«آبی روشن» اثری که نمره قبولی می‌گیرد

فجر ۴۲ از نگاه آنا|

«آبی روشن» اثری که نمره قبولی می‌گیرد

نکته قابل توجه در فیلم «آبی روشن» ‌این است که‌ از آن دست فیلم‌های عموماً خانواده پسند محسوب می‌شود و می‌توان بی‌واهمه از دیالوگ‌های غیراخلاقی که در برخی فیلم‌ها مانند نقل و نبات مشاهده می‌شد، به تماشای آن با اهالی خانواده نشست.

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا – ونوس بهنود: فیلم «آبی روشن» ساخته بابک لطفی خواجه پاشا با وجود برخی ضعف‌ها، با استقبال مخاطبان و اهالی رسانه مواجه شد. «آبی روشن» دومین ساخته سینمایی خواجه پاشا در چهل‌ودومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجراکران شد و  بار دیگر قابلیت‌های ‌این کارگردان برای تولید فیلم را به رخ کشید. او که سال گذشته با فیلم «در آغوش درخت» خود را به جامعه سینمایی کشور معرفی کرد، ‌این بار نیز توانست نمره نسبتاً قابل قبولی را دریافت کند.

«آبی روشن» سرگذشت یک نفر نیست و‌ این یکی از ویژگی‌های ممتاز داستان‌پردازی است که در سینمای ‌ایران خلأ آن به شدت احساس می‌شود. فیلمی ‌است در باب بریده‌ای‌ از مهمترین بخش زندگی انسان‌ها، لحظه‌های انتخاب.این انتخاب هم می‌تواند از سوی حاج آقای معتمد محله باشد هم از سوی برادر قمارباز او. هم از سوی یک سرباز که متهم از دست او گریخته و هم از سوی دخترک کم سن و سالی که همسرش به خاطر دزدی و قتل پنهان شده است. مهره‌چینی برای انتخاب کردن از نقاط قوت لطفی خواجه پاشا در فیلم‌های خود است.

بایدها و نبایدهای استفاده از چهره‌ها

مهران احمدی، مهران غفوریان، مرتضی امینی تبار و سارا حاتمی‌ بازیگران مطرح ‌این فیلم بودند که کارگردان را با‌ این سؤال مواجه کردند که آیا از طریق برخی بازیگران به دنبال نتیجه گرفتن در گیشه است؟ خواجه پاشا نه تنها گیشه را منکر نمی‌شود و معتقد است باید برای گیشه تلاش کرد در عین حال می‌گوید افرادی را انتخاب کرده است که با نقش خود در ارتباط‌ند. هر چند در برخی صحنه‌های فیلم ‌این موضوع لمس می‌شود اما در برخی قسمت‌ها نیز از بازی‌های بد نمی‌توان چشم پوشید. از ظهور دفعتی آدم‌ها در فیلم و کمی‌بازی‌های شعارزده. در واقع هر چند کارگردان اعتقاد دارد بازیگر آنچه را که باور ندارد نمی‌تواند بازی کند اما واقعیت ‌این است که بازیگر باید بتواند هر نقشی را بازی کند چه شخصیت نقش به خود او نزدیک باشد و چه نباشد.

موضوع استفاده از چهره‌ها برای دیده شدن فیلم و درآینده فروش در گیشه یکی از باید و نبایدهایی است که هنوز محل مواجه عقاید مخالف و موافق است  و در اغلب فیلم‌ها استفاده کارگردان‌ها از چهره‌ها صرفاً به همین دلیل در طول جشنواره فجر لمس شد.‌ این در حالی است که انتظار می‌رود سطح سلیقه عموم به حدی ارتقا یابد که فیلم‌های راه یافته به جشنواره یک سر و گردن در بازی‌های زیرپوستی و قابلیت‌های هنرمندانه بالاتر از فیلم‌های گیشه باشد و به تعبیری دیگر گروهی بازیگر که چهره نیست در چنین جشنواره‌هایی به چهره تبدیل شوند.

سکسکه‌های خوشبختی و سعادت

طراحی لباس و صحنه‌های فیلم آبی روشن در ذوق نمی‌زند و بیننده تا نیمه‌های فیلم با درگیری‌های ذهنی که کارگردان در مقابلش قرار داده با او همراه می‌شود اما به یکباره فیلم دچار موج گره گشایی از بدبختی‌ها و مشکلات می‌شود. در چند دقیقه همه مشکلات به یکباره حل و فصل می‌شود و هر کسی هر آرزویی داشته برآورده می‌شود. موضوعی که واقعی بودن داستان و باورپذیری آن را زیر سوال می‌برد.آدم‌های داستان ناگزیر در مسیر خوبی قرار می‌گیرند. حتی آن زندانی فراری و آن قمارباز در نهایت باید به یک نسخه طاهری از یک انسان ادب‌شده تبدیل می‌شوند. بسیاری از مناسبت‌ها و اتفاقات بی‌معنی باقی می‌ماند مانند ترس زن معلول از برادر شوهر خود و قاتل اعلام شدن حاج آقای معتمد. قانون در قسمت‌های مختلف فیلم خودی نشان می‌دهد اما در دنیای «آبی روشن» آدم‌ها خودشان قانون‌اند. نوعی از مدینه فاضله غیر قابل باور. کشمکش‌هایی که سالیان دراز عمر و زندگی آدم‌ها را در دنیای واقعی از بین می‌برد به یکباره حل می‌شود. حتی مشکلات قاتلان در داستان با دریافت رضایت حل شده و به آغوش خانواده باز می‌گردند.

چنین روایتی شاید به خاطر تلاش کارگردان برای صاف کردن حسابش با خودش است. خواجه پاشا ایرادات قانونی وارد بر روابط آدم هایی که در فیلم آورده است را قبول ندارد. ‌اینکه‌ این دلمشغولی‌ها را پاسخ دهد و ذهنش را آزاد کند. تکلیف مشکلات را در چند دقیقه یک سره کند و دنیا را به بهشتی که آرزویش را دارد تبدیل کند. اما واقعیت مغایر با ‌این موضوع است و فراز اولیه و به یک باره سقوط فیلم در گره گشایی‌های دفعتی و ساختگی با کلیشه‌های نمادگرایی از ضعف‌های آبی روشن است.

پیام فیلم: دروغگو نباشیم!

آبی روشن در تطهیر آدم‌ها زیاده‌روی دارد. در نماد‌سازی به ویژه نمادهای مذهبی و خوراندن سلسله‌وار آن زیاده‌روی دارد و زندگی آدم‌ها بیشتر شبیه یک دنیای غیرواقعی است تا کلنجاری که هر روز لمس می‌کنیم. اما خواجه پاشا در نشست خبری فیلم خود به موضوع مهمی ‌اشاره کرد که خل سینمای ‌ایران است.

‌این کارگردان گفت: نباید دروغ بگویم. وقتی صداقت داریم بیننده با ما همراه می‌شود. وقتی هنرمند و مسئول به حق الناس توجه کنند همه چیز بهتر می‌شود و امید من‌ این است که کم فروشی در جامعه نداشته باشیم.

در واقع دغدغه خواجه پاشا دغدغه هر هنردوست متعهدی است که به نظاره محتواهای هنری می‌نشیند و می‌بیند گاهی حتی اهالی هنر نیز برای دیده شدن یا بازارگرمی ‌بیننده را به ابزار خود تبدیل می‌کنند. «آبی روشن» از انسانیت‌ها می‌گوید و‌این دغدغه را می‌توان در تک تک شخصیت‌ها لمس کرد اما فارغ از شعارزدگی در طرح آن شاید دغدغه کارگردان مهمترین پیام‌ این فیلم است. خواجه پاشا در فیلم قبلی خود نیز مسائل اجتماعی را با محور قرار دادن دو کودک به تصویر کشید. ‌این کودکان نماد زیبایی و ثروت از دست رفته‌ای‌ بودند که باید بزرگ‌ترها برای دوباره به دست آوردن آن می‌جنگیدند. در عین حال که دومین قدم او در مقابل برخی فیلم‌های راه یافته به جشنواره به مراتب قابل قبول‌تر است اما چه باک که جشنواره‌ها محل زورآزمایی و آزمون و خطا هستند و باید آموخت. نه تنها زبان هنر را بلکه کاربست صحیح آن را برای طرح دغدغه‌ها.

نکته قابل توجه در فیلم «آبی روشن» ‌این است که‌ از آن دست فیلم‌های عموماً خانواده پسند محسوب می‌شود و می‌توان بی‌واهمه از دیالوگ‌های غیراخلاقی که در برخی فیلم‌ها مانند نقل و نبات مشاهده می‌شد، به تماشای آن با اهالی خانواده نشست.

دکمه بازگشت به بالا