت یک ملت را قدرتمندتر میسازد.
چرا توانمندسازی زنان حیاتی است؟ اهمیت و مزایای آن
توانمندسازی زنان نه تنها یک وظیفه انسانی و اخلاقی است، بلکه عامل کلیدی در توسعه پایدار و پیشرفت همهجانبه یک جامعه محسوب میشود. مزایای این پدیده، فراتر از زندگی فردی زنان رفته و بر تمامی سطوح جامعه تأثیر میگذارد:
برای فرد: شکوفایی و کیفیت زندگی
زمانی که زنان توانمند میشوند، زندگی شخصی آنها دچار تحولات مثبتی میشود. افزایش اعتماد به نفس، خودباوری و عزت نفس، منجر به بهبود سلامت روان و توانایی مدیریت استرس میشود.
زنان توانمند، در مسیر خودشناسی قدم برمیدارند، پتانسیلهای نهفته خود را کشف کرده و به اهداف شخصی و حرفهای خود دست مییابند. این امر در نهایت به افزایش کیفیت زندگی فردی، رضایت از خویشتن و تحقق پتانسیلهای انسانی آنها منجر میشود.
برای خانواده: رفاه و ثبات
توانمندسازی زنان تأثیرات عمیق و مثبتی بر پویایی و رفاه خانواده دارد. با افزایش درآمد زنان، فقر خانوار کاهش یافته و دسترسی به تغذیه بهتر، آموزش با کیفیت و خدمات بهداشتی برای تمامی اعضای خانواده، به ویژه کودکان، بهبود مییابد. زنان توانمند، غالباً سرمایهگذاری بیشتری در آموزش و سلامت فرزندان خود میکنند که این امر به ارتقای سطح آموزشی نسل آینده کمک شایانی میکند. این امر به نوبه خود، پایداری و ثبات بیشتری را برای خانواده به ارمغان میآورد.
برای جامعه: رشد و عدالت
در سطح کلان، توانمندسازی زنان به رشد اقتصادی پایدار و کاهش نابرابریها منجر میشود. مشارکت بیشتر زنان در بازار کار، افزایش بهرهوری نیروی کار و تحریک نوآوری را در پی دارد. این پدیده همچنین به افزایش ثبات اجتماعی و سیاسی کمک میکند، زیرا جوامع با مشارکت بیشتر زنان، از نمایندگی متنوعتر و تصمیمگیریهای جامعتر برخوردار میشوند. پیشرفت در شاخصهای توسعه انسانی مانند بهداشت، آموزش و رفاه نیز از نتایج مستقیم توانمندسازی زنان است. در واقع، نمیتوان به توسعهای پایدار و جامع دست یافت، مگر اینکه نیمی از جمعیت جامعه، یعنی زنان، در تمامی ابعاد توانمند شوند.
در سطح جهانی: دستیابی به اهداف توسعه پایدار
سازمان ملل متحد، توانمندسازی زنان و برابری جنسیتی را به عنوان یکی از ۱۷ هدف توسعه پایدار (SDGs)، به ویژه هدف شماره ۵، معرفی کرده است. دستیابی به این هدف نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه عاملی برای پیشرفت در سایر اهداف نیز محسوب میشود، از جمله ریشهکن کردن فقر (هدف ۱)، پایان دادن به گرسنگی (هدف ۲)، سلامت و رفاه (هدف ۳) و آموزش با کیفیت (هدف ۴). به این ترتیب، توانمندسازی زنان یک اهرم قدرتمند برای حل چالشهای جهانی و ساختن آیندهای بهتر برای همه است.
راهکارهای عملی برای تحقق توانمندسازی زنان
توانمندسازی زنان، نیازمند یک رویکرد چندوجهی و همکاری تمامی ذینفعان است. این فرآیند از سیاستگذاریهای کلان دولتی تا تغییرات درونی در خانواده و افراد را شامل میشود:
نقش دولتها و سیاستگذاری
دولتها نقش محوری در ایجاد بستر لازم برای توانمندسازی زنان دارند. این نقش شامل موارد زیر است:
- تدوین و اجرای قوانین حمایتی و ضدتبعیض: تصویب قوانینی که حقوق زنان را تضمین کرده و هرگونه تبعیض جنسیتی را ممنوع سازد. این قوانین باید شامل حقوق برابر در کار، آموزش، مالکیت، ارث و مبارزه با خشونت باشد.
- سرمایهگذاری در آموزش و سلامت زنان: اختصاص بودجه کافی برای دسترسی برابر زنان به آموزش با کیفیت در تمامی سطوح، از سوادآموزی گرفته تا آموزش عالی و فنیوحرفهای. همچنین، سرمایهگذاری در خدمات بهداشتی و درمانی مخصوص زنان، از جمله سلامت باروری و روان.
- حمایت از اشتغال و کارآفرینی زنان: ارائه تسهیلات مالی، وامهای کمبهره، و مشاورههای کسبوکار برای زنان کارآفرین و صاحبان مشاغل کوچک. ایجاد برنامههای آموزشی مانند آموزش زنان کارآفرین برای تقویت مهارتهای مدیریتی و بازاریابی آنها.
- گسترش دسترسی به زیرساختها و فناوری: بهبود دسترسی به اینترنت، فناوریهای دیجیتال، و زیرساختهای حملونقل عمومی، که به زنان کمک میکند تا به فرصتهای آموزشی و شغلی بیشتری دسترسی پیدا کنند.
نقش سازمانهای مردمنهاد و جامعه مدنی
سازمانهای مردمنهاد (NGOs) به عنوان بازوان اجرایی و آگاهیبخش جامعه، نقش حیاتی ایفا میکنند:
- برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی: ارائه آموزشهایی در زمینههای مهارتهای زندگی، مهارتهای فنی و حرفهای، سواد مالی، و حقوق فردی و اجتماعی. آکادمی سیمرغ به عنوان برگزارکننده دورههای تخصصی روانشناسی ویژه زنان، با ارائه دورههایی مانند دوره مهارت های زندگی زنانه، به تقویت ابعاد روانی و فردی توانمندسازی کمک شایانی میکند.
- ارائه مشاورههای روانشناختی و حقوقی: فراهم کردن فضایی امن برای زنان تا بتوانند از مشاورههای تخصصی در زمینههای مختلف بهرهمند شوند و راهکارهای حقوقی برای مشکلاتشان بیابند.
- آگاهیبخشی عمومی و مبارزه با کلیشههای جنسیتی: فعالیت در راستای تغییر نگرشهای منفی و کلیشههای رایج درباره نقش زنان در جامعه از طریق کمپینهای آگاهیبخش و رسانههای اجتماعی.
- ایجاد شبکههای حمایتی و فرصتهای منتورینگ: تشکیل گروههای حمایتی برای زنان و فراهم آوردن فرصتهایی برای راهنمایی و مشاوره توسط زنان موفق و باتجربه.
نقش رسانهها و فرهنگسازی
رسانهها و ابزارهای فرهنگی قدرت بینظیری در شکلدهی به افکار عمومی و تغییر نگرشها دارند:
- ترویج الگوهای موفق و مثبت زنان توانمند: نمایش زندگی و دستاوردهای زنان موفق در عرصههای مختلف برای الهامبخشی به دیگران.
- بازتاب چالشها و موانع پیش روی توانمندسازی: به تصویر کشیدن مشکلات و تبعیضاتی که زنان با آن مواجهاند تا جامعه نسبت به آنها حساستر شود.
- شکستن تابوها و نگرشهای محدودکننده اجتماعی: مبارزه با باورهای غلط و سنتهایی که مانع از رشد و پیشرفت زنان میشوند.
نقش خانواده و افراد
تغییر از درون خانواده آغاز میشود:
- تغییر نگرشهای سنتی و تشویق به برابری در فرصتها: والدین باید دختران و پسران خود را با ارزشهای برابریخواهانه تربیت کرده و هر دو جنس را به دنبال کردن آرزوها و استعدادهایشان تشویق کنند.
- حمایت از تحصیل و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی زنان: خانوادهها باید از تصمیم زنان برای تحصیل و فعالیت در جامعه حمایت کرده و محیطی فراهم آورند که آنها بتوانند به راحتی به این اهداف دست یابند.
- تقسیم عادلانه مسئولیتهای خانگی: تشویق به تقسیم وظایف خانگی بین تمامی اعضای خانواده، به طوری که بار مسئولیت صرفاً بر دوش زنان نباشد و آنها فرصت کافی برای سایر فعالیتها را داشته باشند.
چالشها و موانع اساسی در مسیر توانمندسازی زنان
با وجود پیشرفتهای حاصل شده، مسیر توانمندسازی زنان همچنان با چالشها و موانع متعددی روبرو است که شناخت آنها برای برنامهریزی مؤثر ضروری است:
موانع فرهنگی و سنتی
باورها، تعصبات و کلیشههای جنسیتی ریشهدار در بسیاری از جوامع، از جمله ایران، مانع بزرگی برای توانمندسازی زنان محسوب میشوند. این کلیشهها، نقش زنان را عمدتاً در قالبهای خانگی و مادری محدود میکنند و فرصتهای آنها را برای مشارکت در عرصههای عمومی کاهش میدهند. مقاومت در برابر تغییر و چسبیدن به سنتهای نابرابر، فرآیند توانمندسازی را کند میکند.
موانع اقتصادی
تبعیض در دستمزد، عدم دسترسی کافی به فرصتهای شغلی با کیفیت، و محدودیت در دسترسی به منابع مالی (مانند وامها و سرمایهگذاری) از جمله موانع اقتصادی هستند. زنان ممکن است به دلیل جنسیت خود، از فرصتهای شغلی خاصی محروم شوند یا حقوق کمتری نسبت به مردان برای کار مشابه دریافت کنند. همچنین، موانع در مسیر آموزش زنان کارآفرین و حمایت از کسبوکارهای آنها، شکوفایی اقتصادیشان را به تأخیر میاندازد.
موانع قانونی و حقوقی
در برخی کشورها، وجود قوانین تبعیضآمیز یا عدم اجرای کامل قوانین حمایتی، حقوق زنان را تضعیف میکند. این موانع میتوانند شامل محدودیتهایی در زمینه ارث، شهادت در دادگاه، حق حضانت فرزند، یا حتی حق سفر بدون اجازه باشند که توانمندسازی زنان را در بعد حقوقی با مشکل مواجه میسازد.
خشونتهای جنسیتی و عدم امنیت
خشونتهای فیزیکی، جنسی، روانی و اقتصادی علیه زنان، نه تنها سلامت و امنیت آنها را به خطر میاندازد، بلکه مانع جدی برای مشارکت فعال آنها در جامعه و بهرهگیری از فرصتهای توانمندسازی است. ترس از آزار و ناامنی، میتواند زنان را از حضور در اجتماع، تحصیل یا اشتغال بازدارد.
فقدان دسترسی کافی به آموزش، بهداشت و فناوری
در بسیاری از مناطق، به ویژه در مناطق روستایی و محروم، زنان و دختران از دسترسی کافی به مدارس با کیفیت، خدمات بهداشتی و درمانی استاندارد، و فناوریهای نوین محروم هستند. این فقدان دسترسی، شکاف دانشی و مهارتی ایجاد میکند و مانع از ورود آنها به بازارهای کار رقابتی یا زنان در مسیر خودشناسی و توسعه فردی میشود.
غلبه بر این چالشها نیازمند تعهد قوی از سوی دولتها، سازمانهای بینالمللی، جامعه مدنی و تک تک افراد است تا با همکاری و همافزایی، مسیر دستیابی به جهانی عادلانهتر و برابرتر هموار شود.
بعد توانمندسازی | اهمیت کلیدی | مثالهای بارز |
---|---|---|
اقتصادی | استقلال مالی و کاهش فقر خانوار | دسترسی به وامهای خرد برای کارآفرینی، فرصتهای شغلی برابر |
اجتماعی | مشارکت در تصمیمگیریهای خانوادگی و اجتماعی | حضور در شوراهای محلی، کاهش خشونتهای جنسیتی |
سیاسی | داشتن صدای برابر در اداره امور کشور | افزایش سهم زنان در پارلمان و کابینه |
آموزشی | توسعه مهارتها و آگاهیافزایی | دسترسی برابر به دانشگاهها، سوادآموزی زنان بزرگسال |
روانی/فردی | افزایش اعتماد به نفس و خودباوری | قدرت بیان نظرات، توانایی تصمیمگیری مستقل شخصی |
حقوقی | آگاهی از حقوق و دسترسی به عدالت | لغو قوانین تبعیضآمیز، حمایت حقوقی از زنان |
سخن پایانی: ساختن آیندهای روشن با دستان توانمند زنان
توانمندسازی زنان نه یک گزینه، بلکه یک الزام حیاتی برای هر جامعهای است که در پی پیشرفت، عدالت و ثبات است. این فرآیند جامع، فراتر از اعطای قدرت به زنان، به معنای ایجاد ظرفیتهای درونی و بیرونی در آنها برای شکوفایی کامل پتانسیلهایشان و مشارکت فعال در تمامی جنبههای زندگی است.
از آموزش زنان کارآفرین و تقویت استقلال مالی زنان گرفته تا هدایت زنان در مسیر خودشناسی و افزایش نقش آنها در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی، هر گام در این مسیر، سرمایهگذاری بیبازگشتی برای آیندهای روشنتر است.
رسیدن به جامعهای که زنان در آن به طور کامل توانمند شدهاند، تنها با تلاشهای دولتها، سازمانهای مردمنهاد، رسانهها و خانوادهها به طور همزمان محقق میشود. آکادمی سیمرغ به عنوان برگزارکننده دورههای تخصصی روانشناسی ویژه زنان و با برنامههایی مانند دوره مهارت های زندگی زنانه، تلاش میکند تا با ارائه آموزشهای بنیادین و کاربردی، به زنان کمک کند تا پتانسیلهای بیکران خود را کشف کرده و به بانوان قدرتمند و مؤثری در جامعه تبدیل شوند.
این مسئولیت جمعی همه ماست که با از بین بردن موانع، ایجاد فرصتهای برابر و ترویج فرهنگی از برابری و احترام، جهانی عادلانهتر و پربارتر برای نسلهای آینده بسازیم. بیایید همگی در این مسیر پرفروغ، همراه و همگام باشیم و با دستهای توانمند زنان، آیندهای درخشان را رقم بزنیم.
سوالات متداول
آیا توانمندسازی زنان به معنای برتری یافتن زنان بر مردان است؟
خیر، توانمندسازی زنان به معنای برتری یک جنسیت بر دیگری نیست. بلکه هدف آن ایجاد فرصتهای برابر برای زنان است تا بتوانند پتانسیلهای خود را به طور کامل شکوفا کنند و در کنار مردان، به توسعه جامعه کمک کنند. این مفهوم برابری و عدالت را ترویج میدهد و به دنبال حذف تبعیضها و موانع است.
چگونه میتوان موانع فرهنگی سنتی را در مسیر توانمندسازی زنان از بین برد؟
از بین بردن موانع فرهنگی سنتی نیازمند یک رویکرد بلندمدت و چندجانبه است. این شامل آگاهیبخشی عمومی از طریق رسانهها و آموزش، ترویج الگوهای مثبت زنان توانمند، اصلاح متون آموزشی، و تشویق به گفتوگو در خانوادهها درباره نقشهای جنسیتی برابر است. همچنین، حمایت از زنان در مسیر خودشناسی برای تغییر نگرشهای درونی خودشان نیز بسیار مؤثر است.
نقش سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی در توانمندسازی زنان چیست؟
سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی نقش مهمی در ترویج توانمندسازی زنان از طریق تدوین اهداف توسعه پایدار (SDGs)، ارائه کمکهای مالی و فنی به کشورهای در حال توسعه، حمایت از برنامههای آموزشی و بهداشتی، و نظارت بر اجرای کنوانسیونهای بینالمللی حقوق زنان ایفا میکنند. آنها همچنین برای تغییر سیاستها و قوانین در سطح جهانی تلاش میکنند.
چه ارتباطی میان توانمندسازی زنان و کاهش فقر در جامعه وجود دارد؟
توانمندسازی اقتصادی زنان، به ویژه از طریق آموزش زنان کارآفرین و دسترسی به فرصتهای شغلی، به طور مستقیم به کاهش فقر در خانوادهها و جامعه کمک میکند. زمانی که زنان درآمد دارند و کنترل بر منابع مالی خود را به دست میآورند، این درآمد را معمولاً در آموزش، سلامت و تغذیه فرزندان خود سرمایهگذاری میکنند که به نوبه خود باعث بهبود کیفیت زندگی و شکستن چرخه فقر در نسلهای آینده میشود.
برای شروع توانمندسازی فردی، زنان باید از کجا آغاز کنند؟
برای شروع توانمندسازی فردی، زنان میتوانند با افزایش آگاهی خود از حقوق و پتانسیلهایشان آغاز کنند. این شامل مطالعه، شرکت در کارگاههای آموزشی (مانند دورههایی که آکادمی سیمرغ به عنوان برگزارکننده دورههای تخصصی روانشناسی ویژه زنان ارائه میدهد، از جمله دوره مهارت های زندگی زنانه)، تقویت مهارتهای ارتباطی و تصمیمگیری، و ساختن شبکهای از حمایتهای اجتماعی است. شناخت خود و افزایش عزت نفس، گامهای اولیه و بسیار مهمی در این مسیر هستند.