چرا تسبیح ۳۳ دانه است؟
ظاهراً قدیمترین اشاره به تسبیح در ادبیات کهن هندو آمده است، با عنوان گانت تیا یعنی ابزار شمارش ، کانچانیا به معنای درخشش و روشنایی ، ماتا ، مالیکا به معنای تاج گل و سوترا به معنای رشته (نخ) . پارسایان هندو با این وسیله شمار دعاها و خود را نگه میداشتند. در شاخههای گوناگون و ، تسبیحها از نظر تعداد دانه و جنس و رنگ متفاوتاند و این تفاوتها معانی خاصی دارد. در این آیینها، تسبیح به عنوان و و همچنین برای و گاه به کار میرود. تسبیح در مراسم تشرف نیز نقش مهمی دارد؛ مثلاً، برای ورود به آیین (یکی از خدایان در آیین هندو) به فردی که به شش یا میرسد، تسبیحی ۱۰۸ دانه میآویزند و اذکار خاصی را با آن به او میدهند.
تسبیح ظاهراً در بسیاری از تمدنهای کهن به عنوان ابزار ثبت اعداد، روزها و جز آنها، و برقراری ارتباط از راه نظام گرهنویسی (هر گره به معنا و مفهوم خاص) و نشانههای یاد آورنده در برخی از جامعهها کاربرد داشته است.
ادوارد تایلر به سادهترین شکل تسبیح اشاره میکند که رشتهای نخی از انواع گرهها با رنگهای مختلف بود که هر گره معنایی خاص داشت. همو نظام گرهنویسی را یکی از مشخصات جوامع دوران کهن میداند. مثلاً در باستان مردم رشتههایی نخ با گرههای مختلف به کار میبردند که شمارهها و فاصلهها کار نوشتن را انجام میدادند.
در بسیاری از جامعههای کهن مانند ، ، و از تسبیح برای نگهداشت روزهای و آیینها، یا از آن همچون و و وسیله و تزیین، یا نشانه ورود به مرحلهای خاص در آیین تشرف، استفاده میکردند. زنان افریقای مرکزی روزها و ماههای بارداریشان را با زدن گرههایی به رشتهای نخ محاسبه میکردند.
با گذشت زمان و تحول و پیشرفت فرهنگ، کاربریهای ابزاری تسبیح در جامعهها محدودتر شد و بیشتر جنبه دینی و کاربری مذهبی یافت.
گفتهاند که استفاده از تسبیح از به رفته و از طریق قدیس دومینیک (۵۶۵ـ ۶۱۸/۱۱۷۰ـ۱۲۲۱) و او در قرن سیزدهم میلادی در رواج یافته است، اما احتمالاً استفاده از آن در اروپا سابقه بیشتری دارد ، زیرا در روم باستان ثروتمندان رشتهای با ده سنگ گرانبها که هر کدام نماینده یکی از خدایان بود به گردن میآویختند و ظاهراً این گردنبند نوعی تعویذ بوده است ، تسبیح رشتهای بلند با ۱۵۰ مهره است که به سه دسته ۵۰ تایی تقسیم میشودو به انتهای تسبیح چند مهره و یک وصل است ، تسبیح مسیحیان گاه به شکل حلقه و گاه رشته بلندی از مهره هاست. استفاده از تسبیح در میان یهودیان، تحت تأثیر ترکهای مسلمان و یونانیان مسیحی بوده است . امروزه اهمیت و اعتبار تسبیح در میان آنان تقریباً از بین رفته و فقط در روز () و روزهای مقدس ، عموماً برای و وقت گذرانی آن را در دست میگیرند.این تسبیح ۳۲ یا ۹۹ مهره دارد.
کاربرد تسبیح در تمام ادیان بزرگ جهان کم و بیش مرسوم بوده است. کهنترین سند مکتوب مربوط به کاربرد تسبیح، متون ادبی هندو ست که به رواج استفاده از تسبیح میان برهمنها اشاره میکند. در فلسفه ، هر بودایی با در دست داشتن تسبیح به مثابه جزئی از کل و مهرهای کنار مهرههای دیگر رشتهای را تشکیل میدهد که نهایتاً به بودا متصلشان میکند. تسبیحی ۳۲ یا ۹۹ مهره را در روزهای (سَبْت) مقدس در دست میگیرند. امروزه نیز برای شمارش نمازگزاران از «تسبیحهای نذرانه» استفاده میکنند. بهنظر گلدسیهر تسبیح از سوی بوداییهای هند به راه پیدا کرده است. برخی نیز مسیحیان (نسطوریان شرق) را عامل راهیابی تسبیح به دانستهاند.
علایی، علیاکبر، ج۱، ص۲۹، «داستان پیدایش تسبیح و اقسام آن»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۴۳ش، شم ۲۸. شمارش و با تسبیح میان ، بجز مرسوم است. وهابیان کاربرد تسبیح را برای شمارش دفعات ذکر ادعیه، در دین میدانند و از انگشتان دست بهجای آن کمک میگیرند. دربارۀ استفـاده از تسبیح در میـان روایات مختلفی وجود دارد: برخی کتب حدیث همراه داشتن تسبیح را بـه مسلمانان توصیـه میکند و به تسبیح گـرداندن صلیاللهعلیهوآله نیز اشاره دارد.
نسایی، احمد، ج۳، ص۷۴، السنن، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. ابوداوود سجستانی، سلیمان، ج۵، ص۳۰۹، السنن، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج۲، ص۱۳۹-۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. روایاتی دیگر از قول پیامبر صلیاللهعلیهوآله کاربرد تسبیح را در شمارش اذکار و اوراد میکند. ترمذی، محمد، ج۵، ۵۲۱، السنن، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. ابوداوود سجستانی، سلیمان، ج۲، ص۱۷۰، السنن، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
معتقدند که علیهالسلام از نخستین کسانی بود که از تسبیح استفاده میکرد و برای گفتن پس از نماز (۳۴ ، ۳۳ ، ۳۳ ) رشتهای نخ که ۳۴ گره داشت، به کار میبرد. همو بعدها از خاک مزار عموی پیامبر صلیاللهعلیهوآله تسبیحی گلین ساخت. شیعیان نیز به پیروی از حضرت زهرا علیهاالسلام برای ، از ، مقتل علیهالسلام، تسبیح میسازند که به «تسبیح تربت» یا «تسبیح کربلایی» معروف است بهار عجم، لالهتیک چند بهار، ج۱، ص۲۴۵، لکهنو، ۱۳۳۴ق. علایی، علیاکبر، ج۱، ص۲۹-۳۰، «داستان پیدایش تسبیح و اقسام آن»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۴۳ش، شم ۲۸. برای تسبیح تربت حمزه در اشعار پارسی، برای نمونه، نک: خاقانی، بدیل، ص۳۶۰، دیوان، به کوشش ضیاءالدین سجادی، تهران، ۱۳۶۸ش.
برخی تسبیحها به لحاظ جنس، محل ساخت، سازنده و شکل و رنگ آن شهرت یافتهاند، مانند تسبیح شاه مقصود که از سنگی خاص از معادن ساخته میشود و نوعی از آن بسیار کمیاب و گرانبها ست؛ تسبیح عقیق از معادن که به تسبیح یمانی معروف است؛ تسبیح کار عبدالله، و تسبیحهای عین الهرّه، کهربایی، نقرهکوب، و چشم بلبل از جمله تسبیحهای معروف دیگر هستند.
دائرة المعارف، ج۴، ج۱، ص۳۴-۳۳، ص۲۴۲، علایی، علیاکبر، «داستان پیدایش تسبیح و اقسام آن»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۴۳ش، شم ۲۸. آنندراج، محمدپادشاه، ذیل تسبیح چشم بلبل، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش. در اغلب زیارتگاهها و شهرهایی که برای مسلمانان اهمیت دینی دارند، تسبیح ــ در کنار مهر ــ از انواع سوغاتها به شمار میآید و ازاینرو خرید و فروش تسبیح و مشاغلی همچون تسبیح بندی در آن شهرها رواج دارد.
تسبیح در فرهنگ مردم جامعههای اسلامی و ایرانی جایگاه خاص دارد و مسلمانان آن را به نشانه در دست میگیرند و میگردانند و ذکر میگویند. معمولاً زائران برخی اماکن مقدس و بقاع متبرکه مُهر و تسبیحهای تبرک شده از زیارتگاهها به ارمغان میآورند. در جانمازشان تسبیح میگذارند تا در فاصله میان دو نماز یا در پایان با آن ذکر بگویند. در ، دانه های تسبیح را که نشان دهنده زهد و یا و تظاهر به مسلمانی است، گاه به دانههایی تشبیه کردهاند که با آنها مرغان (جویندگان راه حق) را جلب و شکار میکنند.
شمس الدین محمد حافظ، دیوان، ج۱، ص۳۲۹، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۹ ش. الیاس بن یوسف نظامی، سبعة حکیم نظامی، ج۱، مخزن الاسرار، ص۱۲۰، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۳ ش. عبدالرحمان بن احمد جامی، غزلیّات مولانا نورالدّین عبدالرّحمن جامی، غزل ۴۳۷ ، چاپ بدرالدّین یغمائی، (تهران) ۱۳۶۸ ش. گاه نیز آن را با زنّار ــ که نشانه مسیحیت تلقی میشده ــ در تقابل قرار دادهاند. بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۶۳۹، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۶۸ ش. محمدبن ابراهیم عطار، دیوان، غزل ۸۰۸، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. سلمان بن محمد سلمان ساوجی، کلیات سلمان ساوجی ، غزل ۲۹۶، چاپ عباسعلی وفایی ، تهران ۱۳۷۶ ش ازینرو، «تسبیح گسلیدن» و «زنار بستن» از نامسلمانی و ، و در کنایه از رها کردن اسلام صوری و ریایی است.
رحیم عفیفی، فرهنگنامة شعری، ذیل همین واژه ها، تهران ۱۳۷۲ ش. ترکیباتی از کلمه تسبیح در ادبیات فارسی وجود دارد، مانند «تسبیح خانه» به معنای و «تسبیح شمار» به معنای زاهد. محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ذیل «تسبیح شمار»، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش. دهخدا، ذیل «تسبیح خانه»، «تسبیح شمار» . در ، اگر شکلی شبیه مهره های تسبیح، بر آش نذری نقش ببندد، علامت است. ، ابراهیم شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۲۹، تهران ۱۳۶۳ ش.
همچنین، بر اساس باورهای عامیانه، اگر بند تسبیح کسی بهطور ناگهانی و بی هیچ علت معلومی پاره شود صاحبش به مراد خود خواهد رسید. ابراهیم شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۶۳۱، تهران ۱۳۶۳ ش. به گزارش سرویس فضای مجازی به نقل از سایت شفقنا، آنچه از روایات استفاده میشود این است که در زمان ائمه(ع) تسبیح 34 دانه و 33 دانه وجود داشته است.
- «وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَةٍ وَ مِسْبَحَةٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛[1] امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمن از پنج چیز بینیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح 34 دانه و انگشتر عقیق.
- «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة»؛[2]
امام کاظم (ع) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سید الشهداء(ع) که داراى 33 دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مىنویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان 20 حسنه مینویسد.
این دو روایت با هم منافاتی ندارند؛ و اگر جایی 34 دانه گفته شده به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهرهها است، به حساب آوردهاند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است؛ محمدتقی مجلسی(پدر علامه مجلسی) در اینباره مینویسد: «سى و سه دانه اصل و یکى بر فوق همه و این تسبیح مولاة و واجب الاطاعة و المحبة ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد آنحضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازى به آن تسبیح میکردند».[3]
آنچه اکنون مرسوم است، تسبیحی است که سه ردیف 33 دانهای در آن وجود داشته و یک سر تسبیح و دو حد فاصل نیز در آن وجود دارد. [1]. شیخ مفید، محمد بن محمد، کتاب المزار(مناسک المزار)، محقق و مصحح: ابطحى، محمد باقر، ص 152، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق. [2]. شیخ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 75، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق. [3]. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج 3، ص 443، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ یوم، 1414ق.
امروزه انواع تسبیح ها در رح ها و رنگ های متفاوت وجود داد ه می توانید برای برای اطلاع از انواع تسبیح اپال کلیک کنید.