زبان مادری یا خانگی و بررسی دیدگاه‌های یک پژوهشگر

زبان مادری یا خانگی و بررسی دیدگاه‌های یک پژوهشگر

یونسکو همچنین هر سال به فراخور این روز شعار یا تمی را اعلام کرده و تلاش می‌کند همگان را به این موضوع یا تم توجه دهد. شعار امسال این روز، «آموزش چند زبانه- یکی از ستون‌های یادگیری و یادگیری میان-نسلی» است. در توضیح کوتاهی درباره این شعار می‌خوانیم: « جوامع چندزبانه و چندفرهنگی از راه حفظ زبان‌های خود، که همانند راهی برای آموختنِ دانش سنتی و حفظ میراث فرهنگی عمل می‌کنند، در مسیر پیشرفت قرار می‌گیرند. با این حال تنوع زبانی با از میان رفتن زبان‌های بیشتر، با تهدیدهای فزاینده‌ای روبروست. اکنون ۴۰ درصد از جمعیت جهان به آموزش به زبان مادری خود دسترسی ندارند؛ این درصد در مناطق ویژه‌ای در جهان از ۹۰ درصد نیز فراتر می‌رود. پژوهش‌ها بر مزایای بهره‌گیری از زبان مادری برای آموزش دانش‌آموزانِ زبان‌آموز تاکید می‌کند؛ مزایایی همچون تقویت نتیج آموزشی بهتر، بالا بردنِ اعتماد بنفس و افزایش مهارت‌های سنجشگرانه اندیشی (تفکر انتقادی). این رویکرد همچنین از یادگیری میان نسلی و حفظ میراث فرهنگی پشتیبانی می‌کند.»

اما همچنان که اشاره شد آن چه را که به آسانی نمی‌توان از آن گذشت گرفتاری فزاینده‌ی کودکان نوآموز در فرآیند یادگیری به ویژه در سال‌های نخست آموزش است. در جست‌وجو برای یافتن نکته‌هایی تازه‌تر درباره آموزش و نسبت آن با زبان مادری، به نام “کیمو کاسانن” (Kimmo Kosonen) برمی‌خوریم. کاسانن، دارای دکترای آموزش از دانشگاه یوئِنسو در فنلاند، پژوهشگر دانشگاه پایاپ تایلند، مشاور ارشد سازمان SIL International و کارگروه آموزش چندزبانه‌ی آسیا-اقیانوسیه وابسته به یونسکو است. او بیش از ۲۵ سال است که از فنلاند به شرق آسیا مهاجرت کرده و در زمینه‌ی پرورش زبان، سیاست‌گذاری‌های آموزشی مرتبط با زبان مادری، و نقش زبان‌های غیر غالب در آموزش منطقه‌ی شرق آسیا درگیر پژوهش است. تازه‌ترین کتاب او با عنوان «سیاست‌گذاری و اقدام در آموزش چندزبانه بر اساس زبان‌های غیرغالب» به تازگی منتشر شده است.

کاسانن در جایی می‌گوید: «سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ به ۶۱۷ میلیون دانش‌آموزی اشاره دارد که با وجود رفتن به مدرسه در یادگیر درس‌ها دچار دشواری‌های بسیاری هستند؛ که بیش از هر چیز به خاطر تفاوت زبان مادری با زبان آموزشی آنان بوده‌است … بیش از ۷ هزار زبان زنده در دنیا وجود دارد و هیچ کشور تک‌زبانه‌ای در جهان یافت نمی‌شود. اما در بسیاری از کشورها تنها یک یا دو زبان بعنوان زبان آموزش به کار می‌رود؛ یعنی بسیاری از دانش‌آموزان موضوعات درسی را به‌خوبی یاد نمی‌گیرند، چون زبان آموزش را درست نمی‌فهمند … در بیشتر موارد زمانی که من درباره‌ی زبان و آموزش حرف می‌زنم از عبارت «زبان‌های اقلیت» استفاده نمی‌کنم، بجای آن از عبارت «زبان‌های غیرغالب» (non-dominant languages) بهره می‌گیرم. چون در مناطق گسترده‌ای از جهان، با زبانی که شمار فراوانی گویش‌ور دارد به گونه‌ای برخورد می‌شود که گویی زبان‌شان در اقلیت است! در حالی که در این مناطق، گاه زبانی که با آن سخن می‌گویند نسبت به دیگر زبان‌ها بیشترین گویش‌ور را دارد و گویش‌وران آن زبان از نظر تعداد در اقلیت نیستند … یک مفهوم کلیدی درباره زبان و آموزش، «زبان اول»، «زبان مادری» یا «زبان خانگی» است. همه‌ی این‌ها به یک مفهوم اشاره دارند. ایراد اصطلاحِ زبان مادری این است که بعضی‌ها گمان می‌کنند که به معنای زبانی است که در گفتگو با مادر استفاده می‌شود! از این رو من اغلب از عبارت‌های زبان اول یا زبان خانگی برای این مفهوم بهره می‌گیرم. تعریف این مفهوم را از اسناد یونسکو که شما می‌توانید آن را در تارنمای یونسکو ببینید وام می‌گیریم … دست‌آوردهای پژوهشی آن‌قدر هستند که نمی‌توان اهمیت و مشروعیت آموزش چندزبانه برای دانش‌آموزانی که در اقلیت هستند و دانش‌آموزان به حاشیه رانده‌شده را انکار کرد …».

اما تلاش‌های پژوهشی و تجربی کاسانن بیش از هر چیز بر آموزش و آموزش چند زبانه متمرکز است. او در همین باره می‌گوید: «برای کودکانی که از اقلیت‌های قومی‌-زبانی هستند، آموزش اولیه به زبان خانگی، کمک می‌کند که پدرومادرها بیشتر در فرآیند یادگیری فرزندشان درگیر شوند. افراد چندزبانه مهارت‌های شناختی پیشرفته‌تری دارند و اغلب خلاق‌تر، انعطاف‌پذیرتر و انطباق‌پذیرترند. اگر آموزش، به ویژه در گام‌های نخستش، به زبان خانگی شکل بگیرد آسان‌تر می‌توان دیگر مشکلات یادگیری دانش‌آموزان را تشخیص داد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که آموزش چندزبانه و یادگیری چند زبان، در درازمدت روی یادگیری اثر مثبت دارد … آموزش چندزبانه، یعنی آموزشی که در آن معلم از بیش از یک زبان برای آموزش بهره می‌گیرد؛ و این هر دو مهارت زبانی یعنی شفاهی و نوشتاری را شامل می‌شود؛ معلم در کلاس برای ارتباط با دانش‌آموزان و تدریس هم از زبان شفاهی استفاده می‌کند هم زبان نوشتاری. اگر معلم در کلاس با بچه‌ها به دو زبان سخن بگوید اما کتاب‌های درسی تنها یک زبانه باشند، آموزش چندزبانه‌ی حقیقی اتفاق نمی‌افتد. در آموزش چندزبانه نه تنها ارتباط شفاهی معلم با دانش‌آموزان، بلکه کتاب‌ها و متون درسی هم به دو/چند زبان طراحی می‌شوند. در بسیاری از کشورهای آسیایی معلم به چند زبان با دانش‌آموزان ارتباط دارد اما کتاب‌ها و متون درسی فقط به زبان غالب طراحی شده‌اند. اما در آموزش چندزبانه یادگیرنده خودِ زبان‌هایی که در آموزش استفاده می‌شود را نیز بعنوان یک موضوع درسی جداگانه فرا می‌گیرد. آموزش چندزبانه‌ی درست و باکیفیت به دانش‌آموزان کمک می‌کند به شکلی آسان و حساب‌شده از زبان مادری به زبان آموزشی منتقل شوند و حرکت کنند».

گرچه دیدگاه‌های این پژوهشگر آموزشی بسیار فراتر از نکته‌های پیش گفته است اما هدف از طرح این موضوع توجه به یک دلنگرانی جهانی در این زمینه بود؛ به ویژه این که آموزش با کیفیت برای نوآموزانی که زبان و گویش‌شان با زبان غالب فرق دارد. ایران با تنوع شگفت‌آور و ارزشمند زبانی-فرهنگی از چنین آسیبی در امان نیست و نبوده‌است؛ به گونه‌ای که حتی صمد بهرنگی دهه‌ها پیش در کتاب «کندوکاوی در مسائل تعلیم‌وتربیت» به آن اشاره کرده و راهکاری برایش ارائه می‌دهد. آشنایی با دیدگاه‌های ملی و جهانی در این زمینه می‌تواند گام‌های ما در راه آموزش با کیفیت را سرعت بخشد و مسیرها را کوتاه‌تر کند. امروز در بخش‌های بسیار گسترده‌ای از کشور زبان خانگی و زبان آموزشی متفاوت‌اند و سال‌هاست که کنشگران دانشگاهی، مدنی، قومیتی، آموزشی و صنفی درباره آن هشدار می‌دهند. امید است که آشنایی این کنشگران و البته کاربدستان سیاسی-آموزشی با تجربه‌ها و پژوهش‌های جهانی بتواند ما را در آموزش با کیفیت و عادلانه در مناطق چند زبانه یاری کند.

معلم و کارشناس آموزش

۲۳۳۲۳۳

دکمه بازگشت به بالا