نمونه دادخواست تخلیه فوری ملک تجاری | فرم کامل و رایگان

نمونه دادخواست تخلیه فوری ملک تجاری

برای درخواست تخلیه فوری ملک تجاری، موجر (مالک) باید با توجه به نوع قرارداد اجاره و قانون حاکم بر آن (قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ یا ۱۳۷۶) دادخواست مناسب را تنظیم و به مرجع قضایی صالح (شورای حل اختلاف یا دادگاه حقوقی) ارائه دهد. این فرآیند، نیازمند دقت در ارائه مدارک، رعایت تشریفات قانونی و شناخت کافی از تفاوت های پیچیده تخلیه تجاری با مسکونی است.

وکیل

تجربه مواجهه با مسائل حقوقی املاک، به ویژه در بخش تجاری، می تواند مملو از چالش ها و نگرانی ها باشد. مالکان، اغلب خود را در میان انبوهی از قوانین، مقررات و رویه های قضایی می یابند که هرکدام پیچیدگی های خاص خود را دارند. درخواست تخلیه فوری ملک تجاری، یکی از همین مراحل است که نه تنها نیازمند آگاهی عمیق حقوقی است، بلکه می تواند با سرنوشت مالی و برنامه ریزی های آتی مالک گره خورده باشد. این مسیر، از لحظه تصمیم گیری برای تخلیه تا زمان اجرای نهایی آن، داستانی است از تلاش برای بازگرداندن حق، رویارویی با تعلل ها و گاهی نیز ناملایمات قانونی. در این مقاله، سعی بر آن است که با رویکردی کاربردی و تجربه محور، تمامی ابعاد مربوط به این موضوع، از قوانین حاکم گرفته تا نمونه دادخواست های عملی، به گونه ای روشن و قابل فهم برای خوانندگان ارائه شود تا مالکان بتوانند با بینشی جامع تر و آمادگی بیشتر، این مسیر را طی کنند.

تجربه مواجهه با نیاز به تخلیه فوری ملک تجاری: اولین گام ها

مواجهه با شرایطی که مستاجر ملک تجاری، پس از پایان مدت اجاره یا به دلیل تخلفات قراردادی، از تخلیه ملک خودداری می کند، می تواند برای هر مالکی تجربه ای ناخوشایند و پر از استرس باشد. در چنین وضعیتی، مالک احساس می کند که حق او در تصرف و بهره برداری از ملک خویش نادیده گرفته شده و این موضوع، می تواند برنامه ریزی های آینده او را به کلی تحت تأثیر قرار دهد.

تعریف تخلیه فوری از منظر یک مالک

وقتی صحبت از «تخلیه فوری» می شود، مالک در ذهن خود به دنبال راهکاری سریع و بی دردسر برای بازپس گیری ملک است. او نمی خواهد ماه ها یا حتی سال ها درگیر فرآیندهای طولانی دادرسی باشد. تخلیه فوری، در واقع، دستوری است که مرجع قضایی (غالباً شورای حل اختلاف) تحت شرایط خاصی صادر می کند و به اجرای احکام اجازه می دهد تا بدون نیاز به طی مراحل طولانی اثبات حق، اقدام به تخلیه ملک کند. این دستور، بیش از یک «حکم» قضایی، نوعی اقدام اجرایی سریع السیر است که در مواجهه با برخی از قراردادهای اجاره (به ویژه آن هایی که تحت قانون ۱۳۷۶ تنظیم شده اند)، به مالک این امکان را می دهد که با سرعت بیشتری به مقصود خود برسد. مالک در این شرایط درمی یابد که سرعت عمل در ارائه درخواست، می تواند تفاوت بزرگی در سرنوشت ملکش ایجاد کند.

چرا فوریت در ملک تجاری اهمیت مضاعفی دارد؟

برای یک ملک تجاری، هر روز تأخیر در تخلیه می تواند به معنای ضرر مالی هنگفت باشد. مالک یک واحد تجاری، ممکن است از قبل برای اجاره دادن مجدد ملک به مستاجر جدید با مبلغ بالاتر، یا حتی برای راه اندازی کسب وکار شخصی اش برنامه ریزی کرده باشد. تصور کنید، مالک قصد دارد مغازه ای را برای کسب وکار فرزندش آماده کند، اما مستاجر قدیمی ملک را تخلیه نمی کند؛ این موضوع می تواند هم از نظر مالی و هم از نظر روحی، فشار زیادی را به خانواده وارد کند.

در این نوع املاک، «زمان طلاست». از دست دادن درآمد ناشی از اجاره بهای ماهانه، هزینه های نگهداری و استهلاک ملک که در طول مدت تصرف غیرقانونی همچنان بر عهده مالک است، و فرصت های از دست رفته برای توسعه یا تغییر کاربری ملک، همگی به فوریت امر می افزایند. مالک در این تجربه تلخ، به وضوح حس می کند که هر لحظه تأخیر، بار مالی جدیدی بر دوش او می گذارد و برنامه هایش را به تعویق می اندازد. بنابراین، یافتن راهی برای تخلیه فوری، نه فقط یک انتخاب، بلکه یک ضرورت حیاتی برای حفظ منافع اقتصادی مالک است.

درک قوانین حاکم: راهنمای مالک برای پیمودن مسیر قانونی

در پیچ و خم قوانین ملکی، مالکان املاک تجاری به سرعت درمی یابند که نمی توان با یک نسخه واحد برای همه پرونده ها پیش رفت. دو قانون اصلی، یعنی قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ و قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۷۶، دو دنیای متفاوت حقوقی را پیش روی آنها قرار می دهند. شناخت این تفاوت ها، اولین گام برای انتخاب مسیر درست و پرهیز از اتلاف وقت و هزینه است.

قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶: دنیای سرقفلی و حق کسب و پیشه

مالکانی که با قراردادهای اجاره قدیمی تر، یعنی آنهایی که پیش از سال ۱۳۷۶ تنظیم شده اند، سروکار دارند، به خوبی با پیچیدگی های این قانون آشنا هستند. این قانون، به نوعی حمایت ویژه ای از مستاجرین اماکن تجاری به عمل می آورد و اصلی ترین مفهوم آن، حق کسب و پیشه یا سرقفلی است. مالک در این شرایط متوجه می شود که حتی پس از پایان مدت اجاره، مستاجر دارای حقوقی است که مانع از تخلیه فوری می شود، مگر اینکه شرایط خاصی فراهم آید. این حق، در واقع ارزشی است که مستاجر در طول زمان با فعالیت تجاری خود در آن مکان ایجاد کرده و مالک برای تخلیه ملک، در بسیاری از موارد، مجبور به پرداخت آن خواهد بود.

شرایطی که قانون ۱۳۵۶ به موجر اجازه تخلیه می دهد:

مالک در این شرایط درمی یابد که برای درخواست تخلیه، باید یکی از دلایل قانونی محکم و پذیرفته شده را ارائه کند. این دلایل، در مواد ۱۴ و ۱۵ قانون ۱۳۵۶ پیش بینی شده اند و هرکدام، مستلزم اثبات و طی مراحل خاص خود هستند:

  • عدم پرداخت اجاره بها: این یکی از شایع ترین دلایل است. مالک ابتدا باید از طریق اظهارنامه رسمی به مستاجر اخطار دهد. اگر مستاجر برای سه بار در یک سال، اجاره بها را پرداخت نکند، مالک می تواند درخواست تخلیه کند. این تجربه به مالک می آموزد که پیگیری منظم پرداخت اجاره بها و ارسال اخطارهای قانونی، چقدر اهمیت دارد.
  • تعدی و تفریط مستاجر: اگر مستاجر بدون اجازه مالک، در ملک تغییرات اساسی ایجاد کند یا به نگهداری آن بی توجه باشد و به آن آسیب برساند، مالک می تواند اقدام به تخلیه کند. تصور کنید مستاجر، بدون رضایت مالک، دیوارها را تخریب کرده یا کاربری ملک را تغییر داده است؛ مالک در این لحظه درمی یابد که باید برای حفظ سرمایه اش، وارد عمل شود.
  • تغییر شغل بدون رضایت موجر: اگر در قرارداد، شغل مستاجر مشخص شده باشد و او بدون موافقت کتبی مالک، شغل خود را تغییر دهد (مگر اینکه شغل جدید عرفاً مشابه شغل سابق باشد)، این نیز می تواند دلیلی برای تخلیه باشد. مالک در چنین مواردی، شاید ناگهان با کسب وکاری کاملاً متفاوت در ملک خود روبرو شود که با ماهیت اصلی قرارداد همخوانی ندارد.
  • نیاز موجر برای سکونت یا کسب و پیشه خود و فرزندان: گاهی مالک یا فرزندان او نیاز به ملک تجاری برای راه اندازی کسب وکار یا حتی در مواردی نادر، سکونت دارند. در این حالت، مالک باید نیاز خود را به دادگاه اثبات کند و همچنین باید آماده پرداخت حق کسب و پیشه به مستاجر باشد. این تجربه، تصمیم گیری دشواری است که منافع شخصی مالک را با حقوق مستاجر درگیر می کند.
  • احداث بنای جدید (تخریب و نوسازی): اگر مالک قصد تخریب کامل ملک و احداث بنای جدید را داشته باشد، می تواند با ارائه پروانه ساختمانی یا گواهی شهرداری، درخواست تخلیه کند. این یک فرصت برای مدرن سازی و بهره برداری بهتر از ملک است، اما باز هم مستلزم پرداخت حق کسب و پیشه به مستاجر است.
  • انتقال به غیر بدون مجوز: اگر مستاجر، ملک را بدون اجازه کتبی مالک به شخص دیگری اجاره دهد یا عملاً در اختیار دیگری قرار دهد، مالک می تواند درخواست تخلیه کند. این مورد، یکی از مواردی است که مالک شاید با نارضایتی با شخص سومی در ملک خود مواجه شود.

قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۷۶: مسیر روشن تر برای تخلیه فوری

با تصویب قانون روابط موجر و مستاجر در سال ۱۳۷۶، مسیر حقوقی اجاره ها به ویژه برای مالکان بسیار روشن تر و کارآمدتر شد. این قانون، عمدتاً بر قراردادهای اجاره ای حاکم است که پس از سال ۱۳۷۶ تنظیم شده اند و دارای شرایط خاصی هستند. یکی از مهم ترین نکات، عدم وجود حق کسب و پیشه یا سرقفلی برای مستاجرین در اغلب این قراردادهاست، مگر اینکه طرفین صراحتاً در متن قرارداد، انتقال سرقفلی را قید کرده باشند. این ویژگی، بار مالی سنگینی را از دوش مالک برای تخلیه برمی دارد و فرآیند را تسهیل می کند.

شرایط کلیدی برای صدور دستور تخلیه فوری در قانون ۱۳۷۶:

مالک در این قانون، راهی سریع تر برای بازپس گیری ملکش می یابد. این سرعت مدیون چند شرط کلیدی است که در زمان تنظیم قرارداد باید به دقت رعایت شوند:

  • اجاره نامه رسمی یا عادی با کد رهگیری و امضای دو شاهد: مهم ترین شرط برای صدور دستور تخلیه فوری، وجود یک اجاره نامه کتبی و معتبر است. اگر اجاره نامه رسمی باشد (تنظیم شده در دفترخانه اسناد رسمی)، دستور تخلیه از طریق اجرای ثبت صادر می شود. اما اگر اجاره نامه عادی باشد (نوشته شده بین طرفین)، حتماً باید دارای کد رهگیری باشد و ذیل آن را دو نفر شاهد امضا کرده باشند. مالک در این مرحله درمی یابد که اهمیت دقت در تنظیم قرارداد، چقدر در آینده به او کمک خواهد کرد.
  • پایان یافتن مدت اجاره: به محض اینکه مدت قرارداد اجاره به پایان می رسد و مستاجر از تخلیه خودداری می کند، مالک می تواند درخواست دستور تخلیه فوری را به شورای حل اختلاف ارائه دهد. این سادگی در روند، به مالک این امکان را می دهد که با اطمینان بیشتری برنامه ریزی کند.
  • عدم پرداخت اجاره بها: این مورد نیز، مانند قانون قبلی، می تواند دلیلی برای تخلیه باشد. با این تفاوت که فرآیند آن، اغلب سریع تر و با موانع کمتری مواجه است، چرا که مالک با چالش پرداخت حق کسب و پیشه روبرو نیست.

مالک در تجربه کار با این قانون، احساس می کند که عدالت سریع تر جاری می شود و حقوق او به عنوان صاحب ملک، با وضوح بیشتری مورد حمایت قرار می گیرد. عدم وجود سرقفلی در اکثر موارد، نه تنها بار مالی را از دوش او برمی دارد، بلکه باعث می شود با اطمینان خاطر بیشتری برای تخلیه اقدام کند.

مرجع صالح برای رسیدگی به دادخواست تخلیه ملک تجاری: پیدا کردن مسیر صحیح

شناخت مرجع صالح برای رسیدگی به دادخواست تخلیه ملک تجاری، برای مالکان امری حیاتی است. انتخاب مرجع اشتباه می تواند به قیمت اتلاف وقت و انرژی زیاد تمام شود و حتی منجر به رد دادخواست گردد. مالک در این مرحله می آموزد که با توجه به نوع قرارداد و قانون حاکم، باید درب کدام نهاد قضایی را بکوبد.

شورای حل اختلاف: مسیر دستور تخلیه فوری (بر اساس قانون ۱۳۷۶)

مالکانی که قرارداد اجاره شان پس از سال ۱۳۷۶ منعقد شده و شرایط ذکر شده در آن قانون (اجاره نامه کتبی با کد رهگیری و امضای دو شاهد، یا اجاره نامه رسمی) را رعایت کرده اند، می توانند با مراجعه به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک، درخواست دستور تخلیه فوری نمایند. تجربه نشان داده که شورای حل اختلاف، در این موارد، سرعت عمل بیشتری دارد و مالک می تواند ظرف مدت کوتاهی (معمولاً چند روز پس از صدور دستور) ملک خود را بازپس گیرد. این مرجع، به دلیل سادگی رویه و سرعت در رسیدگی، برای مالکان فرصتی مغتنم برای دوری از فرآیندهای طولانی دادگاه است.

دادگاه حقوقی: راهی برای پیچیدگی های قانون ۱۳۵۶ و موارد خاص

در مقابل، برای قراردادهای اجاره ای که تحت شمول قانون ۱۳۵۶ قرار می گیرند (قراردادهای قبل از ۱۳۷۶) یا مواردی که شرایط صدور دستور تخلیه فوری در شورای حل اختلاف وجود ندارد (مانند عدم وجود اجاره نامه کتبی یا امضای شهود)، مالک باید به دادگاه حقوقی مراجعه کند. رسیدگی در دادگاه حقوقی، غالباً با تشریفات دادرسی طولانی تری همراه است. اینجا مالک باید مراحل دادرسی، از جمله تبادل لوایح، برگزاری جلسات دادگاه، و در صورت نیاز، کارشناسی و ادای توضیحات را طی کند. این فرآیند، ممکن است ماه ها یا حتی سال ها به طول انجامد، به ویژه اگر موضوع حق کسب و پیشه یا سرقفلی نیز مطرح باشد. مالک در این شرایط درمی یابد که باید برای اثبات حق خود، صبر و حوصله بیشتری به خرج دهد و با آگاهی از روند طولانی، خود را برای یک مسیر دشوار آماده کند.

همچنین، در قراردادهای اجاره رسمی که در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شده اند، موجر می تواند مستقیماً از طریق اجرای ثبت درخواست صدور اجرائیه برای تخلیه را بنماید. این مسیر نیز، برای مالکان دارای قراردادهای رسمی، یک راه سریع و مؤثر محسوب می شود و نیاز به مراجعه به مراجع قضایی را تا حدودی کاهش می دهد.

آماده سازی مدارک: گام های عملی برای یک دادخواست محکم

یکی از مهم ترین مراحل در فرآیند درخواست تخلیه، جمع آوری و آماده سازی دقیق مدارک لازم است. تجربه مالکان نشان داده که نقص در مدارک، می تواند منجر به تأخیرهای طولانی، رد دادخواست یا حتی ضررهای مالی شود. مالک در این مرحله درمی یابد که هر سند، پازل مهمی در پرونده اوست و چیدمان صحیح این پازل ها، موفقیت او را تضمین می کند.

مدارک لازم برای تنظیم و ثبت دادخواست تخلیه فوری ملک تجاری:

  1. اصل یا رونوشت مصدق اجاره نامه: این مهم ترین سند است. اگر اجاره نامه عادی است، باید دارای کد رهگیری و امضای دو شاهد باشد. اگر رسمی است، در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شده باشد. مالک باید اطمینان حاصل کند که تمام جزئیات مربوط به مدت اجاره، مبلغ و شرایط تخلیه در آن به وضوح قید شده است.
  2. اصل یا رونوشت مصدق سند مالکیت ملک: سندی که مالکیت شما را بر ملک مورد اجاره اثبات می کند (مانند سند تک برگ یا بنچاق). این سند، پایه و اساس هرگونه ادعای مالکانه است.
  3. کارت ملی و شناسنامه موجر و مستاجر: برای احراز هویت طرفین، ارائه مدارک شناسایی معتبر الزامی است.
  4. اظهارنامه رسمی (در صورت نیاز): در برخی موارد (به ویژه در قانون ۱۳۵۶ برای عدم پرداخت اجاره بها یا برای اخطار تخلیه)، ارسال اظهارنامه رسمی به مستاجر قبل از طرح دادخواست الزامی است. این اظهارنامه، گواهی بر این است که مالک، مستاجر را از قصد خود مطلع کرده است.
  5. رسید پرداخت ودیعه (در صورت استرداد): اگر مبلغی به عنوان ودیعه یا رهن از مستاجر دریافت کرده اید و آن را به او مسترد کرده اید (یا آماده استرداد آن هستید)، ارائه رسید آن می تواند به تسریع فرآیند کمک کند. گاهی اوقات، مالک باید اثبات کند که مانعی برای بازپرداخت ودیعه وجود ندارد.
  6. پروانه ساختمانی یا گواهی شهرداری (در موارد تخریب و نوسازی): اگر دلیل تخلیه، تخریب و نوسازی ملک است (تحت قانون ۱۳۵۶)، ارائه این مدارک برای اثبات قصد و جدیت مالک ضروری است.
  7. هرگونه مدرک اثبات کننده تخلف مستاجر: اگر دلیل تخلیه، تخلفاتی مانند تعدی و تفریط یا تغییر شغل است، ارائه مستندات مربوطه (مانند عکس، گواهی شهود، گزارش کارشناس) به تقویت پرونده کمک شایانی می کند. مالک در این حالت می فهمد که جمع آوری شواهد محکم، چقدر در اثبات ادعایش مؤثر است.

«تجربه نشان داده است که هرچه مدارک ارائه شده به مرجع قضایی کامل تر و بدون نقص باشد، روند رسیدگی و صدور دستور یا حکم تخلیه با سرعت و سهولت بیشتری طی خواهد شد. از این رو، زمان گذاشتن برای آماده سازی دقیق اسناد، یک سرمایه گذاری هوشمندانه در پرونده حقوقی است.»

نمونه دادخواست تخلیه فوری ملک تجاری: قالب های راهگشا

تنظیم صحیح دادخواست، ستون فقرات هر پرونده حقوقی است. یک دادخواست دقیق و کامل، نه تنها مسیر را برای مرجع قضایی روشن می کند، بلکه از اتلاف وقت و ارجاع های مکرر جلوگیری می نماید. مالکان در این بخش با دو نمونه دادخواست کلیدی آشنا می شوند که می توانند راهنمای آن ها در مسیر قانونی تخلیه ملک تجاری باشند.

نمونه دادخواست دستور تخلیه فوری ملک تجاری (بر اساس قانون ۱۳۷۶)

این نوع دادخواست معمولاً برای قراردادهایی که پس از سال ۱۳۷۶ منعقد شده اند و دارای شرایط خاصی (مانند اجاره نامه کتبی با امضای دو شاهد یا کد رهگیری) هستند، به شورای حل اختلاف ارائه می شود. سرعت در رسیدگی، بارزترین ویژگی این مسیر است.

فرم خام دادخواست دستور تخلیه فوری ملک تجاری (قانون ۱۳۷۶)

مشخصات نام نام خانوادگی نام پدر شغل محل اقامت
خواهان (موجر/مالک) ………………… ………………… ………………… ………………… شهرستان: ……………. بخش/دهستان: ……………. خیابان: ……………. کوچه: ……………. پلاک: …………….
خوانده (مستاجر) ………………… ………………… ………………… ………………… شهرستان: ……………. بخش/دهستان: ……………. خیابان: ……………. کوچه: ……………. پلاک: …………….
وکیل/نماینده قانونی ………………… ………………… ………………… ………………… ……………………………………………………………………………………………………..

تعیین خواسته و بهای آن:

  1. صدور دستور تخلیه فوری عین مستاجره تجاری (یک باب مغازه/واحد اداری) به استناد انقضای مدت اجاره (و یا عدم پرداخت اجاره بها).
  2. مطالبه اجرت المثل ایام تصرف از تاریخ انقضای قرارداد تا زمان تخلیه کامل (به نرخ روز/بر اساس مبلغ اجاره بها).
  3. مطالبه خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله و سایر هزینه های قانونی).

دلایل و منضمات:

  1. رونوشت مصدق سند مالکیت (یا بنچاق).
  2. رونوشت مصدق اجاره نامه عادی شماره ………………… مورخ ………………… (با امضای دو شاهد و کد رهگیری) / اجاره نامه رسمی شماره ………………… مورخ …………………
  3. رونوشت مصدق کارت ملی و شناسنامه خواهان.
  4. سایر دلایل و مستندات (مانند اظهارنامه ارسالی در صورت لزوم، رسید پرداخت ودیعه).

شرح دادخواست:

ریاست محترم شورای حل اختلاف …………………

با سلام و احترام،

به استحضار عالی می رساند اینجانب ………………… (خواهان)، مالک شش دانگ یک واحد تجاری/مغازه به شماره پلاک ثبتی ………………… واقع در آدرس ………………………………………………………. می باشم که رونوشت سند مالکیت پیوست تقدیم می گردد.

بر اساس قرارداد اجاره عادی/رسمی شماره ………………… مورخ …………………، منافع ملک مذکور به خوانده محترم، آقای/خانم ………………… برای مدت ………………… (مثلاً یک سال) از تاریخ ………………… لغایت ………………… اجاره داده شد. در اجاره نامه مذکور، شرایط مربوط به نحوه تخلیه و سایر تعهدات طرفین به وضوح قید گردیده است.

با توجه به اینکه مدت قرارداد اجاره در تاریخ ………………… به پایان رسیده است و علیرغم مراجعات/اخطارهای مکرر (در صورت ارسال اظهارنامه: و ارسال اظهارنامه رسمی به شماره ………………… مورخ …………………)، خوانده محترم از تخلیه و تحویل عین مستاجره خودداری می نماید، ادامه تصرف ایشان، فاقد وجاهت قانونی است و باعث تضییع حقوق مالکانه اینجانب می گردد.

لذا با استناد به ماده ۳ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۷۶ و با تقدیم این دادخواست و مدارک پیوست، از آن مقام محترم تقاضای صدور دستور تخلیه فوری عین مستاجره، مطالبه اجرت المثل ایام تصرف از تاریخ انقضای قرارداد تا زمان تخلیه کامل و همچنین مطالبه کلیه خسارات دادرسی را دارم.

با تجدید احترام،

محل امضاء – مهر اثر انگشت خواهان

نمونه دادخواست حکم تخلیه ملک تجاری (بر اساس قانون ۱۳۵۶)

این دادخواست به دادگاه حقوقی ارائه می شود و برای قراردادهای اجاره قبل از سال ۱۳۷۶ یا مواردی است که مستاجر دارای حق کسب و پیشه است و موجر بر اساس یکی از دلایل ماده ۱۴ یا ۱۵ قانون ۱۳۵۶، درخواست تخلیه دارد. فرآیند این دادخواست پیچیده تر و طولانی تر است.

فرم خام دادخواست حکم تخلیه ملک تجاری (قانون ۱۳۵۶)

مشخصات نام نام خانوادگی نام پدر شغل محل اقامت
خواهان (موجر/مالک) ………………… ………………… ………………… ………………… شهرستان: ……………. بخش/دهستان: ……………. خیابان: ……………. کوچه: ……………. پلاک: …………….
خوانده (مستاجر) ………………… ………………… ………………… ………………… شهرستان: ……………. بخش/دهستان: ……………. خیابان: ……………. کوچه: ……………. پلاک: …………….
وکیل/نماینده قانونی ………………… ………………… ………………… ………………… ……………………………………………………………………………………………………..

تعیین خواسته و بهای آن:

  1. صدور حکم تخلیه عین مستاجره تجاری (یک باب مغازه/واحد اداری) به دلیل ………………… (مثلاً: عدم پرداخت اجاره بها، تعدی و تفریط، نیاز شخصی موجر، تخریب و نوسازی و…).
  2. مطالبه اجرت المثل ایام تصرف از تاریخ ………………… تا زمان تخلیه کامل (و یا مطالبه اجاره بهای معوقه).
  3. پرداخت حق کسب و پیشه یا سرقفلی مستاجر (در صورت تعلق و تعیین کارشناس).
  4. مطالبه خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله و سایر هزینه های قانونی).

دلایل و منضمات:

  1. رونوشت مصدق سند مالکیت (یا بنچاق).
  2. رونوشت مصدق اجاره نامه عادی/رسمی شماره ………………… مورخ ………………… (در صورت وجود).
  3. رونوشت مصدق کارت ملی و شناسنامه خواهان.
  4. رونوشت مصدق اظهارنامه های اخطاریه (در موارد عدم پرداخت اجاره بها).
  5. گواهی شهرداری/پروانه ساختمانی (در موارد تخریب و نوسازی).
  6. گواهی شهود (در صورت لزوم).
  7. سایر دلایل و مستندات اثبات کننده تخلف مستاجر یا نیاز موجر.

شرح دادخواست:

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی …………………

با سلام و احترام،

به استحضار عالی می رساند اینجانب ………………… (خواهان)، مالک شش دانگ یک واحد تجاری/مغازه به شماره پلاک ثبتی ………………… واقع در آدرس ………………………………………………………. می باشم که رونوشت سند مالکیت پیوست تقدیم می گردد.

ملک مذکور، به موجب قرارداد اجاره عادی/رسمی (در صورت وجود) مورخ ………………… به خوانده محترم، آقای/خانم …………………، جهت کسب و پیشه واگذار گردید. (در صورت عدم وجود قرارداد کتبی: خوانده از تاریخ ………………… به عنوان مستاجر/متصرف در ملک بنده مشغول به فعالیت می باشد).

علیرغم اتمام مدت اجاره/وجود دلایل موجه قانونی، خوانده محترم از تخلیه ملک استنکاف ورزیده است. دلایل اینجانب برای درخواست تخلیه به شرح ذیل است:

  1. (با توجه به نوع دلیل تخلیه، یکی از موارد زیر را انتخاب کنید و توضیح دهید)
  2. عدم پرداخت اجاره بها: خوانده محترم، برای ………………… (مثلاً سه بار در یک سال) اجاره بهای ماهانه را در موعد مقرر پرداخت نکرده و علیرغم ارسال اظهارنامه های متعدد به شماره های …………………، از پرداخت امتناع ورزیده است. این امر، تخلف آشکار از بند 9 ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 تلقی می گردد.
  3. نیاز شخصی موجر: اینجانب/فرزندم نیاز مبرم به ملک مذکور برای راه اندازی کسب وکار ………………… (مثلاً: فروشگاه مواد غذایی) دارم و هیچ ملک دیگری برای این منظور در اختیار ندارم. این نیاز، بر اساس بند 2 ماده 15 قانون فوق الذکر، توجیه قانونی برای تخلیه می باشد.
  4. تخریب و نوسازی: اینجانب قصد تخریب کامل بنا و احداث ساختمان جدید را دارم که پروانه ساختمانی به شماره ………………… مورخ ………………… از شهرداری ………………… پیوست تقدیم می گردد. این اقدام نیز بر اساس بند 1 ماده 15 همان قانون مجاز است.
  5. تعدی و تفریط: خوانده محترم بدون اجازه و رضایت اینجانب اقدام به ………………… (مثلاً: تخریب دیوار داخلی ملک) نموده که این عمل مصداق تعدی و تفریط در عین مستاجره است.

لذا با توجه به مراتب فوق و با استناد به مواد ………………… (مثلاً ماده 14/15) قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 و با تقدیم این دادخواست و مدارک پیوست، از آن مقام محترم تقاضای صدور حکم تخلیه عین مستاجره، مطالبه اجرت المثل ایام تصرف/اجاره بهای معوقه، و در صورت تعلق، تعیین و پرداخت حق کسب و پیشه یا سرقفلی به مستاجر پس از کسر بدهی ها و همچنین مطالبه کلیه خسارات دادرسی را دارم.

با تجدید احترام،

محل امضاء – مهر اثر انگشت خواهان

اشتباهات رایج در مسیر تخلیه: درس هایی از تجربه های دیگران

در مسیر پرپیچ و خم تخلیه ملک تجاری، مالکان اغلب با اشتباهاتی روبرو می شوند که می تواند روند را طولانی تر، پرهزینه تر و حتی بی نتیجه کند. این اشتباهات، غالباً ناشی از ناآگاهی یا تصمیمات عجولانه هستند و در ادامه، به برخی از رایج ترین آنها از دریچه تجربه اشاره می شود تا مالکان بتوانند از تکرار آنها اجتناب کنند.

۱. اقدام به تخلیه ملک بدون حکم قضایی

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مالک ممکن است مرتکب شود، تلاش برای تخلیه ملک بدون طی مراحل قانونی و دریافت حکم یا دستور قضایی است. شاید مالک از روی خشم یا ناامیدی، خودسرانه اقدام به تعویض قفل، قطع آب و برق، یا حتی بیرون راندن مستاجر کند. تجربه تلخ به مالکان می آموزد که این اقدام، نه تنها غیرقانونی است، بلکه می تواند مستاجر را در موقعیت شاکی قرار دهد و مالک را با اتهاماتی همچون مزاحمت و ممانعت از حق یا حتی تخریب اموال مواجه کند. در این شرایط، مالک به جای حل مشکل، خود را درگیر پرونده کیفری جدیدی می یابد و از مسیر اصلی پرونده خود دور می شود.

۲. عدم آگاهی از قانون حاکم بر قرارداد

همانطور که پیشتر گفته شد، دو قانون اصلی (مصوب ۱۳۵۶ و ۱۳۷۶) بر روابط موجر و مستاجر حاکم هستند. عدم آگاهی مالک از اینکه کدام قانون بر قرارداد او حکم فرماست، می تواند منجر به اشتباه در انتخاب مرجع قضایی (شورای حل اختلاف به جای دادگاه یا بالعکس) و یا حتی درخواست نادرست (مثلاً درخواست دستور تخلیه فوری برای قراردادی که مشمول حق کسب و پیشه است) شود. مالک در این موقعیت درمی یابد که نادیده گرفتن این تفاوت ظریف اما حیاتی، پرونده اش را به بن بست می کشاند.

۳. نقص مدارک و مستندات

همانند هر پرونده حقوقی دیگری، کامل بودن مدارک در پرونده تخلیه نیز حرف اول را می زند. تجربه به وضوح نشان داده است که ارائه مدارک ناقص، کپی های ناخوانا، یا عدم ارائه مستندات کلیدی (مانند اظهارنامه در موارد لزوم یا کد رهگیری و امضای شهود در اجاره نامه عادی)، می تواند باعث اطاله دادرسی، لزوم ارائه توضیحات مکرر، و در نهایت حتی رد درخواست از سوی مرجع قضایی شود. مالک در این لحظات متوجه می شود که دقت و حوصله در جمع آوری مدارک، چقدر زمان و انرژی او را ذخیره می کرد.

۴. بی توجهی به لزوم پرداخت حق کسب و پیشه/سرقفلی

در قراردادهای مشمول قانون ۱۳۵۶، حق کسب و پیشه یا سرقفلی، بخش جدایی ناپذیری از فرآیند تخلیه است. اگر مالک بدون اطلاع از این حق یا نادیده گرفتن آن، اقدام به درخواست تخلیه کند، ممکن است در طول دادرسی با مخالفت مستاجر و تأخیرهای طولانی مواجه شود. حتی در صورت صدور حکم تخلیه، اجرای آن منوط به پرداخت این حق خواهد بود. این تجربه، هزینه های پیش بینی نشده ای را بر مالک تحمیل می کند و او را متوجه می کند که این حق، یکی از پیچیدگی های مهم در این نوع پرونده هاست.

۵. عدم مشاوره با وکیل متخصص

شاید بتوان گفت مهم ترین اشتباه در تمام موارد بالا، تلاش مالک برای طی کردن این مسیر پیچیده بدون راهنمایی یک وکیل متخصص است. وکلای متخصص در امور ملکی و به ویژه دعاوی تخلیه، نه تنها به قوانین و رویه های قضایی مسلط هستند، بلکه از تجربیات پرونده های مشابه نیز بهره مندند. این تجربه، به مالک کمک می کند تا با کمترین هزینه، در کوتاه ترین زمان و با بیشترین احتمال موفقیت، به نتیجه دلخواه دست یابد. مالکانی که از مشاوره وکیل متخصص بهره می برند، غالباً مسیری هموارتر و کم دغدغه تر را تجربه می کنند و از اشتباهات رایج پرهیز می نمایند. این انتخاب، یک سرمایه گذاری برای آرامش و حفظ منافع آینده است.

نکات طلایی و توصیه برای مالکان املاک تجاری: مسیر پیش رو

پس از بررسی دقیق قوانین، رویه ها و نمونه دادخواست ها، زمان آن رسیده که برخی از نکات کلیدی و توصیه های ارزشمند برای مالکان املاک تجاری را مرور کنیم. این توصیه ها، حاصل سال ها تجربه در پرونده های حقوقی مشابه است و می تواند به مالکان کمک کند تا با دیدی بازتر و آمادگی بیشتر، در مسیر پیش رو گام بردارند.

۱. اهمیت تنظیم دقیق اجاره نامه: سند طلایی شما

بنیان هر رابطه اجاره ای، قرارداد آن است. مالک در طول تجربه خود می آموزد که هرچه اجاره نامه با جزئیات بیشتر و شفاف تری تنظیم شده باشد، در آینده با مشکلات کمتری مواجه خواهد شد. در تنظیم اجاره نامه، به موارد زیر با دقت ویژه توجه کنید:

  • مدت اجاره: دقیقاً تاریخ شروع و پایان اجاره را مشخص کنید.
  • مبلغ اجاره بها و نحوه پرداخت: زمان بندی و روش پرداخت را به صورت روشن قید کنید.
  • تعهدات مستاجر: مواردی مانند عدم تغییر شغل، عدم تعدی و تفریط، و عدم انتقال به غیر بدون رضایت کتبی را مشخص کنید.
  • شرایط تخلیه: در قراردادهای جدید (قانون ۱۳۷۶)، قید کنید که در صورت انقضای مدت، مستاجر مکلف به تخلیه است و در صورت عدم تخلیه، دستور تخلیه فوری صادر خواهد شد.
  • امضای دو شاهد و کد رهگیری: اگر اجاره نامه عادی است، حتماً از دو شاهد برای امضا استفاده کرده و کد رهگیری سامانه املاک و مستغلات را دریافت کنید. این دو مورد، پایه و اساس سرعت در دستور تخلیه فوری هستند.

۲. پیگیری مستمر و مستندسازی تخلفات

مالک در مسیر خود، به سرعت درمی یابد که پیگیری و مستندسازی، دو ابزار قدرتمند در دست او هستند. اگر مستاجر به تعهدات خود (مانند پرداخت اجاره بها) عمل نمی کند، باید بلافاصله از طریق اظهارنامه رسمی به او اخطار دهید. این اخطارها، نه تنها به مستاجر هشدار می دهند، بلکه به عنوان مدرکی مستدل در دادخواست های آتی مورد استفاده قرار می گیرند. هرگونه تخلف مستاجر (مانند تغییرات غیرمجاز در ملک)، باید با عکس، فیلم یا گزارش کارشناسی مستند شود. این تجربه به مالک می آموزد که کوچکترین جزئیات، در یک پرونده حقوقی، می تواند تعیین کننده باشد.

۳. صبوری و آگاهی حقوقی

پرونده های حقوقی، به خصوص آنهایی که با املاک تجاری سر و کار دارند، ممکن است زمان بر باشند. مالک باید خود را برای یک مسیر قانونی آماده کند که نیازمند صبوری و آگاهی است. مطالعه قوانین، مشاوره با متخصصان و پرهیز از تصمیمات عجولانه، به او کمک می کند تا با آرامش بیشتری این راه را طی کند. در این مسیر، آگاهی از حقوق و تکالیف خود، یک سپر دفاعی محکم برای مالک خواهد بود.

«به یاد داشته باشید که در دنیای حقوق، اطلاعات قدرت است. هرچه بیشتر از جوانب قانونی مربوط به ملک تجاری خود آگاه باشید، بهتر می توانید از منافع خود محافظت کنید و در مواجهه با چالش ها، تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ نمایید.»

۴. مشاوره با وکیل متخصص: سرمایه گذاری برای آرامش

همانطور که بارها اشاره شد، پیچیدگی های قوانین ملکی، به ویژه در حوزه تخلیه تجاری، ایجاب می کند که از همان ابتدا از مشاوره یک وکیل متخصص بهره مند شوید. یک وکیل کارآزموده، نه تنها شما را در تنظیم صحیح دادخواست و جمع آوری مدارک راهنمایی می کند، بلکه با تسلط بر رویه های قضایی، می تواند زمان رسیدگی به پرونده را به حداقل برساند و شما را از اشتباهات پرهزینه باز دارد. او می تواند با بررسی دقیق قرارداد و شرایط شما، بهترین مسیر قانونی را پیشنهاد دهد و در تمام مراحل، از شما حمایت کند. این تجربه به مالک می آموزد که پرداخت حق الوکاله، نه یک هزینه، بلکه یک سرمایه گذاری ارزشمند برای حفظ سرمایه، زمان و آرامش خاطر اوست.

در نهایت، مالکانی که با چالش تخلیه ملک تجاری روبرو هستند، باید بدانند که این مسیر، هرچند دشوار به نظر می رسد، اما با آگاهی، برنامه ریزی و استفاده از کمک متخصصان حقوقی، قابل عبور است. انتخاب صحیح و به موقع، می تواند تفاوت بزرگی در نتیجه نهایی ایجاد کند و به آنها کمک کند تا هرچه سریع تر، به حق خود دست یابند.

سوالات متداول

دستور تخلیه و حکم تخلیه چه تفاوت هایی دارند؟

دستور تخلیه، معمولاً برای قراردادهای اجاره پس از سال ۱۳۷۶ (با شرایط خاص کتبی و شهود) صادر می شود و یک تصمیم فوری و اجرایی از سوی شورای حل اختلاف است که نیاز به دادرسی طولانی ندارد. اجرای آن نیز سریع تر صورت می گیرد. اما حکم تخلیه، برای قراردادهای اجاره قبل از سال ۱۳۷۶ و یا مواردی که شرایط دستور تخلیه فوری وجود ندارد، صادر می شود و مستلزم طی مراحل کامل دادرسی در دادگاه حقوقی است که ممکن است زمان بر باشد. در این نوع، اثبات حق و دفاعیات طرفین نقش پررنگی دارند.

آیا برای تخلیه ملک تجاری همیشه باید حق سرقفلی پرداخت شود؟

خیر، این موضوع بستگی به قانون حاکم بر قرارداد اجاره دارد. اگر قرارداد اجاره مربوط به پیش از سال ۱۳۷۶ باشد (و شامل قانون ۱۳۵۶ گردد)، مستاجر در اکثر موارد دارای حق کسب و پیشه یا سرقفلی است و موجر برای تخلیه ملک، باید این حق را به او بپردازد. اما اگر قرارداد اجاره پس از سال ۱۳۷۶ تنظیم شده باشد و شرایط قانونی (کتبی بودن و امضای دو شاهد یا رسمی بودن) را داشته باشد، در اغلب موارد مستاجر فاقد حق سرقفلی است، مگر اینکه در متن قرارداد به صراحت، انتقال سرقفلی یا حق کسب و پیشه قید شده باشد.

مدت زمان صدور دستور تخلیه فوری چقدر است؟

مدت زمان صدور دستور تخلیه فوری، در مقایسه با حکم تخلیه، بسیار کوتاه تر است. در صورت تکمیل بودن مدارک و رعایت شرایط قانونی (به ویژه برای قراردادهای مشمول قانون ۱۳۷۶)، شورای حل اختلاف می تواند ظرف چند روز یا حداکثر چند هفته دستور تخلیه را صادر کند. پس از صدور دستور و ابلاغ به مستاجر، معمولاً واحد اجرای احکام نیز ظرف سه روز کاری برای تخلیه اقدام می کند. البته این زمان ممکن است با توجه به حجم پرونده ها در مراجع قضایی، کمی متغیر باشد.

اگر مستاجر، ملک تجاری را به شخص دیگری اجاره داده باشد، چگونه می توان اقدام کرد؟

اگر مستاجر ملک تجاری را بدون اجازه کتبی موجر به شخص دیگری اجاره داده باشد (انتقال به غیر)، مالک می تواند بر اساس ماده ۱۴ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶، درخواست حکم تخلیه نماید. در قراردادهای مشمول قانون ۱۳۷۶ نیز، این عمل غالباً از موارد تخلف از شرایط اجاره نامه محسوب شده و می تواند منجر به درخواست دستور تخلیه شود. در هر دو حالت، مالک باید موضوع را مستندسازی کرده و با طرح دادخواست به مرجع صالح، اقدام قانونی کند.

آیا می توان همزمان با درخواست تخلیه، اجاره بهای معوقه را نیز مطالبه کرد؟

بله، در دادخواست های تخلیه (چه دستور تخلیه و چه حکم تخلیه)، مالک می تواند همزمان با درخواست تخلیه ملک، مطالبه اجاره بهای معوقه و یا اجرت المثل ایام تصرف پس از انقضای مدت قرارداد را نیز مطرح کند. این خواسته باید در بخش «تعیین خواسته و بهای آن» دادخواست به وضوح قید شود. این اقدام، به مالک کمک می کند تا تمام حقوق خود را در یک پرونده و به صورت یکجا پیگیری نماید.

در این مقاله، تلاش شد تا با بیانی صمیمی و تجربه محور، تمامی ابعاد مربوط به درخواست تخلیه فوری ملک تجاری، از قوانین حاکم گرفته تا نمونه دادخواست های عملی، مورد بررسی قرار گیرد. مالکان در این مسیر پر چالش، نیازمند بینشی جامع، آگاهی حقوقی دقیق و راهنمایی متخصصان هستند تا بتوانند با اطمینان خاطر و کارآمدی، حقوق خود را استیفا کنند. هرچند که پیچیدگی های قانونی ممکن است در ابتدا دلهره آور به نظر برسد، اما با مطالعه و بهره گیری از مشاوره های حقوقی، می توان این مسیر را به سادگی پیمود و به نتیجه مطلوب دست یافت.

دکمه بازگشت به بالا