آیا به زن باکره مهریه تعلق می گیرد؟ | قوانین و جزئیات حقوقی

وکیل

به زن باکره مهریه تعلق می گیرد؟ (بررسی جامع حقوقی با استناد به قوانین و آرای دیوان عالی کشور)

بله، مهریه به زن باکره تعلق می گیرد، زیرا بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، زن به محض جاری شدن صیغه عقد، مالک مهریه می شود و باکره بودن یا نبودن او در اصل این مالکیت تأثیری ندارد. با این حال، میزان و شرایط مطالبه مهریه برای زن باکره در سناریوهای مختلف حقوقی، به ویژه در صورت طلاق یا فسخ نکاح پیش از نزدیکی، تفاوت های مهمی با سایر زنان دارد که نیازمند بررسی دقیق است.

یکی از مهم ترین حقوق مالی که در فرهنگ و قوانین جمهوری اسلامی ایران به زنان تعلق می گیرد، مهریه است. این حق، از لحظه انعقاد عقد دائم یا موقت، به طور کامل به مالکیت زن درمی آید و او می تواند هرگونه تصرفی در آن بنماید. این موضوع، یعنی مالکیت زن بر مهریه به محض عقد، یک اصل بنیادین در نظام حقوقی خانواده ایران محسوب می شود که هدف آن حمایت از جایگاه مالی و استقلال اقتصادی زن است. با این حال، در پرونده های حقوقی مربوط به مهریه زن باکره، با پیچیدگی ها و ابهاماتی روبرو می شویم که نیازمند تبیین و شفاف سازی است. این مقاله با هدف ارائه راهنمایی جامع و مستند بر قوانین مدنی و آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور، به تمامی جنبه های حقوقی مربوط به مهریه زن باکره می پردازد تا خوانندگان با آگاهی کامل از حقوق و وظایف خود، بتوانند تصمیمات مقتضی را اتخاذ کنند.

آشنایی با مفهوم مهریه و حقوق اولیه زن

مهریه به مالی گفته می شود که در زمان عقد ازدواج، مرد به عنوان نشانه صداقت و تعهد خود و برای حمایت مالی از زن، به او می پردازد یا متعهد به پرداخت آن می شود. فلسفه مهریه در فقه و قانون ایران، تأمین نوعی پشتوانه مالی برای زن و احترام به جایگاه او در بنیان خانواده است. این تعهد، یک حق شرعی و قانونی برای زن محسوب می شود و به محض جاری شدن صیغه عقد، زن مالک آن می شود.

مهریه دارای انواع مختلفی است که شناخت آن ها برای زن باکره و همسرش اهمیت زیادی دارد. دو نوع اصلی مهریه که در دفاتر ازدواج تعیین می شود، مهریه «عندالمطالبه» و مهریه «عندالاستطاعه» است. در مهریه عندالمطالبه، زن می تواند هر زمان که بخواهد، بدون هیچ قید و شرطی، مهریه خود را از مرد مطالبه کند. در این حالت، مرد مکلف به پرداخت مهریه است و در صورت عدم توانایی، باید تقاضای اعسار (ناتوانی مالی) به دادگاه ارائه دهد تا مهریه به صورت اقساطی پرداخت شود. اما در مهریه عندالاستطاعه، زن تنها زمانی می تواند مهریه خود را مطالبه کند که مرد توانایی مالی پرداخت آن را داشته باشد. اثبات این توانایی مالی بر عهده زن است و او باید مدارکی دال بر دارایی های مرد به دادگاه ارائه دهد. تأثیر این دو نوع مهریه بر نحوه مطالبه توسط زن باکره در دوران عقد، از جمله نکات کلیدی است که در ادامه به آن پرداخته می شود.

بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، «به محض عقد، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.» این ماده به صراحت بیانگر آن است که مالکیت مهریه، از لحظه انعقاد عقد، بدون قید و شرط و به صورت کامل، به زن منتقل می شود. این اصل، برای زن باکره نیز کاملاً صادق است و تفاوتی از نظر اصل مالکیت مهریه با زنان دیگر ندارد. تنها تفاوت ها و ملاحظات حقوقی، در خصوص «میزان» و «شرایط» تعلق مهریه در صورت وقوع طلاق یا فسخ نکاح است که این موارد را در بخش های آتی به تفصیل مورد بررسی قرار می دهیم.

میزان مهریه زن باکره در سناریوهای مختلف

میزان مهریه ای که به زن باکره تعلق می گیرد، بسته به شرایط و موقعیت های حقوقی مختلف، متفاوت است. قانونگذار با در نظر گرفتن حفظ کیان خانواده و همچنین حقوق طرفین، مقررات خاصی را برای این موارد وضع کرده است.

مطالبه مهریه توسط زن باکره در دوران عقد (بدون قصد طلاق)

یکی از سناریوهای رایج، زمانی است که زن باکره در دوران عقد، بدون آنکه قصد طلاق داشته باشد، مهریه خود را از همسرش مطالبه می کند. در این حالت، قانون حق ویژه ای به زن داده که به آن «حق حبس» گفته می شود. ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی بیان می دارد: «زن می تواند تا مهریه او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه خود مهریه او حال باشد.» بر این اساس، اگر مهریه عندالمطالبه باشد و زن هنوز باکره باشد و نزدیکی میان او و همسرش واقع نشده باشد، می تواند تا زمان دریافت کامل مهریه، از تمکین و ایفای وظایف زناشویی خودداری کند. در این شرایط، زن مستحق دریافت تمام مهریه است و مرد مکلف به پرداخت آن است. اعمال حق حبس، به معنای عدم ایفای وظایف زناشویی است، اما به منزله ترک زندگی مشترک نیست. زن همچنان در عقد مرد است و نفقه به او تعلق می گیرد. این حق، ابزاری قانونی برای زن است تا بتواند مهریه خود را مطالبه و دریافت کند.

مهریه زن باکره در صورت طلاق در دوران عقد (قبل از نزدیکی)

اگر زن و شوهر در دوران عقد، پیش از آنکه نزدیکی میان آن ها واقع شود، تصمیم به طلاق بگیرند و زن همچنان باکره باشد، قانون مدنی حکم خاصی را در این باره پیش بینی کرده است. ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی صراحتاً می گوید: «هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود؛ و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد، حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلاً یا قیمتاً استرداد کند.» بنابراین، در این وضعیت، تنها نصف مهریه تعیین شده در سند ازدواج به زن باکره تعلق می گیرد. اگر زن پیش از طلاق، تمام یا بیش از نصف مهریه را دریافت کرده باشد، موظف است مازاد بر نصف را به مرد بازگرداند.

بر اساس ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی، در صورتی که طلاق قبل از نزدیکی واقع شود و زن باکره باشد، تنها نصف مهریه تعیین شده به او تعلق می گیرد.

مهریه زن باکره در صورت فسخ نکاح (قبل از نزدیکی)

فسخ نکاح، حالتی است که عقد ازدواج به دلیل وجود برخی عیوب یا شرایط خاص، به صورت یک جانبه توسط یکی از زوجین یا هر دو فسخ می شود. ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی در این باره مقرر می دارد: «هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود، زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است.»

این ماده یک استثنای بسیار مهم را مطرح می کند. به طور کلی، اگر عقد نکاح قبل از نزدیکی به هر دلیلی (به جز عنن) فسخ شود، هیچ مهریه ای به زن باکره تعلق نمی گیرد. اما، اگر دلیل فسخ نکاح، «عنن» (عجز مرد از نزدیکی با همسر خود به دلیل ناتوانی جنسی) باشد و این عیب پس از یک سال از تاریخ رجوع زن به حاکم و انجام معاینات پزشکی قانونی و اثبات آن ادامه یابد، زن باکره مستحق دریافت نصف مهریه خواهد بود.

سایر موارد فسخ نکاح، مانند عیوب دیگر در مرد (مثل خصاء، جب و قرن، برص، جذام، افضا در زن)، که در قانون مدنی ذکر شده اند، در صورت فسخ پیش از نزدیکی، منجر به عدم تعلق مهریه به زن باکره می شوند. این تفاوت در احکام قانونی، اهمیت بسیار زیادی در پرونده های حقوقی دارد و به زن و مرد کمک می کند تا با آگاهی از این جزئیات، حقوق و تعهدات خود را بهتر درک کنند.

ملاک باکره بودن یا عدم نزدیکی در تعیین مهریه؟ (تبیین دقیق یک ابهام رایج)

یکی از رایج ترین ابهامات در پرونده های مهریه زن باکره، تفاوت بین مفهوم «باکره بودن» (وضعیت فیزیکی پرده بکارت) و «عدم وقوع نزدیکی» (رابطه زناشویی) است. این تمایز در تعیین میزان مهریه از اهمیت حیاتی برخوردار است.

برای اثبات وضعیت باکره بودن، معمولاً از «گواهی بکارت» صادرشده توسط پزشکی قانونی استفاده می شود. این گواهی، وضعیت فیزیکی پرده بکارت را مشخص می کند. اما آیا صرف باکره بودن فیزیکی، ملاک تعلق نصف مهریه در صورت طلاق است؟ پاسخ، خیر است.

تحلیل جامع آرای دیوان عالی کشور و رویه قضایی نشان می دهد که ملاک اصلی برای تعلق تمام مهریه یا نصف آن، «وقوع عمل نزدیکی» است، نه صرفاً وضعیت فیزیکی پرده بکارت. به عبارت دیگر، اگر عمل نزدیکی میان زوجین انجام شده باشد، حتی اگر پرده بکارت زن به دلایلی (مانند نوع ارتجاعی آن) سالم مانده باشد، زن مستحق تمام مهریه است. رأی شعبه هشتم دیوان عالی کشور، به وضوح این موضوع را تبیین کرده است. این رأی بیان می دارد که ملاک تعلق کل مهریه به زوجه، پارگی پرده بکارت نیست، بلکه صرف اثبات وقوع عمل نزدیکی بین زوجین کافی است تا زوجه مستحق کل مهریه مندرج در سند نکاحیه گردد و دادگاه برای احراز این امر، باید طرفین را به پزشکی قانونی ارجاع دهد.

این بدان معناست که پزشکی قانونی تنها برای بررسی وجود یا عدم وجود پرده بکارت نیست، بلکه برای اظهارنظر دقیق درباره وقوع یا عدم وقوع عمل نزدیکی میان زوجین معرفی می شود. بنابراین، اگر زوجین رابطه زناشویی برقرار کرده باشند، حتی اگر در معاینات پزشکی قانونی، پرده بکارت سالم تشخیص داده شود (مثلاً از نوع ارتجاعی باشد)، زن باکره محسوب نمی شود و مستحق دریافت تمام مهریه خواهد بود. این نکته برای بسیاری از افراد که تنها به گواهی بکارت فیزیکی توجه می کنند، می تواند ابهام برانگیز باشد و اهمیت مشاوره با وکیل متخصص را دوچندان می کند.

نحوه به اجرا گذاشتن مهریه برای زن باکره

نحوه به اجرا گذاشتن مهریه برای زن باکره، اصولاً تفاوت ماهوی با نحوه مطالبه مهریه برای سایر زنان ندارد، اما در برخی مراحل و مستندات، می تواند نکات ویژه ای داشته باشد. مطالبه مهریه، می تواند از دو طریق اصلی اداره ثبت و دادگاه صورت گیرد.

  1. مراجعه به اداره ثبت اسناد و املاک:

    در گام اول، زن یا وکیل او می توانند به دایره اجرائیات ثبت محل وقوع عقد مراجعه کرده و فرم مطالبه مهریه را تکمیل کنند. پس از ثبت درخواست، اداره ثبت یک اجراییه صادر می کند و به مرد ابلاغ می شود. مرد ۱۰ روز فرصت دارد که مهریه را پرداخت کند یا ترتیبات پرداخت آن را فراهم آورد. در این مرحله، اداره ثبت از اموال و دارایی های رسمی مرد (مانند املاک، حساب های بانکی، خودرو) استعلام به عمل می آورد. چنانچه مرد در مهلت مقرر مهریه را پرداخت نکند، زن می تواند با معرفی اموال، درخواست توقیف آن ها را داشته باشد و از طریق مزایده، مهریه خود را وصول کند. در این مرحله، اگر مرد مدعی اعسار (ناتوانی مالی) باشد، اداره ثبت صلاحیت رسیدگی به آن را ندارد و پرونده باید به دادگاه ارجاع شود.

  2. مراجعه به دادگاه خانواده:

    اگر مرد دارایی رسمی نداشته باشد یا اموال او کفاف مهریه را ندهد، و همچنین در صورت طرح ادعای اعسار از سوی مرد، زن یا وکیل وی می توانند با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و تنظیم دادخواست مطالبه مهریه، پرونده را از طریق دادگاه پیگیری کنند. در دادگاه، مرد می تواند درخواست اعسار از پرداخت مهریه را مطرح کند که در صورت اثبات، مهریه به صورت اقساطی تعیین می شود. برای زن باکره، گواهی بکارت یا نظر پزشکی قانونی در مراحل اولیه طرح دعوا یا در جریان رسیدگی دادگاه، می تواند در اثبات شرایط خاص تعلق نصف مهریه یا اعمال حق حبس، نقش مهمی ایفا کند.

این مراحل، گاهی اوقات زمان بر هستند و به دلیل پیچیدگی های قانونی و بوروکراتیک، توصیه می شود که از وکیل متخصص در امور خانواده کمک گرفته شود تا فرآیند مطالبه مهریه به درستی و با سرعت بیشتری انجام شود. از نکات مهم این است که اگر مرد در مرحله اجراییه ثبت، مالی برای توقیف نداشته باشد و زن مجبور به مراجعه به دادگاه شود، او همچنان می تواند تقاضای توقیف اموال غیررسمی یا آینده مرد را از دادگاه درخواست کند.

نکات حقوقی تکمیلی و مرتبط

در کنار مباحث اصلی مربوط به مهریه زن باکره، برخی نکات حقوقی دیگر نیز وجود دارند که می توانند در وضعیت های خاص برای طرفین ازدواج بسیار مهم باشند.

حذف نام همسر از شناسنامه برای دختر باکره

یکی از دغدغه های زنان باکره پس از طلاق، امکان حذف نام همسر سابق از شناسنامه است. بر اساس ماده ۱۱۵۵ قانون مدنی، «زنی که بین او و شوهرش نزدیکی واقع نشده و همچنین زن یائسه، عده طلاق ندارند». این بدان معناست که اگر زن پیش از نزدیکی از همسر خود جدا شود و باکره باشد، نیازی به نگه داشتن عده طلاق ندارد. همین عدم نیاز به عده، شرایطی را فراهم می آورد که زن باکره بتواند پس از ثبت طلاق و ارائه گواهی سلامت و باکره بودن از پزشکی قانونی، برای حذف نام همسر سابق از شناسنامه اش اقدام کند. این اقدام به زن کمک می کند تا آثار حقوقی و اجتماعی طلاق را به حداقل برساند و در آینده با مشکلات کمتری مواجه شود. مراحل این کار از طریق دفاتر ثبت احوال و با ارائه مدارک لازم (مانند حکم طلاق و گواهی پزشکی قانونی) انجام می شود.

تدلیس در ازدواج (فریب در باکره بودن) و تاثیر آن بر مهریه

«تدلیس در ازدواج» به معنای فریب دادن یکی از طرفین ازدواج توسط دیگری، با پنهان کردن عیبی یا نمایاندن وصف کمالی است که وجود ندارد. یکی از مصادیق مهم تدلیس، فریب مرد در مورد باکره بودن زن است. ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی در این خصوص می گوید: «هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف فاقد آن صفت بوده است برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود.»

اگر مرد هنگام عقد، باکره بودن زن را شرط کرده باشد و پس از ازدواج متوجه شود که زن باکره نبوده و این موضوع از او پنهان شده است، مرد حق فسخ نکاح را خواهد داشت. در این حالت، اگر مرد نکاح را فسخ کند و پیش از نزدیکی باشد، هیچ مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد؛ زیرا زن با تدلیس، موجبات فریب را فراهم کرده است. اگر پس از نزدیکی، مرد متوجه تدلیس شود و نکاح را فسخ کند، در خصوص مهریه وضعیت پیچیده تر می شود و معمولاً زن مستحق مهریه می شود، اما مرد می تواند بابت خسارتی که از تدلیس متحمل شده، از دادگاه درخواست جبران خسارت کند. تنظیم یک شکواییه در این خصوص نیازمند ذکر جزئیاتی مانند تاریخ عقد، مشخصات طرفین، نحوه اطلاع از تدلیس و استناد به ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی است.

مهریه در طلاق توافقی برای دختر باکره

طلاق توافقی، همان طور که از نامش پیداست، طلاقی است که با توافق و تراضی کامل زن و شوهر در مورد تمامی حقوق و تکالیف مربوط به طلاق (مانند حضانت فرزند، نفقه، اجرت المثل و مهریه) صورت می گیرد. در مورد مهریه زن باکره در طلاق توافقی، طرفین می توانند هر گونه توافقی را که مایل هستند، انجام دهند. این توافق می تواند شامل بذل تمام مهریه، دریافت تمام مهریه، یا دریافت بخشی از آن باشد. دادگاه نیز معمولاً به توافق زوجین احترام می گذارد و آن را در رأی طلاق قید می کند. در طلاق توافقی، اگر زن باکره باشد و با همسرش توافق کند که مثلاً بخشی از مهریه را دریافت کند و در ازای آن از حق طلاق استفاده کند یا روند طلاق سریع تر شود، این توافق کاملاً معتبر است. نکته مهم این است که این توافق باید کاملاً آگاهانه و با رضایت کامل طرفین باشد و از سوی دادگاه تأیید شود.

نتیجه گیری

مهریه زن باکره، با وجود اشتراک در اصل مالکیت آن به محض عقد با سایر زنان، دارای تفاوت های مهم و ظریفی در میزان و شرایط تعلق است که عدم آگاهی از آن ها می تواند منجر به تضییع حقوق یا بروز مشکلات حقوقی شود. مشاهده شد که در حالی که زن باکره در دوران عقد و بدون قصد طلاق می تواند تمام مهریه خود را با اعمال حق حبس مطالبه کند، در صورت طلاق قبل از نزدیکی، تنها مستحق نصف مهریه خواهد بود. همچنین، فسخ نکاح قبل از نزدیکی، به طور کلی منجر به عدم تعلق مهریه می شود، مگر در موارد خاصی مانند عنن مرد. از دیگر نکات کلیدی، تفاوت میان «باکره بودن فیزیکی» و «عدم وقوع نزدیکی» است که با تأکید آرای دیوان عالی کشور، ملاک اصلی در تعیین مهریه، وقوع عمل نزدیکی است. قابلیت حذف نام همسر از شناسنامه و تأثیر تدلیس در ازدواج بر مهریه، از جمله موارد حقوقی تکمیلی است که اهمیت فراوانی دارد.

با توجه به پیچیدگی ها و جزئیات فراوان در قوانین مربوط به مهریه، به ویژه در شرایط خاص زن باکره، اکیداً توصیه می شود که تمامی افراد درگیر با این مسائل، پیش از هرگونه اقدام حقوقی، با یک وکیل متخصص و مجرب در حوزه حقوق خانواده مشورت کنند. هر پرونده حقوقی، دارای ابعاد و ظرایف خاص خود است که تنها با تحلیل دقیق و تخصصی می توان بهترین راهکار را ارائه داد و از تضییع حقوق جلوگیری کرد.

دکمه بازگشت به بالا